گزارش بازار امروز یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۳
فراراز الگوها !
امروز بازار را در حالی آغاز کردیم که از یک سو ترس از ایجاد الگوهای کاهشی نموداری ذهن برخی را درگیر کرده بود و در سوی دیگر جریان قوی خبری هم برای رشد بازار وجود نداشت و همین موضوع باعث شد تا شرایط کمی متفاوت باشد ولی امروز عزم همه جزم شده بود تا هر طور شده بازر منفی نباشد و شد و دوبار در دقایق مختلف بازار این انگیزه و دست نامرئی برای حمایت بازار به کمک او آمد و شرایط خوبی را ثبت کرد .
سرو شکل قیافه بازار امروز از دیروز بهتر بود و بسیاری براین عقیده اند بازار بتواند در این روزهای سخت مقاومت کند تا موج خبرهای قوی تری برسد دست به کار بزرگی زده و میتوان به روزهای بعد بیشتر امیدوار بود …
و اما سراغ بازار برویم که امروز نسبتا روز بهترو امیدوار کننده تری را نسبت به روزهای قبل داشت . یک نکته را قبل از هرچیزی بیان کنیم … چارتیست ها همیشه در بازار موثر بودند و هیچ کسی نمیتواند در اثرگذاری آنها در بازار حرفی آوردو به طور کلی معتقدیم وقتی نکته ای را همه دنبال میکنند سخت است که غیران محقق شود در هر صورت این تلاش های حقوقی و برخی دست ها برای حرکت و حفظ بازار در جهت برهم زدن الگوهای چارتی است که برخی تصور میکنند ولی هر چه هست و نیست به یک چیز بیش از همه معتقدیم که ترس و نگرانی برخی از ریزش سنگین بازار اشتباه است
بازار در نقاطی نهایت ۸تا ۱۰% کمتر در بسیاری از سهم ها انچنان جذاب و قوی و قیمتی می شود که بدون هیچ حمایتی تلاش ها برای خرید فعال می شود منتهی مشکل شیب خبرها و اتفاقات است که بازار آن را متلاطم و ناهمگون می بیند والا اصلا نیازی به این شرایط برای فرار از الگوها نیست …
به هر حال بازار امروز را در حالی پیش بردیم که نقطه حساسی را احساس میکردیم و همه منتظر تحولات مختلف برای برگشت بازار بودند بسیاری از چارتیستها معتقدند نقاط فعلی نقاط مهم و حساسی برای بازار است که اگر نتواند تعیین تکلیف کرده و وضعیت خود را روشن کند اسیر اصلاح بیشتر و گرفتار ریزشهای ادامهدارتری خواهد بود و از همین رو همه قبول داشتند که امروز روز مهمی برای بازار به شمار میرفت که باید خودی نشان میداد و وضعیت را تغییر میداد . حضور مستمر حقوقی ها در بازار هم از همین جهت بود …
حقیقت امر بسیاری بر این عقیدهاند که فضای فعلی بازار با خبرها و اتفاقات جاری پیش نمیرود و یک خبر ویژه و خاص برای رشد نیاز دارد دیروز هم عرض کردیم که خبری از جنس متفاوت باید برای بازار برسد تا او از این شرایط خارج شود و جریان نقدینگی دوباره به جریان بیافتد جریانی که دوباره حس تماشاچی بودن را در خود تقویت کرده و آمار خرید و فروشها و خروج پول نیز تا حدودی آن را نشان میدهد .
هر چند صفوف پشت صف پتروشیمی ها نشان میدهد پول هست و انگیزه هم وجود دارد و کمی باید بر جو رکود و رخوت فعلی غلبه کند …
به قول شاعر بازار برای زنده بودن های و هوی تازه میخواهد این های وهوی تازه باید در اتفاقات و خبرهایی بروز و ظهور کند که قابلیت ایجاد یک موج و تغییر فاز را داشته باشد ممکن است جنس آن جنس سیاست یا شرایط کلان اقتصادی باشد اما هرچه هست تا وقتی چنین چیزی را شاهد نباشیم و شوکی از این دست و به این شکل به بازار وارد نشود نمیتوان امیدهای آنچنانی به برگشتهای تمام عیار داشت البته معتقدیم بازار در دل خود قابلیتهای خوبی برای هفتهها و ماههای آتی دارد اما در کوتاه مدت نیاز به رویدادهای بهتر و مهمتری برای پیشبرد امور دارد .
یکی میگفت اگر بخواهیم لیستی از اتفاقات و عوامل مختلف را برای حرکت و اثرگذاری در بازار بنویسیم میتوان به رویدادهای درونی و بیرونی زیادی اشاره کرد به عنوان مثال یک حرکت ویژه از خودرو اعم از تغییر مدیریت یا تجدید میتواند یکی از این عوامل باشد ، حرکت خودروییها همیشه حرکت ویژه و خاص برای بازار بوده تحولات پالایشیها و تغییرات فرمول آنها ، خیال راحتی نسبی بازار از سودسازیهای برخی صنایع نظیر فولاد و پتروشیمی ، چراغ چشمک زن محکم و سبز حاکمیت از تغییر سیاستهای پولی که کاهش نرخ بهره یکی از مهمترین آن است نیز میتواند حرکت مهمی در بازار باشد.
از سوی دیگر بسیاری برای عقیدهاند رشد بازار با رشد نیما آغاز شد و مرحله جدید رشد بازار نیز میتواند با حرکت جدید نیما و کم شدن فاصله نرخ دلار توافقی آزاد باشد به تمامی موارد بالا میتوان اخبار سیاسی را هم اضافه کرد که مثلاً اخبار مثبت از fatf شاید بتواند بخشی از بازار را حفظ کند و صد البته یک خبر خاص سیاسی میتواند همه موارد بالا را تحت تاثیر قرار داده و یک موج متفاوت و خاص را برای بازار ایجاد کند .
آن طرف ماجرا هم نکتهای وجود دارد که بر فرض چنین اتفاقات و رویدادهای خاصی برای بازار رخ ندهد چه پیش خواهد آمد ؟!
به نظر هر آنچه که طی این مدت تجربه کردیم و پیش رفتیم برای بازار رخ خواهد داد بدین معنی که یک اصلاح زمانی و قیمتی همزمان را پیش میبریم که در آن وضعیت شرکتها به شکلی معلق بین زمین و آسمان و مثبت و منفیها حرکت میکند و نه اصلاح سنگینی را داریم و نه رشد قوی و در چنین فضایی زمان میدهیم تا اخبار جدیدتری برسد و هنر و تمام حرفهگری سهامداران باید این باشد که این دوام و تاب آوری طی این مدت را با ضرر و زیان و هزینه خاصی پشت سر نگذارد ..
این اتفاق باعث خواهد شد که درست در مقطعی که دوباره موجی از اخبار و اتفاقات به بازار برسد جریان نقدینگی رفتاری شبیه آنچه قبلتر داشت را از خود بروز داده و دوباره وارد چرخه بازار شود …
از همین روست که معتقدیم بخش مهم و بزرگ از مسیری که باید برای اصلاح طی میشد را پشت سر گذاشتیم . پیش ازاین باید اعتراف کرد که قیمتها دیگر در نقاطی که رسیده بودند انگیزه کافی برای خرید آنها وجود نداشت ولی امروز این طور نیست … البته باید به این نکته نیز اذعان داشت که جذابیت ویژه فعلی هم برای آنها ایجاد نشده اما کم کم اصلاح این چنینی قیمتها و نمادها بازار را به نقطهای میرساند که با اخبار ریز و کوچک مثبت هم فروشندههای عجیب و غریب در بازار وجود نداشته و خریداران دست به بازی میشوند
و این نکته را دوباره بگوییم که شاید به مذاق برخی خوش نیاید اگر بتواند این دوره اصلاح زمانی و قیمتی را با کمترین تلفات و به سلامت پشت سر بگذارد خود را برای چند ماه دیگر بیمه کرده و به زودی روندی آغاز میشود که میتواند سوار بر این شرایط دوباره بازدهی خوب و نرمالی را به بازار بدهد
بازار با اصلاح اخیر که ممکن است همچنان هم ادامه داشته باشد و چه در قالب اصلاح زمانی و چه اصلاحی قیمتی قرار میگیرد خود را از رشد که به وجود آمده تا حدودی دور کرد و در مسیر درستی قرار گرفت که از یک ریزش شدیدتر جلوگیری کند با درجا زدنها و اصلاح زمانی و قیمتی پتانسیل لازم برای رشد مرحله بعد را پیش بگیرد
بخواهیم به زبان سادهتر بگوییم باید گفت نباید خیلی هم از ریزش و اصلاح اخیر ناراحت بود اصلاح اخیر بازار را در مقابل بسیاری از چالشها بیمه کرد و در صورت رسیدن اخبار قویتر و کاملتر پتانسیل قوی برای ادامه رشد بازار را قم میزند امیدواریم اخبار خوب به مانند این چند وقت به بازار برسد و به نظر مقطع و مبدا بعدی حرکت بازار پس از پایان این اصلاح همزمان با رسیدن خبرهای جدید است که معتقدیم این اصلاح طولانی نخواهد بود و به زودی به پایان میرسد و خبرهای مهم و خوبی میتواند در راه بازار باشد …
و اما در پایان گزارش بازار امروز به بحثی میپردازیم که این روزها نقل محافل و شبکههای خبری شد و به عقیده بسیاری به زودی یک رسوایی و جنجال دیگر از دل آن بیرون میزند و آن هم بحث پلتفرمهای فروش طلاست تقریبا اکثر ماجرا را همه میدانند اما امروز کمی ویژهتر به بررسی آن میپردازیم و نتایجی را از آن خواهیم گرفت که میتواند برای کسانی که از دور این ماجرا را میخوانند و یا از نزدیک به آن درگیر هستند جالب توجه باشد.
ابتدا از این ماجرا آغاز کنیم که بخشی از جمعیت این کشور که به گفته برخی ۱۰ میلیون نفر را شامل میشود و البته معتقدیم عدد واقعی کمتر است از پلتفرمهایی که مجوزهای لازم را نداشته طلا با گرمهای بسیار محدود خرید میکردند در واقع آنها عددی را خرید و فروش میکردند که در انتها به طلا باید ختم میشد تاکید میکنیم باید ختم میشد
اینکه این پلتفرمها خالی فروشی میکنند و یا واقعا طلایی وجود دارد به نظر فهمیدنش خیلی سخت نیست و این موضوع که آنها احتمالاً بخشی از این پول را خالی فروشی کرده و طلایی در دسترس نیست را به راحتی میتوان از آمار و ارقام موجود در بانک کارگشایی و صندوقهای طلا فهمید و بسیاری هم معتقدند نیمی از خرید و فروش این پلتفرمها خالی فروشی است و طلایی بابت آن وجود ندارد …
اما بحث حالا دیگر این نیست فکر میکنیم همه متوجه ریسکهای این ماجرا شدهاند بحث ما این است که عدهای در این کشور با توجه به شرایط اقتصادی سیاسی تصمیم گرفتند مسیر پسانداز را به این شکل پیش ببرند که بخشی از درآمد خود را به دارایی ماندگار و با ارزشی نظیر طلا تبدیل کرده تا از سقوط ارزش آن جلوگیری شود
فکر فکر جذاب و جالبیست همین که این قشر به فکر پسانداز افتادهاند نشان میدهد چه دغدغهها و نگرانیهای ویژهای برای مردم و به خصوص چه بیاعتمادی عجیبی نسبت به ارزش پول ملی وجود دارد که این خود یک تلنگر ویژه به سیاستمداران کشور است که ببینید نرخهای سود ۳۰ درصد هم این عده را جذب نکرده و آنها برای فرار از این ماجرا به پلتفرمهای نیمه قانونی و غیر رسمی پناه میبرند که ریسکهای خاص خود را دارد.قابل توجه سیاست گذاران و سیاست مداران که اگر هزار بار در سر و صورت خود بکوبید و مویه کنید کم است چرا که این بلایی است که شما بر سر اقتصاد کشور آوردهاید …
پس این را بگوییم که نمیتوان به رفتار این افراد در این نوع سرمایهگذاری خرده گرفت منتها این میان غفلتهایی وجود داشته و سوء استفادههایی شده است …
سو استفاده بزرگ را پلتفرمهای طلا کردند که البته با زرنگی تمام این مدل کسب و کار را از سیستم طلا فروشیهای سنتی و قدیم که بر مبنای اعتماد میچرخید بیرون کشیده و راهی بازار کردند اما غفلت و هزار بار غفلت و کم کاری سیاستگذاران و اهالی اقتصادی است که این رفتار را باور ندارند … دقیقاً همین کارکرد را صندوقهای طلا در بازار میتوانست داشته باشد و جذب کننده این منابع باشد ولی نشده است
صندوقهایی که به شدت روی آنها نظارت وجود دارد و امکان کجروی و خالی فروشی و این بساطها در آنها صفر است این کم کاری از سوی نهادهای مالی سازمان بورس و بورس کالا و وزارت اقتصاد و صمت به جد دیده میشود که نتوانستند چنین ابزاری را به مردم بشناسانند …
یکی میگفت به سازمان بورس نمیتوان خرده گرفت اتفاقاً به نظر سازمان در اینجا کم کاری بزرگی را داشته . اول از همه بگوییم مطلعیم که سازمان در ابتدای حرکت این پلتفرمها نامههای متعددی را برای نهادهای نظارتی نوشته و ارسال کرد و هشدارها را داده است
اما ای کاش کمی قبلتر به این فکر بود که چطور صندوقهای طلا رابه این موضوع تشویق کند که حضور قویتری در بین مردم داشته باشد بخشی از این ایراد به سازمان بورس است که با سختگیریهای عجیب این زمینه را فراهم کرد که شرکتهای غیر رسمی و منچولبافی عین قارچ سر از بیلبوردهای این شهر درآورده و شکل دیگری بگیرد پس حداقل از این پس بدانید که چنین انگیزهای در حال حاضر وجود دارد و همه باید فکری کنند که چطور این منابع را به شکلی درست و دقیق و یا منطبق با سلیقه این افراد در مسیر بازار هدایت کنند و نه صرف سهام که بلکه صرف خرید همان سکه و طلا و هر آنچه که آنها در ذهن دارد بشود … کسی قرار نیست زورکی کسی را وادار به خرید سهم کند …
و حرف آخر… بسیاری از این افراد برای این سراغ این پلتفرمهای غیر رسمی رفتند که از اسم بورس وحشت دارند دانش کم مالی آنها و رفتار تلخ گذشته باعث این بیاعتمادی عجیب نسبت به بازار سرمایه شده است و چقدر تلخ و سخت است که دیگران از این بیاعتمادی حداکثر سو استفاده را کرده و سر این مردم بیگناه را کلاه میگذارد …
برآوردها حاکی از آن است که حدود ۱۵ تا نهایت ۲۰ همت منابع بیرونی وارد این پلتفرمها شده و آنها این مقدار جذب منابع داشتند تمام صحبت ما این است که چه کردهایم و چرا نتوانستیم چنین منابعی را به سمت بازار سرمایه بیاوریم ؟! بارها و بارها این موضوع را نوشتهایم که یک مدل برنده اقتصادی در کل دنیا وجود دارد که اتفاقاً نزدیکترین مدل به دیدگاه به اصطلاح اقتصاد اسلامی هم هست که سرمایههای مردم ، پولهای خرد و سرگردان آنها جمع شده و در پروژهها و شرکتهای مختلف سرمایهگذاری میشود و پل ارتباطی بین آن پروژهها و یا شرکتها و سرمایههای مردم جاییست به نام بازار سرمایه که تجهیز کننده این منابع است…
ببینید چه بلایی بر سر این مردم و اعتماد آنها آوردهاید که حاضر نیستند حتی اندک سرمایههای خود را نیز راهی بازار کنند و با پذیرش انواع ریسک های کلاهبرداری و … بازهم حاضر به اوردن پول به بازار شفاف و امن سرمایه نیستند …
چند صد برابر این پول به عنوان نقدینگی در اختیار مردم است که در بانکها هر روز با هزینه گزاف صرف رفع ناترازیها میشود و هیچ فایدهای برای تولید ندارد هرچه فکر میکنیم میبینیم این ناشی از یک بیاعتمادی عمیق است که به بازار وجود دارد و یک راه بیشتر برای آن نیست و آن هم این است که دوباره همه چیز را از نو بسازیم …
سازمان بورس و وزارت اقتصاد باید بخشی از منابع و بودجههای خود را صرف این اعتمادسازی کرده و به مردم توضیح دهند که کارکردهای این بازار چیست. نهادهای مالی باید پیش قدم باشند و صد البته یک بازار خوب و کارا و مثبت میتواند چنین فضایی را رقم بزند در این فضاست که مردم آرام آرام اعتماد میکنند و بازی برنده برنده شکل میگیرد
همین امروز آغاز کنید این اتفاق پلتفرمهای طلا یک تلنگر دیگر به تمام تصمیم گیران اقتصادی است که هر آنچه در حال حاضر میبینید شاید بخشی متاثر از موضوع تحریم و تحولات سیاسی باشد اما بخش عمدهای ناکارآمدی و ناهماهنگی سیستمهای اقتصادی است که وضعیت را به اینجا کشانده … بگذریم زیاد حرف زدیم و امروز هم طولانی شد به سراغ گزارش بازار امروز برویم …
بتا سهم