گزارش بازار امروز یکشنبه ۲۱مرداد ۱۴۰۳
کابینه کاری !
امروز هم بازار روزی شبیه روز قبل داشت و کم کم اخبار بازار از جنگ و حواشی آن به سمت کابینه بازی و وزرا و اظهارنظرهای انها در مورد بازار سرمایه می رود این که همتی چه میکند و چه می شود و چه خواهد شد مفصل صحبت خواهیم کرد .
امروز بازار را در حالی آغاز کردیم که صدای طبل جنگ آرامتر و صدای عقلانیت کمی بلندتر شده بود و این موضوع خود را در معاملات به طور نسبی در بازار نشان میدهد از سوی دیگر ۳ دسته خبر مهم نسبتا سیاسی و اقتصادی وجود دارد که روحیه بازار را برای بهبود بیشتر کرده و این واقعیت را فریاد میزند که اگر ریسک جنگ و تحولات آن کمی فروکش کند آمادگی یک حرکت خوب در دل بازار وجود دارد به نظر میرسد نرخ اخزا با تصمیمات و مداخله مستقیم بانک مرکزی به محدوده نرمالی رسیده و آن فضای غیرمنطقی که وجود داشت از بین رفته است .
نرخ ۲۸ و ۲۹ برای اخزاها و همچنین نرخ حوالی ۲۵ برای سپردههای بانکی چیزی است که بازار را به مرحله قبل از آغاز بحران نرخ سود نزدیک میکند. البته هنوز آن موج اعتمادآفرین در این موضوع به وجود نیامده است و بازار هنوز به عملکرد تیم اقتصادی فعلی و قبلی اعتماد ندارد اما هرچه که هست یک نشانه و چراغ سبز مهم برای بازار بوده نکته دوم و تحول دوم نرخ نیماست که بسیار آرام و بیدردسر در مسیر صعود قرار گرفته و اختلاف نرخ آزاد و نیما را پایینترین و منطقیترین شکل خود نزدیک میکند این نرخ همین دیروز روی ۴۰ داشت دست و پا میزد و امروز چشم انداز ۴۶و ۴۷ را دارد آن هم نه چشم انداز دور بلکه نزدیک …
و رویداد سوم هم همین موضوع کابینه است بازار عقلانیتی منطقی و نسبی را در چهرههای اقتصادی فعلی کابینه میبیند که میتواند به آن دلخوش باشد به خصوص همتی که قبل از قرار گرفتن در سمت وزارت اقتصاد اظهار نظرهای خوبی در مورد بازار سرمایه نرخ ارز نرخ سود و مواردی از این دست دارد البته که امیدواریم او نیز بعد از سمت گرفتن مسخ میزو صندلی نشود و ناگهان تغییر نکند …
پس این سه عامل بستر خوبی برای حرکت بازار هستند اما فعلاً دو موضوع مانع از حرکت تند آنها میشود یکی موضوع جنگ است و دیگری دامنه نوسان که البته پر واضح است که این دو به واسطه هم بوده که به وجود آمدهاند و ارکان بازار نیز تا وقتی سایه جنگ وجود دارد ریسک افزایش دامنه نوسان را لحاظ نمیکند و بازار نیز در این فضا قرار گرفته که تا حدودی قفل شده و حرکت نمیکند …
اما برای فرار و حرکت از این بحران چه باید کرد هیچکس نمیتواند بگوید که ما در حال حاضر تحولات سیاسی جنگی داریم یا نداریم ممکن است همین فردا بخوابید و چشم باز کنید و دوباره اوج گرفته باشد از سوی دیگر باید از این فضای فعلی نیز خارج شویم که به نظر مسیر بینابین این دو همان ایده افزایش پلکانی دامنه نوسان است که میتواند از ابتدای هفته بعد آغاز شود به طوری که دامنه نوسان سهام مثلاً برای سهام به ۲ و صندوقها به ۴ افزایش یابد طی چند روز بعد با روشنتر شدن فضا این اعداد به سمت ۳ و ۶ حرکت کند و این موضوع آرام آرام پیش گرفته شود و عوامل متعدد نظیر حجم معاملات و رویدادهای مهم دیگر در آن بررسی و لحاظ شود ولی به نظر سقف فعلی و کشش فعلی میتواند همین حوالی باشد .
البته پیشنهاد جالب دیگری هم وجود دارد که دامنه نامتقارن را پیش می برد یعنی مثلا دامنه -۲ و +۴ برای سهام و -۴ و +۸ برای صندوق ها را پیشنهاد میکند . برخی هم به جد به این عقیده اند که دامنه نوسان صندوق ها نیز باید شبیه بازار و سایر سهم ها شود …
هنوز هم معتقدیم با توجه به فضای فعلی چه در دنیای سیاست نمیدانیم چه خبر است و چه در دنیای اقتصاد و وزرای فعلی که نمیدانیم نظر آنها چیست و برخی از آنها تازه میکروفون را دیده و خوششان آمده و اظهار نظر خواهند کرد هرچه عاقلانه تر و محدود تر باشیم بهتر است ولی هر چه زودتر باید از این فضای ۱و۱ هم فاصله بگیریم …
و اما قبل از پرداختن به حرف آخر امروز هم سراغ بحران ۹۹ برویم و یک بار دیگر تاکید کنیم که دیروز صحبتی را کردیم که مورد انتقاد برخی از عزیزان بود اما با قدرت همچنان از آن دفاع میکنیم و معتقدیم بحران سال ۹۹ در آبان ۱۴۰۱ به پایان رسید و یک دوره رشد قوی و خوب از آبان تا اردیبهشت ۱۴۰۲ را داشتیم آنچه از آن مقطع به بعد رخ داده دیگر ادامه بحران سال ۹۹ نیست از دید ما بحران عمیقتر و بزرگتری به نام بحران بیاعتمادی و آسیب واضح و روشن دولت و بازار سرمایه بوده و جنس آن با جنس سال ۹۹ متفاوت است.
در سال ۹۹ جریان پول بیحد و حساب از سمت جامعه به سمت بازار سرمایه سرازیر شد که در آن در سمت ، شرکتهای ما افت آنچنانی حاشیه سود و یا کاهش سودآوری را نداشتند و با رشدی نرمال پیش می رفتند و این جریان پول قیمت را بالا برد و منجر به رشد چشمگیر پی بهای و سپس اصلاح آن و خروج جریان پول شد اما در ماجرای ۱۴۰۲ به این طرف بحران شکل دیگری داشت و به شکل مداوم و پیوسته تصمیمات دولت کاهش حاشیه سود شرکتها را رقم زد و در نهایت نیز افزایش نرخ بهره لگد آخر دولت به بازار سرمایه بود که خود را در قالب بحران جدید نشان داد و همچنان و کماکان نیز با این بحران دست و پنجه نرم میکنیم و معتقدیم این دو موضوع را باید از هم جدا کرد جنس بحران اول با جنس بحران دوم کاملاً متفاوت است … برای همین است که همتی را معتقدیم در فاز بحران ۹۹ یک جور باید دید و در بحران فعلی جور دیگر …
یک نکته دیگر را نیز یادآوری کنیم که از دید ما در بحران سال ۹۹ حقوقیهای بازار کاملاً دو دسته شدند دسته اول منفعلین و تماشاچیهای این جریان بوده که نشسته و با مشتی هیئت مدیره بیعرضه و مدیران بیعرضهتر فقط نظارهگر دوره رشد چشمگیر بازار بودند. دسته دوم حقوقیها حرفه ای بودند که بسیار فعالانه در بازار حرکت کرده و از این دوره به خوبی بهره بردند.
دسته اول کسانی بودند که بدون کوچکترین شناختی از بازار میگفتند نفروشید اگر فردا بالاتر رفت چه کنیم دقیقاً این طیف فکری در حال حاضر نیز در بازار حضور دارد و مدام زمزمه میکند نخرید اگر پایینتر آمد چه کنیم ؟ که البته نتیجه هر دو کاملاً روشن است !!
اما دسته دوم حقوقیها که تعداد آنها نیز خیلی زیاد نبود کارکشتههای! بازار سرمایه بودند که در یک آمار غیر رسمی نزدیک به ۶۵ هزار میلیارد تومان خود و زیر مجموعهها در مدت حدود ۳ ماهه اخر دوره رشد ۹۹ فروشنده بازار بودند البته این عدد برایند خرید و فروش بود و تا مدتها نیز از این لیست به عنوان لیست فروشندههای بازار سرمایه یاد میکردند
اگر به خاطر داشته باشید گفته میشد یکی دو بانک و در صدر این لیست مجموعه تامین اجتماعی فروشندگان عمده بازار بودند که البته باید به آنها تا حدودی بابت این شناسایی و فروش آفرین گفت که البته نقطه ضعف ماجرا اینجا بود که این پول به دلیل کسری و ناترازیها در آن مقطع از بازار خارج شد و آن بحران را به وجود آورد شاید اگر این پول دوباره در بازار به جریان میافتاد آن بحران به وجود نمیآمد اما در هر صورت باز هم تکرار میکنیم که تاریخ اقتصاد کشور و اتفاقاً کسانی نظیر همتی و شریعت و تیم اقتصادی دولت قبل تاریخیترین فرصت حضور مردم در بازار سرمایه را به سیاهترین و بدترین شکل ممکن از دست دادند و به نظر تا مدتها مردم سراغی از بازار نخواهند گرفت … اینجاست که با اقای همتی کار داریم …
میشد به بهترین شکل این جریان پول را در بازار ماندگار کرد اما آن ندانم کاری و سپس تجربه تلخ تصمیمات غیر اقتصادی در دولت بعد بیاعتمادی را با بیخردی و بیعقلی تکمیلتر کرد و نتیجه امروز بازار دست به دست هم دادن این دو جریان و فضای فعلی است که همگان بر این عقیدهاند بازار سرمایه به پایینترین سطوح و غیرمنطقیترین سطح قیمتها رسیده است
و اما حرف آخر و کابینه …
کابینهای که قرار بود نماد تغییر باشد ، نماد صدای بی صدایان باشد ،نماد نسل جوان حالا نسل زد که بماند!! کابینهای که قرار بود میانگین سنی آن از همیشه کمتر باشد اما به پیرترین کابینه این مدت اخیر تبدیل شده است و دوباره همان چهره ها و افراد بر سر کارند و فقط امیدواریم همان تفکر قبل نباشد…
ولی نمیدانیم شاید ما این طور شده ایم اما به واقع هرچه جلوتر میرویم موج ناامیدی اهالی بازار سرمایه از جراح و پزشکی که به او رای داده اند بیشتر میشود و البته امیدواریم … امیدوار به اینکه از این مرحله گذر کرده و از بازی اصلاح طلب اصولگرا دور شویم و سراغ مرحله بعد برویم
امیدواریم این شجاعت و اختیار به وزرا داده شده باشد که دوباره سراغ پیرپاتالهای قبل نروند و حداقل در سمت معاونین وزارتخانهها افراد جوان و خوش فکر را شاهد باشیم که البته اگر اینطور هم نشود خیلی زود آن فکری که به پزشکیان اعتماد کرده بود پشیمان شده و دور بعدی در کار نخواهد بود… امیدواریم طیف فکری جوان فارغ از هر جناح فکری که دارند بتوانند مسیر درستی را در پیش بگیرند و کمی شاهد تغییرات واقعی باشیم .
عزیزان پیرمرد هایی که قدرت اداره منزل خود را هم از دست داده اند نمیتوانند کشور و اقتصاد کشور را اداره کنند …
اما برای ما بورسی ها فارغ از اصلاح طلب و اصولگرا و پیر و جوان یک چیز مهم است و آن کابینه اقتصادی و تصمیمات اقتصادی است. کابینهای که با ژست طیب نیا و تصمیمات منطقی اقتصادی و اصلاحات آن آغاز کرد امروز به لیدری همتی رسیده که بازار سرمایه از این یک قلم خیلی خاطره خوبی ندارد اما باز معتقدیم او حداقل اصول اولیه علم اقتصاد را میفهمد و میداند و امیدواریم صندلیهای وزارت مدیریت افراد را مسخ نکند و عقلانیت اقتصادی را فراموش نکند بی تعارف این آخرین امید و آخرین تلاش اهالی بازار برای رسیدن به یک مرز منطقی برای تصمیمات است … با مرگ بازار سرمایه خیلی فاصله نداریم …
جایی که تمام امید او به اصلاح تصمیمات غلط اقتصادی دوخته شده که اگر این هم امیدی باشد که ناامید شود خواب بازار رو اصلاح آن عمیقتر و جدیتر خواهد شد
فقط و فقط امیدواریم که تصمیمات درست اقتصادی در مسیر پرسرعتتری قرار گرفته تا اهالی بازار سرمایه بعد از دو سال کابوس وار کمی بتوانند روی آرامش را به خود ببینند کسانی که تلاش زیادی برای پیروزی پزشکیان کردند و حالا در عمل انجام شده قرار گرفته و حس اولیه و پشیمان کنندهای از رای و رفتار خود داشتند البته هنوز زود است که به پشیمانی فکر کنیم و به قول یکی حتی همین کابینه لنگه کفشی در بیابان است که قرار بود طیف مقابل ایجاد کند و دولت قبلی در آن قرار داشت
در اخر دو نکته را بگوییم و تمام کنیم نکته اول با وزیر اقتصاد اقای همتی مجزا مفصل کار داریم و روزهای بعد صحبت خواهیم کرد ولی در مورد سایر وزرا به نظر از همین حالا همه ارکان ریزو درشت بازار باید برای روشن شدن رابطه این افراد و فهماندن اصول بازار سرمایه به انها کمک کنند البته جای شکرش باقی است کمی جو بهتر و رو به بهبود تر است ولی دست از تلاش نباید برداشت …
بتا سهم