پول نو ،روز نو ،نگاه نو !

بازار امروز آخرین روزمرداد را با وعده پول های جدید و آرامش در صندوق های اهرمی و ترکیب جدید دولت پیش برد و امید به پول نو روز نو و بهتری را برای بازار ساخت و در نهایت شرایط نسبتا خوبی را امروز شاهد بودیم . بیشک جریان پول تزریق شده در رنج آخر وقت امروز بی تاثیر نبود و قطعا کابینه و جریان کابینه هم میتواند فضای متفاوتی را در بازار هفته بعد که البته هفته نصف و نیمه خواهد بود ترسیم کند  . امروز بی شک آرامش اهرمی ها و جریان پول جدی در وضعیت فعلی بازار موثر بود …به خصوص جریان پول

امروز این نقش جریان پول در بازار نقش دوچندانی را داشت  …

بازار امروز را در حالی آغاز کردیم که

فضای تنش‌های سیاسی کمی رو به افول رفته فضای صندوق‌های اهرمی و خبرهای منفی آن نیز فروکش کرده بود و از همه مهمتر خبر تزریق جریان پول بانک‌ها به بازار نیز دیروز و امروز مخابره شد و اثرات آن را می‌توانیم در بازار مشاهده کنیم …

در مورد این جریان پول ۱۰ تا ۱۵ همتی نکات خاص و ویژه‌ای وجود دارد اول این که بانک مرکزی بالاخره کوتاه آمد وامروز این تصمیم مهم را ابلاغ کرد …اما نکات مهم …  نکته اول این است که به نظر اردر گذاری و نحوه حمایت از بازار این پول حاصل شده باید متفاوت‌تر از دفعه قبل و به نوعی گسترده‌تر و هوشمندانه تر شکل بگیرد و دوباره با اردر چینی‌های قدیمی و روش‌های قبلی نخواهیم مسیری که بارها تکرار شده را تجربه کنیم شاید نیاز باشد این بار این قطار فشنگی که در اختیارمان قرار گرفته را به شکلی متفاوت‌تر و خاص‌تر ، شلیک و هزینه کنیم و امیدواریم به این موضوع با جدیت و به شدت دقت شود تا اتفاقات گذشته تکرار نشود… کاری که آخر وقت امروز صورت گرفت شاید کمی رفتار متفاوت تری را نشان میداد …

نکته دیگر اینکه

اگر کسی فکر می‌کند با این جریان پول بازار قطعاً نجات پیدا می‌کند سخت در اشتباه است این جریان پول بخشی از یک پروسه نجات است که جریان پول یکی از ابعاد آن بوده و رسیدن خبرهای مثبت و جریان خبری کمک کننده به بازار ، بخش مهم‌تر آن است اعتماد باید به بازار برگردد برگشت این اعتماد یعنی برگشت جریان پول حتی بدون این تزریق پول ها هم فقط با یک سلسله اتفاقات و اخبار می‌توان به بازار روحیه داد .این موضوع یعنی چقدر اخبار و اتفاقات مهم است …

و نکته دیگر دقیقاً روبروی این ماجرا قرار دارد

که صرفاً با جریان پول و بدون در نظر گرفتن جو خبری و جو اقتصاد و تصمیمات آن نمی‌توان بازار را مدیریت کرد شاید بتوان یک روند کوتاه مدت مقطعی را ایجاد کرد اما تغییر روند و ایجاد یک طول موج بلند به تغییرات مهم‌تری احتیاج دارد که بخشی از آن در سیستم کلان اقتصادی دیده می‌شود .

از همین روست که معتقدیم یک جریان ۴ وجهی ازرویدادها و اتفاقات باید رخ دهد تا این جریان پول اثر قطعی واقعی و تغییر دهنده قوی روند را داشته باشد مهم‌ترین آن آرامش سیاسی و رفع شدن سایه جنگ است پس از آن تحولات کلان اقتصادی و خبرهای مثبت و ایجاد آرامش اعتماد و چشم انداز مثبت برای بازار است .

سومی به وضعیت بنیادی و قیمت و بستر فعلی بازار اشاره می‌کند که تا حدودی فراهم است و کمی گوشه ذهن ما نسبت به گزارش‌های ماهانه درگیر شده و در نهایت بخش آخر نقدینگی و جریان پول است در موضوع جنگ ما کاره‌ای نیستیم و فقط نظاره‌گر و شنونده اخباریم اما به نظر از شنبه همتی با توجه به شعارها و حرف‌هایی که زده می‌تواند دست به کار شده و تغییر دهنده روند فعلی باشد . بازار برای رسیدن به اعتماد باید این چرخش را در سیاستگذاری‌های کشور ببیند تا به امروز روی حرف و وعده وعید بوده و عملی نشده …

برخی معتقد ند که

جریان پول ۱۰ همتی کمک به بازار و همچنین ۵ همت تامین مالی صندوق توسعه که مجموعاً اعداد در دست نهاد حامی را به ۱۵ همت می‌رساند می‌تواند کف‌سازی خوبی برای جریان قیمت‌ها شده و به موقع اگر خبر منفی نرسد ریسک بازار را کاهش داده  و کف قیمت‌های فعلی را نیز تا حدودی تثبیت نماید.  البته بالاهم عرض کردیم جریان پول ۱۰ همتی جریان پول قوی برای یک تغییر روند در بازار نیست و هم زمان باید اتفاقات مهمی رخ دهد باید شاهد تغییر فاز خبرها و برخی اقدامات باشیم باید جریان پول رویه و تغییر مسیر را ببیند باید بازار احساس کند که کشتیبان را ناخدایی دیگری آمده است

روزهای گذشته نیز این موضوع را بیان کردیم که پیش از آنکه اثر مالی این پول مهم باشد بار روانی آن مهم و اثرگذار است جایی که این تزریق منابع یک چراغ سبز ویژه از سمت حاکمیت برای بازار قلمداد می‌شود و البته نمی‌دانیم چرا برخی تا اسم پول می‌آید و آن طرف آن ، بازار سرمایه و سهامداران قرار دارند ناگهان انگار سیخی داغ به آنها زده و صدایشان بلند می‌شود در تعجبیم که این به اصطلاح اقتصاددان‌ها و کارشناسان زمانی که طرح‌ها و اقدامات ریز و درشت زدن جیب شرکت‌ها از سمت دولت تصویب می‌شود صدایشان در نمی‌آید و کتاب‌ها و تئوری هایی که خوانده‌اند را یادشان می‌رود …

اتفاقا ما هم معتقدیم که اگر همه چیز بر طبق اصول و جریان درست اقتصاد پیش برود اصلاً نیازی به چنین تزریق‌هایی نیست شما نگاه کنید در همین طرح لاتاری خودرو یک بند گنجانده شده به عنوان طرح خودروهای فرسوده که افراد را تشویق کند خودروهای فرسوده را بیاورند و نو بگیرند خوب است بسیار هم عالی است ولی هزینه‌اش را که می‌دهد ؟! جیب سهام‌دار  !! بدتر از آن طرح به اصطلاح جوانی است …  یکی دیگر می‌خواهد جمعیت کشور رشد کند آن  یکی شب دست به کار می‌شود یکی دیگر ۹ ماه بعد  زایمانش را میکند … و انگیزه و هزینه این رفت و برگشت‌ها را سهامدار بدبخت باید بدهد !! چرا صدای این به اصطلاح کارشناسان اینجا بلند نمی‌شود چرا اینجا کتاب‌هایی که خوانده‌اند یادشان می‌رود ؟!

بله اتفاقاً ما هم معتقدیم اگر این اتفاقات و رویدادها و دست کردن در جیب شرکت‌ها و تصمیمات غیرمنطقی و غیر عقلایی گرفته نشود بازار سرمایه به واسطه نظام دقیق عرضه و تقاضا قابلیت این را دارد که به این پول‌ها نیز نیاز نداشته باشد و متعادل شود اما وقتی نظم این بازی و جریان توسط دولت به هم می‌ریزد تزریق چنین پول‌هایی ناگزیر می‌شود تازه در مهد اقتصادهای سرمایه‌داری و دنیای امروز کمک دولت به بازارهای سرمایه امری طبیعی است اینجا تا چنین مواردی مطرح می‌شود ، برخی اسکول‌های ورشکسته ذهنی و سیاسی که عملکرد ۴۰ ساله آنها در اداره مملکت پیش روی ماست و توانایی اداره کردن یک نانوایی را هم ندارند تز عدم دخالت در بازار را می‌دهند …بی‌حیاها !!

و اما یک موضوع  دیگر …

آخر هفته‌ها که می‌شود دوباره یک موضوع خاص در کانون توجه و تصمیم‌گیری قرار می‌گیرد و آن هم موضوع دامنه نوسان هفته بعد است… هفته ای نیمه تعطیل که البته فرق ان با هفته‌های دیگر این است که دولت سر و شکل جدی به خود گرفته …

نکته مهم ماجرا هم دقیقاً همین است بسیاری بر این عقیده‌اند که بازار فعلی کشش افزایش دامنه بیش از ۲درصد را ندارد و همین حالا نیز با هزار مکافات و مصیبت تن خود را روی این زمین می‌کشید و پیش می‌رفت از سوی دیگر در نقطه مقابل بسیاری بر این عقیده‌اند وقتی جریان پول آماده و خبرهای سیاسی نیز در مسیر کاهش ریسک گام برمی‌دارد بهتر است دامنه نوسان هم افزایش یابد و برخی دامنه ۳ درصد را برای هفته بعد پیشنهاد می‌کند نکته بسیار مهم این است که دو موضوع فعلاً مورد قبول همگان قرار گرفته ۱ دامنه نوسان صندوق‌ها در همین حال و در همین شکل دامنه نوسان سهام باقی بماند و نکته دوم اینکه فعلاً دامنه نوسان ۵ و ۶ برای بازار کمی زود است و شاید بهتر است همچنان اندکی صبور باشیم …

اما اینکه هفته دیگر وارد دامنه ۳ بشویم یا نشویم شاید موضوع تصمیم گیری این هفته باشد که به نظر می‌رسد با توجه به شرایط فعلی و اخبار فعلی بازار رفتن سراغ دامنه نوسان سه درصد هم بد نباشد منتها بهتر است  تیم فعلی سازمان هرچه سریع‌تر و قبل از شروع بازار در هفته بعد هماهنگی‌ها برای ایجاد خبرهای مثبت و جو خوب و همچنین تزریق مداوم و قوی جریان پول را داشته باشد … به خصوص اینکه هفته بعد این تزریق ۱۰ همتی تکمیل می شود

برخی از ریسک جنگ می‌ترسند و آن را سایه‌ای روی سر بازار می‌دانند که به نظر می‌رسد حتی در صورت وقوع یک رویداد در عین وجود داشتن گزینه و گزاره تعطیلی ، بازی با حجم مبنا و چند برابر کردن آن در فضای فوق ریسک می‌تواند تا حدودی آن نگرانی ریسک جنگ را کاهش دهد البته این را رد نمی‌کنیم که عقیده بسیاری از افراد این است که دامنه فعلاً در همین سطح باقی بماند تا اخبار بازار روشن‌تر و شفاف‌تر شود .اما برخی دیگر نیز دامنه ۳ را برای هفته آتی پیشنهاد می‌کنند نمی‌دانیم چه در انتظار بازار و تصمیم‌گیری‌هاست ولی شاید اگر قرار بر ادامه همین فضای چند روز گذشته باشد دامنه ۲ برای بازار کاراتر خواهد بود اما اقعاً اگر وزیر اقتصاد برنامه ویژه‌ای برای بازار سرمایه و تغییر آن فراهم کرده افزایش دامنه به ۳ جالب‌تر خواهد شد

بگذریم امروز  خیلی نمی‌خواهیم زیاده روی کنیم ولی نکته ای مهم است که گفته شود و می‌رسیم به حرف آخر…

احتمالاً این دقایق که برای شما می‌نویسیم همتی ردای وزارت را به تن کرده و راهی وزارت اقتصاد شده است…

قبل از هر چیز دو نکته را بیان کنیم

۱ تغییرات حق هر مدیری است یعنی سهامداران هم باید بپذیرند که وقتی کسی به عنوان وزیر اقتصاد یا هر وزارتخانه دیگری در راس کار قرار می‌گیرد مسئولیت با اوست و تغییر هم بخشی از اختیارات اوست که البته او را در مقابل خواسته‌های ذینفعان و مردم پاسخگو می‌کند پس در نظر داشته باشید که تغییر یا عدم تغییر یا هر اتفاق دیگری حق وزارت اقتصاد و وزیر اقتصاد است اما بهتر است هر کاری که می‌کند با سرعت پیش برودو  برای مردم شفاف باشد … نکته دوم در کشور ما و در سیستم مدیریتی رسم بر این است وقتی راس یک مجموعه تغییر می‌کند مدیران ارشد که منصوب مدیر قبلی بودند به حضور رسیده و آمادگی خود را برای هرگونه تغییر اعلام می‌کند …

همیشه سعی کردیم صادقانه و هر آنچه فکر می‌کنیم درست است را بنویسیم

قطعاً و قطعاً و قطعاً … در کارنامه ریاست فعلی سازمان و تیم او نکات پر  ابهام و نقاط تاریک بسیار زیادی وجود دارد و کاستی‌های جدی هم در این حوزه وجود داشته به خصوص در برخی تصمیم‌گیری‌ها که چند تای آن را همین مدت اخیر داشتیم به خوبی دیده‌ایم ایشان شجاعت لازم را برای مقابله با تصمیمات دولت نداشت اما در شخصیت ایشان هم چنین چیزی را نمی‌بینیم که چسبیده به آن صندلی باشد از همین رو معتقدیم در عین اینکه رئیس سازمان می‌تواند نقش موثری در برخی تصمیمات و روندهای کوتاه بازار داشته باشد اما نقش کلیدی و اصلی در تغییر مسیر بلند مدت بازار را تقریباً نهادها و ارگان‌های بالا دست او ایفا می‌کنند.

از همین رو نه اینکه برای رئیس سازمان نقشی قائل نباشیم اما معتقدیم قدرت اصلی جای دیگر است اگر قرار است بازار سرمایه خوب و مثبت پیش برود باید سیاستگذاری‌های کلان اصلاح شود و تغییر یک فرد نمی‌تواند عاملی برای تغییر روند بازار باشد البته این را هم نادیده نمی‌گیریم که تغییر این چنینی یک شوک کوتاه مدت را ممکن است به بازار وارد کند

حرف ما چیست حرف ما این است که اگر هم قرار بر تغییر باشد بیایید این بار کمی متفاوت‌تر تصمیم‌گیری کنیم حتماً وزیر اقتصاد گزینه‌های متفاوتی برای ریاست سازمان در ذهن دارد این حرف و ایده را به  عنوان یک پیشنهاد مطرح می‌کنیم و امیدواریم گوش شنوایی برای شنیدن آن وجود داشته باشد…

قطعاً انتخاب ریاست سازمان و سایر نهادها و معاونت‌ها حق وزیر اقتصاد است اما پیشنهاد ما این است که ایشان طیفی از افراد به عنوان مثال ۵ یا ۶ گزینه را پس از کسب استعلامات نهایی به تایید و تصویب برساند و در یک فرایند غیر رسمی در اختیار یک کمیته ۱۵ تا ۲۰ نفره قرار دهد که البته به مانند کمیته‌های وزرا نیست ترکیب این کمیته شامل کارگزاری‌ها و نهادهای مالی  ،شرکت‌های سرمایه‌گذاری غیر دولتی و بخش خصوصی و از همه مهمتر ۵ الی ۶ نفر از نمایندگان سهامداران خرد و فعالان مستقل بازار باشد…

یعنی به عنوان مثال

یک ترکیب ۱۵ نفره از انواع و اقسام نهادها و شرکت‌ها و افراد مالی حاضر در این بازار که هر یک نیز نمایندگی جریان فکری و کاری خود را مدیریت می‌کند تشکیل شده و این افراد برنامه‌های ریاست سازمان را در یک مسیر فشرده شنیده و در یک فرصت کوتاه نظر و رای گیری خود را اعلام کرده و به شورای عالی بورس ارائه می‌کند و شورا نیز در مورد آن تصمیم گیری خواهد کرد

معتقدیم وقتی نظر قاطع و دقیق برخی افراد و این خروجی و این کمیته روی یک یا دو نفر باشد شورای عالی بورس هم قاعدتاً نمی‌تواند خلاف آن عمل کند این پیشنهاد را برای این می‌نویسیم که ریاست سازمان ، پاسخگو و وام‌دار جریان‌های فکری و نهادهایی باشد که او را انتخاب کرده و به او رای دادند او باید در مسیر درست بازار سرمایه و رشد آن حرکت کند تمام عیب ماجرا اینجا بود که طی این مدت ریاست سازمان بورس در ظاهر کنار سهامداران بود اما چون به خلوت می‌رفت قدرت کرنش در برابر تصمیمات غلط دولت را نداشت و همین موضوع باعث ایجاد یک سازمان بورس ضعیف و تعاملی با هر نهاد شده بود و کسی او را حساب نمی‌کرد …

به نظر

ایجاد چنین سازوکاری برای انتخاب ریاست سازمان قدرت اجرایی او را نیز بیشتر می‌کند باعث خواهد شد تصمیمات او قدرتمندتر دقیق‌تر و با پشتوانه مالی و اجتماعی قوی‌تری صورت گیرد و چنین ریاستی می‌تواند دست به کارهای تحولی و بزرگ بزند و حتی جایی محکم روبروی تصمیمات غلط و اشتباه بایستد … نمی‌دانیم کسی حرف‌ها را گوش می‌کند یا خیر  اما یک پیشنهاد جدی و ویژه است که یک بار بیایید و این موضوع را عملی کنید هرچند در روحیه وزیر فعلی اقتصاد چنین چیزهایی را نمی‌بینیم اما به هر حال به عنوان یک پیشنهاد مهم مطرح است و امیدواریم اگر هم قرار بر عملی شدن آن بود با سرعت هرچه زیاد پیش برود …

ریاست فعلی سازمان و یا افرادی مانند شاپور محمدی و دکتر عبدو و بزرگان دیگر هم می‌توانند در این پروسه انتخاب کمیته و افراد نقش آفرین باشند اما تاکید می‌کنیم اجازه بدهید گزینه‌های مختلف این حوزه خود را وامدار ذینفعان این بازار بدانند خود را بدهکار سهامدار خرد بدانند نه بدهکار وامدار دولت …

بتا سهم

#کدال_نگر

صندوق های اهرمی و ترکیب جدید دولت/صندوق های اهرمی و ترکیب جدید دولت /صندوق های اهرمی و ترکیب جدید دولت /صندوق های اهرمی و ترکیب جدید دولت /صندوق های اهرمی و ترکیب جدید دولت /صندوق های اهرمی و ترکیب جدید دولت 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *