ترامپ با تمدید تعلیق تحریم های هسته ای که به موجب برجام ایجاد شده است و تحریم های نمایشی، نشان داد که بدون اراده و خواست ۵ عضو دیگر قادر نیست اقدامی بر علیه ایران انجام دهد.

یک رویداد سیاسی غیر قابل پیشبینی منجر به افت بازار سهام شد و رویداد دیگری که می توانست اتفاقی منفی با ابعاد اقتصادی باشد، دفع شد! وزن کدام یک برای بازار سهام بیشتر است؟

قطعا نقض برجام توسط آمریکا می توانست بر عمکرد اقتصادی کشور اثرگذار باشد. حالا باید دقت کنیم که بازار چه روندی در آینده می تواند داشته باشد.

از یک طرف سهام کامودیتی محور را داریم که به جریان دلار وابسته است. قیمت متانول، مس و روی با ثبات به نظر می رسد، فولاد و اوره ممکن است اندکی اصلاح کنند، قیمت نفت نیز با ثبات است و بالای ۶۰دلار تثبیت شده است. با پایان یافتن فصل سرما هم بسیار بعید است که نفت افت با اهمیتی داشته باشد با این اوصاف بخش مهمی از دلاری های بازار سهام در موقعیت خوبی هستند. طی ماه های آتی تقسیم سود دارند و همکنون هم p.e آنها مناسب است.

بخش غیر دلاری به دو گروه سهام تقسیم می شود. بخشی که سودآوری مناسب و قابل تکرار دارد و همچنین Dps محور است. بخش دیگر سهم هایی که پشتوانه بنیادی ندارند. این سهم ها همچون اواخر سال گذشته و اوایل سال جاری در فضای ابهام و شایعات با جریان نقدینگی رشد می کنند و اگر نقدینگی و حمایت سهامدار نداشته باشند نزولی می شوند.

سوال اصلی اینجاست که کدام یک از سه گروه فوق رشد می کنند؟

در صورتی که جریان نقدینگی از سوی حقوقی ها بزرگ در بازار تزریق شوند و روند معاملات آنها همچون گذشته باشد قطعا توجه و تمرکز بازار روی سهم های کامودیتی محور باقی می ماند. ارزش معاملات همکنون به کمتر از ۱۵۰میلیارد تومان رسیده و این نشان می دهد حقوقی های بزرگ دست از معامله کشیده اند. مادامی که ارزش معاملات در محدوده فعلی (۱۲۰میلیارد تومان سهام عادی) باشد، نمی توان انتظار داشت سهم های بنیادی بزرگ رشد کنند بلکه در محدوده p.e پایین به عنوان یک فرصت سرمایه گذاری میان مدتی گزینه خرید محسوب خواند شد ولی بعید است از رشد قیمت سهام آنها بتوان سود گرفت.

لذا اگر حقوقی های بزرگ غیر فعال شوند و گردش معاملات آنها کاهش یابد به شکلی که ارزش معاملات به صورت مداوم کمتر از ۱۸۰-۲۰۰ میلیارد تومان باشد، آنگاه باید گفت اقبال بازار و حجم معاملات روی نمادهای متوسط و کوچک متمرکز می شود. با سود عاید شده از بنیادی ها طی ماه های اخیر و زیان ایجاد شده از تک سهم های شایعه محور در ابتدای سال، بعید است بازار به سهم های کوچک با P.e بسیار بالا توجهی کند و قاعدتا نقدینگی به سمت سهم های کوچکی که بنیادی مناسب و P.e معقول دارند می رود.

تصور شخصی این است که حجم معاملات نسبت به روزهای اخیر افت می کند و سهم های بزرگ بنیادی در یک فضای آرام رشد قیمتی نمی کنند اما از محل dps و بهبود سودآوری خصوصا بر اساس عملکرد ۹ ماهه با شیب ملایمی بازدهی مثبت ایجاد می کنند.

سهم های کوچک بنیادی محلی می شوند برای معاملات حقیقی ها و نقدینگی های جزیره ای تمایل به معامله روی چنین سهم هایی به امید رشد قیمت و کسب بازدهی از نوسان قیمت خواهند داشت.

سهم هایی که بنیاد ضعیفی دارند و p.e آنها بسیار بالا است مورد اقبال نخواهند بود و تحرکات معاملاتی روی چنین نمادهایی همچون ابتدای سال نخواهد بود.

بسیار بعید به نظر می رسد که یک گروه خاص لیدر بازار شود و حرکت های اپیدمی صعودی یا نزولی در کلیت بازار یا یک گروه خاص اندکی دور از ذهن است. بازار در یک تعادل پایدار خواهد بود و بر اساس گزارش های ۹ ماهه نسبت به خرید سهم های p.e مناسب، نسبتا کوچک و dps محور اقدام می کند.

ولید هلالات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *