نوسانات شاخص

خرداد ۹۷ شاخص از محدوده کمتر از ۱۰۰هزار واحد تا مهر ۹۷ به مرز ۲۰۰هزار واحد رسید. در این دوره حفاری، زغالسنگی ها، پالایشی، کانی فلزی، اوره و فولاد بهترین بازدهی را داشتند که عمدتا ناشی از انتظارات برای تقویت نرخ ارز است.

از مهر ۹۷ تا اواخر بهمن ۹۷ شاخص نزولی شده و به ۱۵۵هزار واحد سقوط می کند. لیزینگ، ساختمانی، زغالسنگ، خودرو، بنادر و کشتیرانی و اوره سازها، بیشترین کاهش را نسبت به سایر صنایع تجربه می کنند.

از ابتدای اسفند ۹۷ تا اواسط اردیبهشت ۹۹، شاخص بی وقفه صعود می کند و در این بین شیرینیجات، نوشیدنی، محصولات غذایی، کشاورزی، لاستیک و پلاستیک، بهترین بازدهی را می دهند.

پالایشی ها، پتروشیمی، خودرو، کانی فلزی، آهن و فولاد، زغالسنگ، اوره، بانک ها کمترین بازدهی بازار در این دوره زمانی هستند که ۲۷۵ الی ۶۰۰ درصد است در حالی که صنایع پربازده ۱۰۰۰ الی ۲۸۰۰ درصد بازده داده اند.

از ۲۲ اردیبهشت ۹۹ تا ۷ خرداد ۹۹ بازار به مدت دو هفته اصلاح می کند! جالب است که فولاد، لیزینگ، بانک بیشترین اصلاح را می کنند و در طرف مقابل، خودرو دارو رشد می کنند.

ازان پس شاخص از ۷خرداد تا ۱۹ مرداد ۹۹ شاخص دوبرابر می شود و بی وقفه رشد می کند. خودرو، پالایشی، فلزات غیر آهنی، فولادی ها و بانک بهترین بازده را می دهند که تحت تاثیر صندوق های ETF و عرضه آن از سوی بزرگترین سفته باز و پروژه-کن تاریخ بورس ایران یعنی دولت است. در این مدت هیچ صنعتی بازده منفی نمی دهد اما بازده کاشی و سرامیک، زغالی ها، کانی غیر فلزی، دارو، سیمان و لیزینگ نزدیک به صفر است.

ازان پس شاخص تا ۳ خرداد ۱۴۰۰ نزولی می شود. خودرویی ها با ۷۰درصد، پالایشی با ۶۸درصد، انبوه سازی ۵۵درصد، لیزینگ و بانک ۴۰درصد و فولادی ها به ۳۷درصد ریزش بدترین بازدهی های این دوره را رقم می زنند اما زغالی ها، کاشی سرامیک و سیمان اینبار هم بدون بازده هستند. یعنی در رشد بازار نبودند و در ریزش بازار هم نیستند.

از ۳خرداد ۱۴۰۰ تا ۶شهریور بازار صعودی می شود. اوره سازها به مدد بازار جهانی و پتروشیمی ها به طور کلی، ۶۵-۷۰ درصد بازده مثبت می دهند. فرآورده نفتی و کانی فلزی نیز ۶۰درصد صعود می کنند. خودرویی و فولادی هم ۴۵درصد رشد می کنند. زغالسنگ و فلزات و معادن هم ۳۰-۳۵درصد بازده مثبت دارند. در این دوره شیرینیجات، کاشی و سرامیک، قطعات خودرو، قندی ها بازده منفی می دهند!

از ۶ شهریور تا امروز، تنها صنعت بدون بازده منفی اوره است که ۷درصد رشد کرده و تمامی صنایع نزولی بوده اند. کمترین بازده منفی را فلزات و معادن، پالایشی ها، پتروشیمی و فولادی ها داشته اند.

در طرف مقابل، لیزینگ، لاستیک و پلاستیک، سیمان، شکر، بانک، زغالسنگ، دارو و خودرو ۲۵ الی ۴۵ درصد بازده منفی داشته اند!!!

بیمه و کاشی سرامیک نیز ۲۰درصد ریزش کرده اند.

*نتیجه:

توالی روندها نشان می دهد که جای صنایع در ایجاد بازده طی ۴سال اخیر مدام تغییر می کند. به عبارتی صنعتی که در سال ۹۸ بازده خوبی می دهد در سال ۹۹ به شدت ریزش می کند و صنعتی که در سال ۹۸ بازده کمی داده، در سال ۹۹ جبران می کند لذا بازده صنایع در پروسه های بلند مدت به همدیگر نزدیک می شود مگر متغیرها به شدت جا به جا شوند.

به طور مثال در ۵سال اخیر بازده لیزینگ، خودرو، بانک، دارو، حمل و نقل دریایی، سیمان، لاستیک و قطعات خودرو از ۳۴۵درصد الی ۱۰۰۰درصد بوده است.

در طرف مقابل کانی فلزی، معدنی ها، اوره، آهن و فولاد، پتروشیمی ها، ۲۵۰۰درصد الی ۴۰۰۰درصد بازده داده اند.

تغییر نرخ ارز به دلیل تحریم ها، تورم، برجام و شکست برجام به همراه نوسان شدید قیمت کامودیتی ها در سطح جهانی منجر به تفاوت بازده به این شکل شده تا جایی که سنگ آهنی ها ۱۰برابر لیزینگی ها بازده داده اند.

در ۵سال اخیر کمترین بازده بازار ۳۳۰درصد بوده است به بیانی در بدترین حالت، یک سرمایه گذار پنج ساله از دلار و تورم جلوتر بوده است.

 

اگر تحلیل کنید، توالی روند صنایع را ممکن است متوجه شوید. در این صورت می توانید بهینه کار کنید! آنچه ما میبینیم این است که:

اولا متغیرهای اصلی، روند بلند مدت را ایجاد کرده و اختلاف بازدهی ایجاد می کنند یعنی اگر دلار صعودی باشد، فقط باید دلاری خرید! یا اگر کامودیتی ها صعودی هستند فقط باید کامودیتی محور خرید.

ثانیا اگر متغیرها ثابت باشند، بازده صنایع به همدیگر نزدیک می شود به عبارتی یک صنعت پربازده، در رالی بعدی کم بازده ترین می شود.

پس اگر متغیرهای اصلی در نوسان باشند، می توان گفت که باید متمرکز روی یک صنعت یا چند صنعت خاص بود. اگر متغیرها نسبتا با ثبات باشند، باید بر اساس بازده اخیر صنایع، صنعتی که بازده کمتری داده را انتخاب کرد.

حالا اگر توافق شود چه خواهد شد؟!

اولا کمترین بازده مثبت ۵سال اخیر به همراه بیشترین بازده منفی یک سال اخیر، می توانند خود را به میانگین بازار نزدیک کنند یعنی می توانند شرایط بهتری را تجربه کنند.

ثانیا چون متغیرها جا به جا می شوند، صنایعی که اثر مثبت ازین رویداد سیاسی می گیرند بهترین بازده را خواهند داد.

حالا اگر توافق سیاسی نشود اما دلار ثابت بماند چه خواهد شد؟!

باز آن صنایعی که بازده نداده اند، نسبت به صنایعی که بازده داده اند شرایط بهتری خواهند داشت چون در سال های اخیر چرخش در صنایع به لحاظ بازدهی دیده شده است.

اگر توافق نشود یا بشود اما دلار باز هم رشد کند؟!

آن زمان صنایع دلاری، همچنان بهترین بازده را خواهند داد.

ولید هلالات

#تحلیل_بنیادی

نوسانات شاخص / نوسانات شاخص /نوسانات شاخص

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *