گزارش بازار امروز شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳
رد خون در بورس!
یکی از دوستان با شوخی میگفت این روزها حاضر است هر شغلی داشته باشد جز فعال بازار سرمایه و تو گویی این اسم و این شغل این روزها از خیلی از مشاغل خاص!!! بدنامی و دردسر و ریسکهای بیشتری دارد
چه عجیب که تو گویی دستی نامرئی در حال انتقام گیری از اهالی بازار سرمایه برای بعد از انتخابات و انتخاب اوست…
و باز از ابتدای سال تا به امروز نگاه میکنیم و میبینیم روزی نبوده که یک آب خوش از گلوی بازار و سهامداران پایین برود مملکتی که بعد از پایان جنگ بیش از ۳۰ سال است که ریسک جنگ را با خود همراه نداشته در سال ۱۴۰۳ دوبار با این موضوع به شکل جدی مواجه بوده است و حالا امروز و این روزها یکی از آن روزهاست که بازار سرمایه با این ریسک عجیب و متفاوت دست و پنجه نرم میکند و در یک شرایط آچمز عجیبی گرفتار شده
و تلختر و بدتر از همه این است که این اتفاقات در زمانی رخ میدهد که ابهام بازار و لنگ در هوا بودن برخی سیاستهای اقتصادی و جریان دولت بیش از هر چیزی خود را نمایان میکند. یعنی اگر بار قبل اوضاع جنگی بود حداقل دولتی بود وزیری بود ساختاری وجود داشت الا باید قبول کرد که به تمام ریسکهای قبلی یعنی ریسک تغییر ریل سیاستگذار و کابینه و این موارد ریسک جنگ هم اضافه شده… اما راه چاره چیست این از همه مهم تر است …
و اما در مورد بازار امروز به نظر نقش نهاد ناظر یعنی سازمان بورس در جلوگیری از این بحران میتوانست بیشتر و قویتر باشد و نتیجه فضای بازار امروز به نظر ناشی از ضعف در تصمیم گیری و عدم سرعت عمل و شناخت محیط بوده است به طور واضح و مشخص چه برای امروز و چه روزهای آتی ۴ مسیر و چهار راه حل چه به شکل مجزا و چه ترکیبی پیش روی بازار وجود دارد که امروز در مورد هر یک کوتاه صحبت میکنیم و تصمیم گیری با مدیران است.
راه حل اول که از دید ما در حال حاضر تنهاترین و بهترین راه حل است. زدن زنگ پایان معاملات و تعطیلی سه روزه بازار است که هم قانوناً و هم با توجه به شرایط تصمیم درستی میتواند باشد چرا که ما در حال حاضر به این موضوع نیاز داریم که صدای فضای فعلی حاکم بر بازار سرمایه را به گوش حاکمیت برسانیم و این موضوع در شرایط فعلی جز با تعطیلی و شوک ناشی از این تعطیلی که عمق بحران را نشان میدهد محقق نخواهد شد اگر قرار بود با روشهای دیگری این موضوع محقق شود تا به امروز شده بود
راه حل دوم از دید ما این است که به راه حل قدیمی یعنی کاهش دامنه نوسان روی بیاوریم .
در مورد این موضوع بارها صحبت کردیم اضافه بحث کردن زیاده گویی است اما همه میدانیم کاهش دامنه نوسان یک تصمیم بد در یک شرایط بد و غیرمعمول است و هیچکس از این تصمیم در شرایط عادی و نرمال دفاع نمیکند دامنه نوسان برای یک مدت زمان محدود و تا برطرف شدن ریسکها میتواند فرصت خوبی برای سیستم دولتی کند و شرایط فشل فعلی باشد تا بحران را به شکل دیگر مدیریت کرده البته هنوز همین موضوع مخالفان خاص خود را دارد اما حداقل این دو روز به همه ثابت کرد که شرایط خاص و پنیک میتواند تبعات سنگینی را در بازار ایجاد کند که فضای امروز بخشی از آن بود.
راه حل سوم راه حل برخی از عزیزان است که به نظر خوب پخته نشده اما میتوان به آن فکر کرد و آن هم این است که دامنه نوسان در شرایط فعلی باقی بماند اما حجم مبنا به ۶ تا ۷ برابر عدد فعلی افزایش پیدا کند که تقریباً همان کارکرد دامنه نوسان را خواهد داشت البته معتقدیم روی این موضوع باید بیشتر کار کرد و اتفاقیست که آزمایش خود را پس نداده تبعات ناشناختهای را ممکن است به همراه داشته باشد دامنه نوسان حداقل موضوعی است که بارها تست شده و تبعات آن مشخص است.
و راه حل چهارم که اتفاقاً تیم فعلی فکر میکرد این راه حل این روزهای بازار است این بوده که با جریان پول موجود سعی در کنترل فضای بازار داشته باشد
به نظر این دقیقاً شبیه همان فکری است که میگفت با دامنه نوسان آزاد روال عادی بازار به تعادل میرسد …کو پس چرا نرسید ؟! بی شک با جریان پول هم بازار وقتی مؤلفههای قوی و قدرتمند خود را ندارد به تعادل نخواهد رسید مگر یک جریان پول بی حساب و لاین قوی و هماهنگی جدی وجود داشته باشد که شبیه آن را در ماجرای قاسم سلیمانی شاهد بودیم که حالا نیست…
در هر صورت آنچه در حال حاضر دیده میشود و وجود دارد این است که از هیچ یک از این موارد بالا استفاده نشد و بازار به چنین وضعیتی گرفتار شده است
البته امروز زمزمههایی از محدودیت دامنه نوسان شنیده میشود که ممکن است از فردا لحاظ شود اما بهتر است همزمان با این موضوع جریان پول و جریان تصمیمات اعتماد افرین نیز حضور داشته باشد تا از قفل شدن بازار جلوگیری کند و البته باید بپذیریم بخشی از شرایط فعلی بازار ناشی از اتفاقات بیرونی است که تا آن هم اصلاح نشود بازار ره به جایی نخواهد برد
اما زمانی روی این موضوع تاکید میکردیم که دامنه نوسان در چنین شرایطی از اتفاقات دومینواری که ممکن است بحران را تشدید کند جلوگیری میکند که کارکرد آن در دوران بحران اخیر به خوبی ثابت شده بود
این موضوع ممکن است معایبی را داشته باشد اما قطعاً حرکت بحرانزای فعلی را تا حدودی خنثی خواهد کرد و فضای آرامتری را به جو بازار سرمایه میدهد هرچند که ممکن است نقد شوندگی بازار را قربانی کند
و البته باز هم همچنان تاکید میکنیم مدیران فعلی بازار باید این دل و جرات را داشته باشند که با قاطعیت تصمیم به تعطیلی بازار گرفته و صدای خرد شدن استخوان سهامداران را به گوش سیاستمداران برساند ولو که این تصمیم با برخورد با آنها تمام شود حداقل ای کاش این دم آخر اندک خدا بیامرزی برای خود بخرند و کمی عاقلانهتر رفتار کنند
امروز در هر صورت بازار باید فضای متفاوتی را میداشت تعطیلی و عدم انتقال ریسک های سیاسی به بازار از مهم ترین اقداماتی بود که میتوانست انجام شود از همین رو شاید ابطال معاملات امروز و آغاز فکر برای معاملات فردا اولین گام از پذیرش فضای بحران باشد البته برخی معتقدند چرا چهارشنبه ابطال نشد به نظر چهارشنبه هنوز ابعاد ماجرا روشن نبود و در ضمن نیمچه حمایت ها موثر واقع شد ولی امروز با اخبار اخر هفته تقریبا روشن و مشخص بود که پنیک عجیبی خواهیم داشت … به نظر اگر تعطیل نمیکنید ابطال حداقل کار ممکن است نه برای این که امروز ۵ یا ۶% منفی خوردیم برای یک شوک بزرگ به حاکمیت که به این بازار حواس جمع تر شود …
و اما بازار…
هیچ دلخوشی و مامن و پناهگاهی هم نیست که به آن پناه ببریم و از آن به عنوان یک دستاورد و یک نقطه مثبت برای فرار از این شرایط استفاده کنیم نه گزارشهای دلخوش کنندهای داشتیم نه شرایط نرمالی و فقط و فقط دو چیز باعث شده تا امروز کمی خوش بینانهتر به فضا روزهای بعد نگاه کنیم اولین موضوع افت قیمتی است که طی این ماهها بازار داشته و او را به حداقل نقاط ممکن سالهای اخیر از هر نظر رسانده و نکته دوم امیدواریها و دلخوشیها به اخباریست که منتشر میشود که نشان میدهد در این شرایط حداقل برخی از دولتمردان فعلی به فکر بازار سرمایه بوده و صندوقهای تثبیت و توسعه نیز ست به کار شدهاند البته امروز خیلی ره به جایی نبردند ولی این امید وجود داشت
با این شرایط و با این وضعیت به سراغ بازار این روز و این هفته میرویم که به نظر یکی از پرخبرترین و خاصترین اخبار را در این هفته در پیش داریمبه نظر این هفته دو طیف خبر منتشر میشود که میتواند آثار متفاوت و ویژهای در حال و روز بازار داشته باشد دسته اول اخباری است که همه چیز را تحت شعاع خود قرار داده اخبار جنگ است و دیگری اخبار کابینه و تحولات وزرا و انتخابات اخیر
در مورد اخبار جنگ ما شب کار هستیم و در مورد اخبار کابینه روزها این اخبار را میشنویمتقریبا هر شب ساعت ۹ به بعد موج خبرها و اتفاقات و گمانهزنیها آغاز میشود و تا صبح ادامه دارد و همه علی الطلوع که از خواب بیدار میشوند موبایل و گوشیها را چک میکنند که ببینند زده یا نزده در چنین فضایی است که بازار را پیش میبریم و شما تصور کنید سهامدار چه وضعیتی میتواند داشته باشند. !!
با این مقدمه سراغ بازار امروز میرویم که طبیعی بود که وقتی زیر سایه ریسک بزرگی به نام جنگ قرار داریم واکنش بازار نیز این چنین باشد و فقط تعجب میکردیم چرا برخی نمیپذیرفتند…
البته بدبختی بازار یکی دوتا نبود و در تعطیلاتی که همه زیر سایه خبرهای جنگ قرار داشتیم بازارهای جهانی هم افت عجیبی را تجربه کرد که به عقیده بسیاری از زمان کرونا تا به امروز بیسابقه بوده
کاشناسان منفی بودن و ریزش سهام در بازار آمریکارا ناشی از بحران اقتصادی دانسته و ارتباطی به مساله نظامی منطقه ندارد.
گزارش مشاغل ضعیفتر از انتظار بود و گزارشهای سودسازی شرکتها با توجه به رشد اخیر سهام، ناکافی…
همچنین رشد اونس، ارتباطی به مسائل نظامی ندارد، سخنان پاول و ایجاد آمادگی برای کاهش نرخ بهره زودتر از انتظارها و تحلیل موسسات بزرگ برای کاهش نیمدرصدی نرخ بهره در جلسه بعدی، اونس را تقویت کرد.
بسیاری معتقدند ما زیادی وزن میدهیم و دنیا این طور نیست گزارشهای ضعیف اقتصاد چین، نفت را تضعیف کرد و معاملهگران در جهان روی یک درگیری بزرگ شرطبندی نمیکنند.
چقدر ما بد شانسیم …
در یکی از سختترین مقاطع تاریخی بازار هستیم که از هر بعدی به آن نگاه میکنیم با چالش و مشکلی مواجه شده است بازارهای جهانی به این شکل ریسک سیاسی آنطور ویرانگر عمل میکند گزارشهای جالبی نداریم و بازیگران بازار هم بیرون نشستند و تماشاچی هستند و در این شرایط است که ما در بازار حضور داریم و تازه به قول یکی از دوستان چقدر برخی از ما خوش خیال و شاید کله خراب هستیم که ریسک اهرمی و اعتبار را هم همراه خود داریم
اما اگر سراغ بازار و رفتار بازار برویم به عقیده بسیاری شاید ناشی از یک ترس مضاعف باشد اما به نظر میرسد رفتار بازار درست و صحیح و منطقی است حالا برخی هم بگویند هیچ چیز نمیشود و اتفاقی رخ نمیدهد اما در هر صورت در این مقطع که قرار داریم دو موضوع روبروی هم قرار گرفتند
موضوع اول این است که تا به امروز یک قدرت قوی عاقله سعی کرده هر طور شده در عین اینکه به تهدیدات پاسخ بدهد کشور را از یک ریسک عظیم به نام جنگ دور نگه دارد
طی چند سال اخیر این موضوع بارها و بارها تست شده و اتفاق افتاده و باز تکرار شده است پس اگر امیدواری در دل سهامداران وجود دارد بر همین اساس است که تجربیات دفعات قبل پیش روی آنها بوده و آن سوی دیگر برخی بر این عقیدهاند که هر بار داستان فرق میکند و نباید ساده انگارانه به ماجرا نگاه کرد همین حالا اگر اتفاقات پینگ پنگی و رفت و برگشتی در موضوع جنگ بین ایران و اسرائیل رخ دهد تقریباً باید به فروشندههای فعلی بازار حق داد که چنین رفتاری را داشته باشند ریسک جنگ ریسک کوچکی نیست و ما هم به فروشندگان حق میدهیم که از ترس سرمایه و از بین رفتن آن دست به چنین رفتاری بزنند
اما بدترین شرایط شرایطی است که این لحظات و این روزها تجربه میکنیم در روز چهارشنبه نیز بیان کردیم معمولاً بعد از این اتفاقات نظم و چهارچوب ویژهای در خبرها و تحولات مختلف رخ میدهد یک شوک منفی داریم واکنشها آغاز میشود که همه از انتقام جبران این حمله صحبت میکنند
تلخترین بخش ماجرا از دید ما همین جاست که هر روز و هر شب لنگ در هوا و مبهم این فضا ادامه پیدا میکند یعنی فضایی بین زدن و نزدن ریسکهای آن هر روز بیشتر و بیشتر بازار را زیر فشار قرار میدهد و این عدم قطعیت و عدم وقوع قطعی باعث میشود که خریداران همچنان تماشاچی باقی بمانند و فروشندهها نیز زیر بار این ریسک بزرگ تحملشان رفته رفته کمتر میشود و هر روز شاهد تصمیمات غیر عقلاییتر آنها خواهیم بود
البته این سکه یک روی دیگری هم دارد در صورتی که بعد از حمله ایران واکنش طرف مقابل واکنش سفت و سخت و تندی باشد بار دیگر این چرخه به شکل تلختر و سنگینتری تکرار میشود و آنجاست که به نظر بد نیست سیاستگذاران و به خصوص سازمان بورس به فکر شرایط جدیدی باشد
ولی هرچی که هست در حال حاضر این لنگ در هوا بودن و یک شب زدن و شب دیگر نزدن دودش بیش از هر چیز به چشم فعالان بازار سرمایه و سهامداران میرود و البته معتقدیم اعتمادی که این روزها از بازار سرمایه سلب میشود از هر چیزی تلخ تر و رویدادی سختتر است
و اما حرف آخر چیزیست به نام دلخوشی جدید و یک روزنه امید میان این خبرهای منفی و فضای تاریک و تیره دنیای سیاست… بازار شبیه بیمار سرطانی شده که مشغول شیمی درمانی است و از آن سو دچار افسردگی حادی شده است که درمان آن و پروسه درمان آن روز به روز سختتر و تلختر میشود… حالا این روزها درمان این افسردگی و درد این بیماری از سرطان سال های گذشتهای که درگیر اوست تلختر و سختتر شده است. لبخند روی لبهای بازار نمینشیند و از ته دل نمیخندد خنده هم اگر باشد چند ساعته و نهایت چند روز است و دوباره این نقاشی پلاستیکی خنده از روی صورت او محو میشود…
حالا بین این همه مشکلات سفت و سخت بیماریها یکی پیدا شده در سختترین و تلخترین شرایط ممکن که بازار ناامید روی تخت افتاده از در وارد شد و به او دلداری داده است به او امیدواری داده که من رئیس جدید این بخش هستم و تمام تلاشم را خواهم کرد تا حال تو بهتر شود…
روزهای قبل هم گفتیم یا وعده و حرف نزنید و اگر میزنید عمل کنید چرا که این حرف زدن و عمل نکردن درد او را مضاعف و بازار را ناامیدتر میکند
بی تعارف و بدون هیچ رودربایستی اگر توانایی انجام وعده و کاری را ندارید آن را به بازار ندهید.
امیدوار کردن او و سپس پشت او را خالی کردن اتفاقی است که امروز برای بازار افتاده اینطور زار و نزار گرفتار این وضعیت شده است پس یا وعده ندهید حرفی نزنید و یا اگر وعدهای میدهید و حرفی را بیان میکنید برای اجرای آن وعده و حرف برنامه و کار جدی عملیاتی داشته باشید در روزهای گذشته حرفی زده شد وامروز همه ساکت بودند
آقای پزشک جراح دستی نامرئی در حال جریمه کردن سهامداران و بازار سرمایه ایست که با تمام توان پشت شما بودند و به شما اعتماد کردند …
این رسمش نیست ….
بتا سهم
فعال بازار سرمایه / فعال بازار سرمایه / فعال بازار سرمایه / فعال بازار سرمایه / فعال بازار سرمایه / فعال بازار سرمایه / فعال بازار سرمایه