آوار دوباره ریسک ها !
واقعا یک روز خوب کی و چه وقت قراراست برسد … امروز دوباره بعد از تعطیلات و رسیدن خبرهای رنگارنگ دوباره با آوار شدن ریسک ها روی سر بازار مواجه بودیم و دوباره همه چیز به روزهای تلخ و ترسناک گذشته برگشته است . جالب است از نظر بنیادی دوباره همه چیز به نقاط رسید که می تواند شرایط خوبی را تجربه کند ولی از یک سو با صحبت های داخلی و از ان طرف هم فشار ترامپ کار را سخت کرده است و تازه این تمام ماجرا نبود برخی فرصت طلب داخلی هم دوباره بحث های استیضاح را مطرح میکنند و همه چیز برای یک روز تلخ تکمیل شد …
امروز هم بازار دوباره با وجود رشد اخیر نرخ دلار و سقوط ارزش دلاری بازار با هم از ترس ریسک ها فروشنده بود و صد البته به فروشنده های بازار هم حق میدهیم که در این فضای خاص که از در و دیوار خبربد می بارد بازهم فروشنده باشند و نتوانند فضای فعلی را تحمل کنند . بعد از رالی اخیر حالا هردوطرف هم را تهدید میکند و یاداور روزهای تلخ گذشته است .
در این میان ارزش دلاری بازار عجیب شده است و اگر ببنیم می بینم که بازار هر چه طی این مدت خورده بود را تگری زد و بالا اورد … از تاریخ ۱۹ دی ماه سال جاری که ارزش دلاری بازار سرمایه به اوج چند ماه گذشته یعنی به بیش از ۱۳۰ میلیارد دلار رسید تا به امروز شاهد افت سنگین ۱۶٫۵% ارزش دلاری بازار سرمایه بودیم به نحوی که در حال حاضر ارزش دلاری بازار تا کف ۵ ساله خود تنها ۵% فاصله دارد یعنی ۲ ۳ منفی دیگر و یک مثبت در نرخ ارز ما را به سال ۹۷ پرتاب میکند … بگذریم …
و اما سراغ بازار برویم …
امروز سهشنبه را در نقش شنبه در حالی آغاز کردیم که هفتهای که پشت سر گذاشتیم هفته یکی در میان تعطیل و تق و لق بود که البته آن طرف اخبار تعطیل بردار نبود و مثل رگبار روی سر بازار خراب میشد حسرت رشد دلار و فقیرتر شدن روزانه را در کنار تحولات بازار سرمایه نگاه میکنیم و همچنان معتقدیم آنچه امروز شاهدش هستیم رویدادی متفاوت و خاص در روزهای پیش روست. اما باید اذعان داشت که جدال فعلی بازار روی تابلو به جدال جذابی بین دو تفکر و دو دیدگاه مختلف تبدیل شده است که البته امروز فراریان از بازار برنده و دست بالاتر بودند …
اما این طرز فکرها چه هستند … یک تفکر این دید را دارد که همیشه دلار دست بازار را گرفته و با خود راه برده و همیشه بعد از کمی تاخیر این بازار بوده است که مسیر دلار را آمده و آن را جبران کرده است … دلیل این موضوع ؟! تجربه !!
تجربه دفعات متعدد رشد نرخ ارز در بازار به خوبی بیانگر این قاعده و قانون هست و میتواند آن را نشان دهد بسیاری معتقدند قیمتهای فعلی چه از نمودار ارزش دلاری بازار و چه موارد دیگر به خوبی بیانگر کف قیمتی بازار است و به زودی به مانند آبان گذشته فضا تغییر خواهد کرد و دوباره به رالی قویتری خواهیم رسید بسیاری حتی افزایش حجم و ارزش معاملات را راهی بر همین مبنا و همین ماجرا میدانند…
اما درست از سوی دیگر این تفکر این موضوع قرار دارد که قبلتر هم به آن اشاره کردیم و آن هم این است که بله شاید رشد دلار منجر به رشد بازار شود و ما یک رشد موقت را در بازار شاهد باشیم
و یا حتی بازدهی بالاتر از اوراق را نیز نصیب سهامداران کند اما آنچه واضح و روشن است این موضوع است که بازار سرمایه با تمامی ریسکها و چالشها و با تمام اتفاقات و رویدادهای در دل آن ، نمیتواند بازدهی مطلوبی نسبت به سایر داراییها به خصوص دارایی رقیب گردن کلفت این روزها یعنی ارز و سکه و طلا داشته باشد و از همین رو بسیاری معتقدند بازدهی بازارهای موازی از بازار سرمایه بالاتر و قویتر و بیدردسرتر خواهد بود و دقیقاً این طرز فکر بود که روز یکشنبه آن حجم سنگین و عجیب تقاضا برای صندوقهای طلا را رقم زد و ما شاهد فضای خاص معاملات صندوقها در بازار بودیم.
این دو طرز فکر در بازار این روزها مدام بیخ گوش سهامداران زمزمه میشود و فضای متفاوتی را رقم زده و البته اگر بخواهیم برآیند و نتیجه آن را بیان کنیم باید اذعان داشت که همه چیز خود را در یک موضوع نشان میدهد و آن اثرگذاری در صورت های مالی و سود است … هر دو استدلال استدلال قوی و کاملی است که نمیتوان آن را رد کرد اگر به واقع میخواهیم بدانیم در چه وضعیتی قرار داریم و فضا چگونه است و چه خواهد شد باید سراغ اثر این اتفاقات و رویدادها در بازار باشیم …
منظور از دید ما آن چیزی است که بتواند چشم انداز آینده شرکتها را تغییر داده و فضای آنها را به شکل دیگری رقم بزند. بگذارید کمی سادهتر صحبت کنیم اگر دلار و افزایش آن خود را در دو نماگر نشان دهد میتوان به شرایط بهبود بازار امیدوار شد اولین و مهمترین و از بعد روانی خاصترین این اتفاقات جاییست که همه منتظر تغییر آن هستیم و آن نرخ دلار نیما یا توافقی است که دولت برای ایجاد آن سر و صدای زیادی به پا کرد و حالا دوباره به روز اول برگشتیم که امروز اگر وقت شد کمی مفصلتر در مورد آن صحبت میکنیم و دومین نماگر که دو سه روزی است شاهد تغییر شرایط در آن هستیم بورس کالاست در حال حاضر نیز تحولات بورس کالا تحولات مهمی برای بازار است
اما به نظر این افزایش نرخ ارز در نهایت باید خود را در تحرکات بورس کالا نشان دهد
و در مجموع آنجاست که معتقدیم این دو عامل در صورتی که بتوانند به خوبی بیانگر افزایش نرخ ارز و تغییر و تحولات فروش شرکتها باشند میتوان به رشد فروش و در نهایت رشد سود شرکتها و در نهایت کاهش پی بهای و رشد قیمتها امیدوار بود چیزی که تاکنون چندین بار رخ داد و شاهد آن هستیم اگر سرعت این تغییر و تحولات همگام و همراه با سرعت تغییرات نرخ ارز باشد به زودی باید شاهد آغاز یک موج صعودی در بازار بود و درست بالعکس اگر دولت مسیر سرکوب و راه و روش قدیمی دولتهای قبل را تکرار کند میتوان اذعان داشت که شاید در مرحله فعلی بازارهای رقیب از بازار جلوتر باشد…
اما موارد فوق را بیان کردیم تا دو نتیجه را برای سهامداران بگوییم و بیان کنیم
نتیجه اول که شاید از دید ما نتیجه قابل قبول و از دید برخی غیرقابل قبول باشد این است که از این پس حرکت در مسیر بازار با ریسکهای بالایی همراه است ریسک سیاسی ،ریسک تصمیمات مختلف و مواردی از این دست روی سر بازار قرار گرفته وقتی در چنین فضای پرریسکی کار میکنیم باید انتظار بازدهی بالاتری را داشته باشیم و شاید اگر بخواهیم صریح و شفاف بیان کنیم باید اذعان داشت کسب بازدهی بالاتر نسبت به ریسکی که متحمل میشویم سختیها و مصائب خاص خود را دارد و لازم است تا با چشمانی بازتر و حرکاتی عقاب گونهتر در بازار حرکت کرد و بی تعارف اگر توانایی چنین موضوعی را ندارید فعالیت کوتاه مدت شما در بازار ممکن است منجر به عقب افتادگی و فضای منفی ذهنی شما شود و نکته دوم که از دید ما نکته مهمتری است این است که دوباره تحلیلگران و اهل فن کار سخت و دشواری را در این فضا دارند آنها میتوانند در یک دوره بسیار خوب و خاص بازدهیهای خاصی را بگیرند یا میتوانند تماشاچی بازار باشند و هیچ تصمیمی نگیرند انتخاب این دو انتخاب به ظاهر ساده اما پیچیده ای است
به نظر از این نقطه به بعد تحلیلگران باید مدام سناریو و اتفاقات مختلف را در سهمها و سودهای انتظاری آن لحاظ کرده و تصمیم گیری نمایند به واقع باید اذعان داشت که کار آنها نیز کار بسیار سخت و دشواری شده و عیار حرکت و تحلیل این تحلیلگران این روزها بیشتر و بیشتر مشخص میشود و در واقع این مهمترین اتفاقی است که برای فعالان بازار باید در نظر داشت یعنی انتظار بررسی اثرات و تغییرات فعلی ایجاد شده در چشم انداز آینده سودآوری شرکتها و چیدن پرتفوی بر اساس آنچه پیش روست.
و در پایان بخش اول باید اذعان داشت ماندن و کار کردن در بازار و چنین فضایی سخت و سختتر خواهد شد و خود را باید برای روزهای سختتر آماده کرد اعصابی پولادین و تحملی عجیب را روزهای پیش رو طلب میکند که انصافاً در بازار کمتر تجربه کردهایم شاید این بار بازار ریزشی به عمق و پهنای دفعات گذشته را نداشته باشد اما دیدن خوش رقصی سایر بازارها و عقب افتادگی دوباره بازار سرمایه ضربههای روحی روانی بیشتری به سهامدارانی خواهد زد که مدتهاست اینجا مشغول به کار بوده و چیزی عایدشان نمیشود و باز هم هرچه حساب میکنند از بازارهای رقیب سالهاست که عقبترند پس روزهایی با مصائب تلخ و شیرین در انتظار سهامداران است صبر و تحمل عجیبی را میطلبد …
اما در بخش دوم دو موضوع به ذهن میرسد که بهتر است یادآوری شود
موضوع اول رفتار بازار و بسیاری از سهامداران و فعالان اقتصادی و بازار در روز یکشنبه بود که از بازار سپرده خارج و به سمت صندوقهای طلا گرایش داشتند و حتی هنوز هم ادامه دارد… سه نکته در این حرکت بیشتر به چشم میآمد نکته اول بسیاری از آنها به این جمعبندی و نتیجه رسیدند که نرخ بازدهی سالانه اوراق نمیتواند آنها را قانع کند و از همین رو خروج از این صندوقها با بازدهیهای ۳۳ و ۳۴ را آغاز کردند و به سمت بازارهای موازی رفتند پس تقریباً این حرکت یعنی بازار با این شرایط و این دست فرمان به نرخ بهره کم کشش یا بی کشش میشود و از این پس این موضوع نمیتواند عامل مهمی برای تصمیم گیری سهامداران شود.
نکته دوم تجربه !!
که به خوبی نشان داده است که در چنین شرایط و چنین فضایی بازارهایی نظیر سکه و ارز و طلا بازدهیهای معقول و منطقی را داشته و مهمتر از همه نقد شوندگی بالایی را دارند و این موجب میشود تجربه گذشته به آنها کمک کرده تا جریان پول کمتر سراغ بازارهایی غیر نقد شونده شبیه ملک و ماشین باشند و بیشتر سراغ این بازارها بروند که البته این اتفاق یک هشدار و زنگ خطر برای بسیاری از تصمیم گیران است و البته میتواند این آلارم برای تصمیم گیران در سازمان بورس باشد که باید ابزارهای متفاوت برای افرادی که ریسک این چنینی میکنند وجود داشته باشد تا کمترین خروج جریان پول رخ دهد .
و اما نکته سوم که از دید ما مهمترین اتفاق و هشدار است…
قبل از بیان هر چیز به مردم حق میدهیم که رفتاری این چنین داشته باشند که برای حفظ چندغاز پس انداز خود به هر دری زده تا آن را حفظ نمایند کسی از مردم نمیتواند ایراد بگیرد آنها وقتی میبینند از تورم جا ماندهاند به هر ابزاری چنگ میزنند تا اندک سرمایه و پسانداز خود را در مقابل آن حفظ کنند این حاکمیت است که باید ابزارهای مفید و منطقی که بازی برنده برنده در آن تعریف شده پیش پای مردم قرار داد و آنها را هدایت کند یکی از آنها قاعدتاً باید بازار سرمایه باشد اما بازار سرمایه همچنان چوب ندانم کاری سال ۹۹ و گندکاری ۱۷ اردیبهشت و همچنین تصمیمات تلخ این چند دوره اخیر دولت اسب زین شده را میخورد.
اتفاقاتی که دست به دست هم باعث شده تا اعتماد از بازار سرمایه کوچ کرده و در چنین بزنگاههای حساس و مهمی که بازار سرمایه باید سنگر بزرگ برای نقدینگی باشد راهی بازارهای موازی میشود و حاضر نیست داراییهای زیر ارزش ذاتی را در بازار خرید کند این دقیقاً چوب اقتصاد است که میخورید بارها و بارها این موضوع در دولت قبل گفته شد گوش کسی بدهکار نبود
دولت فعلی حداقل میداند ایراد کار کجاست و در پی برطرف کردن این موارد است اما بسیار کند و آهسته پیش می رود
به طوری که سرعت تغییرات و تحولات آنقدر عجیب و زیاد است که فرصت چنین بازسازی اعتمادی داده نمیشود نمیگوییم دیر شده اما این ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است و میتوان به تحولات روزهای آتی امیدوار بود به شرط اینکه سلسله تصمیمات عاقلانه و منطقی در جهت تقویت بازار سرمایه گرفته شود تا حداقل این بازار بتواند بخشی از جریان نقدینگی که از نرخ سود ناامید شده به خود جذب نماید روزهای سخت و دشواری پیش روی اقتصاد است .
شاید منطقیترین و بهترین کار که کمترین آسیب را به اقتصاد کشور میزند حضور جریان پول در بازار سرمایه و تجهیز آن برای پروژههای ریز و درشت باشد این قشنگترین اقتصادیترین و منطقیترین راه حل است اما تا به امروز هیچگاه حاکمیت به این سمت حرکت نکرده و همواره بازی سنتی دلار و مسکن و خودرو و بازارهای موازی مطرح بوده است اما به واقع این هشدار امروز ۲۳ بهمن دوباره ثبت میشود که اگر نتوانید بستر مناسب برای حرکت جریان پول در بازار سرمایه را فراهم کنید خیلی زود سیل این جریان پول در بازارهایی نظیر سکه و دلار همه را با خود خواهد برد و غرق خواهد کرد امروز قصد داشتیم در مورد دلار نیما و مصائب و اتفاقات آن صحبت کنیم بحث طولانی و حوصلهها کم و به فردا موکول خواهیم کرد…
بتا سهم
بحث های استیضاح /بحث های استیضاح/بحث های استیضاح