گزارش بازار امروز سه شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳
چرخش کم رنگ عقلانیت !

امروز، بازار روز بهتری داشت و کمی هوا و فضای بازار مثبت‌تر بود، ولی بازار سرمایه آنقدر بی‌اعتمادی و بی‌معرفتی و اخبار بد شنیده که با شنیدن این خبرها نیز واکنش خاصی نداشت و همین که منفی نبود، برای او دستاورد به شمار می‌رفت. ولی فقط و فقط یک چیز در بازار امروز روشن بود و آن تقویت حس چرخش به سمت عقلانیت است. ولی هر چه بود، امروز بازار کمی مثبت بود…

امروز، روز خاصی برای بازار بود و مثبت او جنس و حس بهتری داشت؛ جنسی از حس یک تغییر و یک رویداد. حس بازار امروز شبیه فرد بی‌گناهی بود که بیش از یک سال او را به زندان انداختند، شکنجه کردند، همه جور بلا سرش آوردند و امروز حکم آزادی‌اش را دادند و گفتند ببخشید، اشتباه کردیم و حق با شما بوده است. هیچکس فریادها و صدای آن مقطع را از یاد نمی‌برد که داد زدیم نکنید. این حرکتی که شما می‌کنید فقط افزایش قیمت نهاده‌های انرژی نیست و اعتمادی را از این بازار سلب می‌کنید که برگرداندن آن هزینه‌های بیشتری را می‌طلبد. هیچکس گوش نکرد و یاسینی بود که به گوش….، بگذریم.

بازار امروز به‌واسطه این خبر یعنی برگشت نرخ خوراک و گاز به روال قبل و همچنین برخی خبرها و اتفاقات دیگر کمی وضعیت بهتری داشت. قبل از هر چیز یک نظریه در دل برخی از سهامداران شکل گرفته که هر چه به موعد تنفیذ و تحلیف و آغاز به کار ریاست جمهوری نزدیک‌تر شویم، احتمال حرکت و رشد بازار بیشتر می‌شود. از سوی دیگر خبرها و زمزمه‌هایی از تصمیمات خوب و مهم سیاسی و اقتصادی شنیده می‌شود که به بازگشت اعتماد به جامعه کمک خواهد کرد. در خبرهای سیاسی هم برای اولین بار ظریف صراحتاً از آمادگی دولت پزشکیان برای مذاکره در مورد موضوع هسته‌ای صحبت کرد.

اما آن چیزی که برای بازار امروز مهم بود، همین بازگشت به مدار عقلانیت است که مدت‌ها از یاد رفته بود و هیچکس به آن توجه نمی‌کرد و نتیجه آن آسیب‌های بی‌شماری بود که به بازار سرمایه وارد شده بود. در سوی دیگر، بحث‌های برنامه‌های دولت جدید برای ارز و همچنین چشم‌انداز کاهش احتمالی نرخ سود بانکی، موضوعی است که آرام آرام خود را بیشتر نشان داده و می‌تواند زمینه‌ساز اتفاقات مهم‌تر و بهتری برای بازار شود.

اما بیایید کمی در مورد این بخشنامه و تصمیم مهم صحبت کنیم. به نظر این تصمیم و رویداد دو وجه و دو بعد دارد؛ یک بعد عملیاتی و مالی و تکنیکالی و فنی و یک بعد روانی… درست همانطور که آن روزها ‌گفتیم، تکمیل می‌کنیم که در آن مقطع نیز تصمیمی که گرفته شد، دو بعد داشت؛ یک بعد هزینه شرکت‌ها و بعد دیگر اعتمادی بود که از بازار سلب کرد.

در حال حاضر نیز برگشت مبلغ آن ۵ماهه و همچنین تعدیل سنواتی بسیاری از شرکت‌ها از پتروشیمی گرفته تا فولادی، فلزی، سیمانی و پالایشی یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی است که رخ خواهد داد و به زودی آثار آن را در کدال شاهد خواهیم بود. این یک بعد ماجراست و بعد اصلی ماجرا چیز دیگری است که ما از آن به‌عنوان برگشت به عقلانیت و حاکم شدن فکر به جای تصمیمات ناگهانی یاد می‌کنیم.

به‌طور کلی در این سه سال گذشته حلقه مفقوده تصمیماتی که گرفته می‌شد، همین بود… فکر و عقل و تحلیلی در آن دیده نمی‌شد و هیچ آدم عاقلی اینطور تبر به ریشه اقتصاد و اعتماد کشور نمی‌زد، اما دانشمندان این دولت زدند و نتیجه‌اش را شاهد بودیم و حالا که حاکمیت جدیدی حکفرما شده، به نظر وقت آواربرداری است. متاسفانه این را باید بگوییم که بازگشت و برگرداندن آن اعتمادی که ایجاد شده بود، بسیار سخت و دشوار است و ماه‌ها و سال‌ها زمان می‌برد، اما به هر حال از جایی باید آغاز می‌شد و اولین مرحله آن همین آواربرداری از چیزی است که ایجاد شده…

نرخ خوراک یک نمونه و یک تابو از یک سلسله تصمیمات و اقدامات دیگر است. بحث‌های مالیاتی، عوارض، بهره مالکانه، قیمت‌گذاری دستوری و موارد دیگر همه و همه در این فرایند قرار می‌گیرد که امیدواریم به زودی شاهد برگشت از این تصمیمات به سمت رفتار عاقلانه باشیم که دقیقاً انتظار بازار هم همین است. بازار این انتظار را دارد که تیم فعلی از این دست تصمیمات کمتر گرفته و تصمیمات قبلی را نیز به مقصد درست هدایت کند.

به دلیل سابقه و عملکرد گذشته از او این انتظار بیشتر است و هر چه زمان پیش برود و تعدد این تصمیمات بیشتر شود، به مانند امروز با عملیاتی شدن آن واکنش‌ها نیز متفاوت خواهد بود…اما آیا این موضوع عاملی برای حرکت بازار خواهد بود؟! به نظر کمی هم خوشبینانه است که روی این تک موضوع به‌عنوان عاملی برای برگشت صحبت کنیم. بله، بازار از این عامل یعنی نرخ خوراک آسیب دید.

یا بهتر بگوییم نرخ خوراک در آن مقطع بهانه‌ای برای ریزش بازار شد و طبیعتاً تصمیمات این‌چنینی آغازگر بازگشت اعتماد و پس از آن جریان پول به بازار خواهد شد. اما این موضوع کافی نیست و تصمیمات دیگری هم باید در ادامه گرفته شود که روی دوش دولت فعلی خواهد بود.

اگر در نوشته‌ها می‌نویسیم که یک روند جدید صعودی بلندمدت آغاز شده، اما شیب آن آرام و ملایم است، به همین دلیل است که معتقدیم تیم فعلی با آنچه در قبل تجربه کرده و آنچه در اختیار دارد، به این سمت حرکت کرده و می‌تواند آرام آرام این مسیر را طی کند، اما سرعت رشد آن احتمالاً در تصمیم‌گیری‌ها بالا نخواهد بود.

اما یک نکته دیگر را نیز در قالب این موضوع بیان کنیم که امیدواریم این اتفاق رخ دهد و از آن به‌عنوان یک رویداد مهم یاد می‌کنیم که امیدواریم در اولین روز کاری تیم اقتصادی به آن اشاره شود و آن هم بازگشت به عصر پیش‌بینی‌پذیری و فرمول‌هاست. یکی از عزیزانی که حالا از او به‌عنوان کاندیدای مختلف مناصب اقتصادی فعلی یاد می‌شود، بیان می‌کرد که شاید فرمول نرخ خوراک، فرمول غلطی بود و هاب‌های اروپایی نباید در آن قرار می‌گرفت. اما به هر حال فرمول بود که همه براساس آن عمل می‌کردند و یک وحدت رویه و پیش‌بینی‌پذیری در دل آن وجود داشت، اما آنچه این دولت کرد، این بود که برای مقاصد کوتاه‌مدت و کسری بودجه ‌بی‌شرمانه و وقیحانه قانون حتی ناقص را زیر پا گذاشت. جیب شرکت‌ها را زد و علناً پای آن ایستاد…

این تابوشکنی بود که بی‌اعتمادی را به بازار بازگرداند و به نظر برگشت به عصر فرمول‌ها، عصری که همه چیز قابل پیش‌بینی باشد، یکی از مهم‌ترین اقداماتی است که دولت فعلی باید انجام دهد؛ یعنی همه بدانند بخش هزینه شرکت‌ها اعم از سربار، بهای تمام‌شده و مواد اولیه با تغییر دولت‌ها، تغییر آدم‌ها و بی‌پول شدن و پولدار شدن دولت تغییر نمی‌کند.

همه باید بتوانند روی یک رویه حساب مهم و ویژه باز کنند؛ این چیزی است که به آن احتیاج داریم و چه عجیب که برای برگشت به یک مدل منطقی باید بجنگیم و این مدت کار بازار همین بود که به یک سری دانشمند که از نظر ذهنی درکی از اقتصاد نداشتند، بفهماند تصمیمی که می‌گیرید چه تبعات و عواقبی دارد و این را هم بگوییم خیلی به دولت فعلی خوشبین نباشید. جنس فکر آدم‌های جدید هم خیلی با قبلی‌ها فرق نمی‌کند، منتها تمام امیدواری ما این است که در فرماندهی و مدیریت اقتصادی کشور قوه عاقله و منطقی قرار گرفته است که شاید کمی از ریسک تصمیمات این‌چنینی بکاهد.

قبل از اینکه سراغ حرف آخر برویم، یک نکته بازاری و بورسی را بار دیگر مطرح کنیم؛ دیروز و روزهای گذشته نیز روی این موضوع بارها و بارها بحث کردیم که با کمک گزارش‌های فعلی، جریان سودآوری و درآمد شرکت‌ها می‌توان به گزینه‌هایی رسید که فضای بهتری داشته و در صورت یک چرخش و ایجاد جو خوشبینی، بازدهی قوی‌تری را ثبت می‌کند.

یک خبر و یا یک اتفاق نظیر آنچه دیروز رخ داد، به این ماجرا کمک جدی خواهد کرد و تمام بحث ما نیز همین است که تحلیلگران فعلی بازار باید در این مسیر گام بردارند و کم‌کم فضای بازار و جریان پول بیرونی تغییر مسیر دهد و از نگاه به تابلو و تصمیمات روزانه به استراتژی‌های بلندمدت‌تری روی بیاورد.

امروز توصیه مهم ما برای این دسته از عزیزان و فعالان بازار این است که گزارش‌های میاندوره‌ای را جمع‌بندی کرده، شرکت‌های خوب و متوسط را از دل آن‌ها بیرون کشیده و آن را کنار دو موضوع قرار دهید؛ یکی نمودار قیمت و دیگری گزارش‌های ماهانه. با جمع‌بندی این دو، گزینه‌های خوب، منطقی و مناسب بازار را شناسایی کنید.

به نظر این اتفاق و رویداد می‌تواند بازار را به سمتی سوق دهد که گزینه‌های خوب دوباره مورد توجه جریان پول قرار گرفته و در اولین جو مثبت، بازدهی خوبی را نیز نصیب سرمایه‌گذاران کنند. منتها این موضوع، تلاش و عزم و اراده سهامداران، تحلیلگران و فعالان بازار را می‌طلبد که متاسفانه در حال حاضر چنین چیزی خیلی در چهره بازار دیده نمی‌شود و با آن روزهای خاص گذشته فاصله داریم.

و حرف آخر…

در اوج شلوغی و اعتراض‌ها با دوستی صحبت می‌کردیم و کار این جوانان را زشت و جرم می‌دانست. عمده دلیل او این بود که آن‌ها به اموال، به اعتماد، به نظام به سیستم اقتصادی و سیاسی آسیب می‌زنند… فرض کنیم حرفش درست باشد و باید با کسانی که رفتار آن‌ها این نتیجه را داشته برخورد کنند، اما همین چند ماه گذشته برخی عزیزان با تصمیمات نادرست که هم غیرقانونی بود و هم غیرعقلانی، چند میلیارد دلار سرمایه متعلق به مردم و دولت و بخش خصوصی را باد هوا کردند و اعتماد که بزرگ‌ترین سرمایه یک بازار است را لگدمال کردند و امروز تازه می‌گویند اشتباه کردیم…

معتقدیم این اعتمادی که از بازار رفته به این سادگی‌ها باز نمی‌گردد و حتی بازار پوکر فیس امروز هم نتیجه همین رفتار است. ای کاش با کسانی که بازار سرمایه را با تصمیمات خود به آتش کشیدند، به اندازه کسانی که یک سطل زباله را آتش زدند هم برخورد می‌شد…

بتا سهم

#گزارش_بازار

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *