گزارش بازارامروزسه شنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۲

پرواز در ارتفاع پست !

امروز بازار پرواز در ارتفاع پست و حالت انتظار و تردید را توامان تجربه میکرد و از یک سو از گزارش ها و وضعیت آنها خوشحال و کمی از تحولات سیاسی مردد بود . البته یک نکته در این دو روز مثبت بازار جالب بود بازار در عین این که هنوز حجم قوی نگرفته ولی تفاوت هایی با روزهای قبل دارد و آن هم این است که انرژی مثبت او کمی پایدارتر است .

یعنی مثبت اغاز میکند با این که این مثبت پایدار نمی ماند و عرضه ها زیاد می شود ولی برخلاف روزهای قبل به دامن منفی ها گرفتار نمی شود . برخی این شرایط را به خاطر گزارش ها و برخی دیگر به واسطه درگیر شدن جریان پول بیشترو برخی هم آن را ناشی از ارزندگی بازار میدانند  .

در هر صورت پرواز در ارتفاع پست انرژی بازار را میگیرد وبرای رها شدن به انگیزه و تحرک قوی نیاز است …

امروز بازار را در حالی آغاز کردیم که به نظر آرامش در حوزه سیاسی و فروکش کردن طبل جنگ و همچنین چشم انداز منطقی و مناسب افراد از گزارش شرکت‌ها و انتشار برخی از آنها فضای خوبی را برای بازار رقم زد و شاهد بهبود نسبی جو مثبت در بازار بودیم البته از همین حالا دوباره برخی گالیورهای بازار تردید ها را آغاز کردند که نه این مثبت هم موقتی است به زودی حمله زمینی می‌شود و بازار دوباره گرفتار خواهد بود.

البته به این موضوع معتقد هستیم که ریسک‌های سیاسی هنوز برطرف نشده اما دیروز دوستی با توجه به گزارش بازار نکات جالبی را یادآور کرده بود و این روزهای بازار را شبیه روزهای مهر و آبان ۱۴۰۱ بیان می‌کرد که در آن روزها نیز ریسک‌های سیاسی آنقدر عجیب و غیرمنطقی بود که فرصت فکر کردن را از همه گرفته بود اما موج گزارش‌ها و همچنین حرکت دلار و فروکش کردن آن جریان بازدهی عجیبی را از آن مقطع تا اردیبهشت رقم زد.

حالا نیز بسیاری این روزها را شبیه آن روزها می‌دانند و معتقدند با توجه به گزارش‌ها و پی به‌ای شرکت‌ها و قیمت‌هایی که افت کرده اند بازار بیش از حد به ریسک‌های سیاسی وزن و بها داد و آرام آرام نقش تحولات بنیادی بیشتر چهره بازار روشن‌تر خواهد شد. اما یک نکته در مورد گزارش‌ها بیان کنیم گزارش‌هایی که تا به این لحظه به بازار رسیده‌اند از انچه فکر می‌کردیم بهتر هستند و این اتفاق مهمی برای بازار است اگر به خاطر داشته باشید چند روز گذشته یک تقسیم بندی از واکنش شرکت‌ها به گزارش‌ها را ترسیم کردیم.

قبل از هر چیز یک بار دیگر آنها را مرور کنیم و بعد سراغ تحولات بازار برویم …

به نظر گزارش‌های میان دوره‌ای شرکت‌ها اثرات چهارگانه‌ای دارد که امروز کمی در مورد آن صحبت می‌کنیم

اول در مورد اثرات و تبعات منفی برخی از این گزارش‌ها بگوییم که مثلاً در سهم هایی که بازار انتظارش را ندارد گزارش‌ها ضعیف ظاهر شده و فضای قیمتی را تحت تاثیر قرار میدهد . این موضوع به خصوص روی شرکت‌هایی که در مقطع اخیر اصلاح نداشته ‌اند افت قیمت خاصی را تجربه نکرده‌اند نمود بیشتری دارد و می‌تواند اثر منفی زیادی در بازار ایجاد کند و این اثر ممکن است در برخی سهم‌ها اثر منفی باشد .

اثر بعدی گزارش‌ها اثر خنثی است که تو گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته انگار نه انگار شرکت گزارش داده و به طور کلی قیمت در شرایطی است که گزارش قابلیت تغییر به خصوصی را نداشته و اثرات خاصی در روند سهم نخواهد داشت .

اما تمام چشم انتظاری ما به دو اثر دیگر است که در اثر سوم انتظار ما این است که در شرکت‌های بزرگ حتی اگر نتواند یک طول موج متوسط رشدی ایجاد کند ریسک به ریوارد بازار را جذاب کرده و کف بسیاری از سهم‌ها را می‌بندد و این نکته بسیار مهمی برای بازار است.

چیزی که در مقطع آبان سال قبل گزارش‌های میان دوره‌ای و ماهانه انجام داد و سپس با یک حرکت بازدهی بازار آغاز شد معتقدیم اثر گزارش‌ها بر بخش مهمی از بازار همین اثر است و شاید موجب رشد قیمت نشود اما می‌تواند ریسک به ریوارد بازار و پی به‌ای او را جذاب کرده و در فضای جالبی قرار دهد

و اما اثر چهارم و اثر آخر اثری است که فکر می‌کنیم در ۲۰ تا ۳۰ درصد بازار شاهد باشیم و آن هم حرکت سهم‌های کوچک است که فکر می‌کنیم با گزارش میان دوره‌ای این شرکت‌ها می‌توانند یک بازدهی نرمال و یک رشد با طول موج متوسط را در بازار ایجاد نمایند بسیاری از چارتیست‌ها معتقدند حرکت این دست سهام‌ها خود به خود در گذر زمان منجر به رشد باقی بازار نیز خواهد شد و همین شرکت‌های کوچک می‌توانند محرک خوبی برای کل بازار شوند

این مطالب چند روز قبل بود و حالا …

ببینید همچنان معتقدیم که گزارش شرکت‌ها این قابلیت را دارد که در بسیاری از سهم‌های کوچک یک موج منطقی و مناسب را ایجاد نماید اما در سهم‌های بزرگ بیشتر کف سهم‌ها را بسته و ریسک بازار را کاهش می‌دهد و جذابیت‌های آن را افزایش خواهد داد و این کارکرد فعلی گزارش‌هاست که اعتقاد داریم نه خیلی باید روی آنها به عنوان یک نقطه پرش حساب کرد و نه آن را نادیده گرفت

و البته این روزها عملکرد برخی شرکت‌ها نظیر پالایشی‌ها فسبزوار ساربیل و برخی شرکت‌های دیگر را می‌شود با استفاده از گزارش‌های خوب بیشتر تجزیه و تحلیل کرد. به زبان خودمانی‌تر بخواهیم بگوییم گزارش‌ها و نقش آنها دقیقاً شبیه یک رالی گیم آخر والیبال است که امتیازها نزدیک و نقش گزارش‌ها پاس روی تور دقیق و بسیار حساب شده‌ای است که می‌تواند با یک اسپک زیبا که عوامل دیگر و اخبار مهم دیگر صنایع است در زمین حریف نشسته و امتیاز ویژه‌ای را برای بازار رقم بزند و جریان بازی را تغییر دهد

قطعاً اینکه با کدال سر و کار داریم و هر روزمان با کدال است ممکن است در روحیه و نظراتمان موثر باشد اما همچنان روی این موضوع استوار ایستاده‌ایم که گزارش‌های بنیادی شرکت‌ها با دوام‌ترین و قوی‌ترین عاملی است که میتواند اثرات پایدار و ماندگاری در قیمت سهم‌ها داشته باشد

این دو روز که بازار حال و هوای بهتری داشت البته در بستر کاهش ریسک‌های سیاسی دو موضوع گزارش‌های خوب و اخبار مثبت از صنایع بودند که با همراهی و همکاری هم فضای خوب بازار را رقم زدند البته در این شکی نیست که بستر قیمت‌های جذاب و اصلاح شده و فنرهای جمع شده از ارزندگی و قیمت بسیار خاص و رویایی هم موثر بود و باعث شده است که بازار با اطمینان قوی‌تری مسیر برگشت را پیش بگیرد …

واما بخش دوم گزارش بازار امروز …

طی روزهای گذشته سلسله مطالبی در مورد الگوریتم و بازارگردان و تفکرات برخی از افراد نسبت به سازمان مطرح کردیم که با واکنش‌های متفاوتی مواجه شد. قبل از تکمیل کردن نکات قبلی یک موضوع را بیان کنیم هر مطلبی که در گزارش‌های بازار می‌خوانید بر دو اصل استوار است اول این که ما هر آنچه که فکر می‌کنیم درست است و با عقل و منطق سازگار دارد بیان می‌کنیم خواه به مذاق کسی خوش بیاید یا نیاید

نکته دوم هر بحثی که مطرح می‌شود با توجه به ابعاد و گستره انتشار آن بی‌شک بدون پشتوانه و دلیل و مدرک نیست… با این مقدمه سراغ تکمیل بحث‌های قبل می‌رویم که برخی در مورد الگوریتم و بازارگردان این موارد صحبت می‌کردند البته معتقدیم عملکرد بازارگردان‌ها نکات خاص تری دارد که در یک بحث جدا مفصل در مورد آن صحبت می‌کنیم و قطعاً لازمه تغییر در آن به چشم می‌خورد و باز مثل بقیه فکر نمی‌کنیم که این بازارگردان‌ها فقط و فقط عملکرد منفی داشتند در روزهای منفی گذشته آنها ۱۰۰۰ میلیارد تومان سهم از بازار خریدند پس نمی‌توان نقش آنها را صرفاً منفی و یا صرفاً مثبت دانست.

اما بحث امروز ما در مورد شاخص و شائبه شاخص سازی مدیران سازمان است .ابتدا خودمانی یک نکته را ذکر کنیم …

شما عزیزان با ذهن منظم و خلاق خود بسیاری از موارد را تجزیه و تحلیل می‌کنید و گمان می‌کنید مثلاً در فلان سازمان،وزارتخانه، دولت و یا سازمان بورس نیز چنین نظمی وجود دارد به نظر کمی خوشبینانه به عملکرد سیستم‌های تصمیم‌گیر در کشور نگاه می‌کنید سیستم‌های فعلی فشل‌تر از آن است که بخواهند چنین مواردی را آنقدر منظم کنار هم پیچیده و پیش ببرند…

ابتدا در مورد شاخص بگوییم که شاخص چه هم وزن چه کل یک فرمول است و چیز من درآوردی و خودساخته‌ای نیست محاسباتی دارد که کسی در آن دخل و تصرف نمی‌کند اما حرف بسیاری از فعالان بازار این است که مثلاً عملکرد شاخص منفی ۸ درصد است و پورتفوهای ما ۲۰ درصد افت داشته

این موضوع کاملا فنی و قابل بحث است بله در همین مقطع که شاخص کل مثلاً ۸ درصد افت داشته هم وزن افتش بیشتر بوده اما چرا پرتفوهای ما عملکردش با شاخص متفاوت است؟! به نظر پاسخ به این سوال ساده اما درک آن برای بسیاری سخت است

همه ی‌ ما میخواهیم در روزهای خوب و خوش بازار صعودی سریع داشته باشیم پس قطعاً سراغ سهم‌های به اصطلاح خودمان پیرمردی و بزرگ و کم نوسان نمی‌رویم وگرنه چه بسیار صندوق‌هایی که پورتفوی خود را دقیقاً با فرمول شاخص همراه کردند و کم و بیش به اندازه شاخص پیش رفتند پس این انتقاد که شاخص نشان دهنده پورتفوی ما نیست قطعاً انتقاد درستی ایست اما به ریسک به ریوارد و عملکرد خود ما برمی‌گردد که وقتی سراغ سهم‌های کوچک‌تر خاص‌تر و خوش نوسان‌تر می‌رویم باید پای لرز روزهای سرد و منفی این خربزه‌ها هم بنشینیم

اما حرف بسیاری از کارشناسان این است که همین شاخص هم با عملکرد برخی سهم‌ها همراهی و همخوانی ندارد و دستکاری قیمتی برخی سهم‌ها در بازار موجب این شرایط شده است این حرف هم حرف  کاملاً درستی است.

بله ممکن است نمادهایی مانند فارس شستا فولاد یا موارد دیگر شرایط این چنینی را داشته باشند اما این میان به نظر فعالان بازار به سازمان نقش پررنگی دادند !!!در صورتی که اینطور نیست … این موضوع را با قطعیت عرض می‌کنیم و مطلعیم سهامداران عمده این شرکت‌ها چنین استراتژی را در پیش گرفتند که به هر شکل ممکن درست یا غلط از دارایی خود با حمایت‌های این چنینی محافظت کنند حال می‌خواهد این حمایت خرید روی صفر، کندل مثبت زدن یا هر چیز دیگر باشد

اما ما نمی‌توانیم رویکرد دوگانه داشته باشیم و بگوییم حمایت سهامدار عمده خوب است منتها چون برای من اجرا نمی‌شود و روی سهام‌هایی که من خریدم این موضوع وجود ندارد و روی شاخص سازها وجود دارد پس دستکاری قیمت است. اگر بپذیریم حمایت خوب است خوب برخی از سهامداران عمده باز هم تاکید می‌کنیم کاری نداریم به درست یا غلط  ، قصد حمایت دارند ولی اگر همین حمایت را نیز قبول نداریم پس نباید انتظار داشته باشیم روی سهم‌های دیگر بازار نیز سهامداران عمده فعال باشند .

باز هم به جمله ابتدای خود برمی‌گردیم که شما با نظم و تحلیل خود بسیاری از رویدادها را تجزیه و تحلیل می‌کنید سیستم و واقعیت سیستم فشل‌تر از آن است که با نظم و داشته‌های ذهنی و شرایط فکری شما مقایسه شود

و موضوع آخر پس هیچ انتقادی به سازمان نیست؟ چرا اتفاقاً تمام بحث ما این است که دلیل اینکه فعالان بازار بعد از مدتی عملکرد هر رئیس سازمانی را زیر سوال می‌برند این است که مطالبه درستی از جایگاه سازمان نداریم
به دو روز گذشته بازار نگاه کنید با خبر کوچک از خودرویی‌ها در قالب حذف شورای رقابت و موارد این چنینی این گروه را مثبت کرد و کل بازار نیز تحت تاثیر قرار گرفت

به این موضوع به جد اعتقاد داریم که وظیفه سازمان بورس این است که این شرایط و اتفاقات را مدیریت کرده و رقم بزند یعنی سازمان بورس در جایگاه دفاع از حقوق سهامداران خرد مقابل یک شورای منچولبافی با تصمیمات غیرمنطقی قرار گرفته و با قدرت و با پشتوانه سهامداران از تصمیمات آن جلوگیری کند اما شما نگاه کنید عملکرد چه بوده؟ نشسته‌ایم و نگاه کردیم !!

یا بسیاری از موارد دیگر از تصمیم گیری در مورد شرکت‌های پالایشی بگیر تا نرخ گذاری دستوری و هزار موضوع دیگر این وظیفه سازمان و مطالبه سهامداران باید باشد مثل این می‌ماند که ما بحث در مورد اصول کلی دین را کنار بگذاریم و بگوییم قرار است با پای چپ وارد شویم یا پای راست

اتفاقا انتقاد به این بخش وارد است که ما معتقدیم سازمان بورس در جایگاه دفاع از سهامدار خرد قدرت کافی و برخورد کافی را در مواجهه با دولت نداشته و منفعل عمل کرده است و این کشته شدن زمان در طی این مدت باعث از دست رفتن اعتماد و خروج سرمایه از بازار شده این وظیفه سازمان است. وقتی مدیران دولت دیدگاه این را دارند که با خارج کردن سیمان و فولاد مسئله مسکن حل می‌شود این وظیفه سازمان بورس است که تمام قد جلوی ماجرا بایستد این یک مثال بود مثال‌های متعدد در این موضوع وجود دارد

به نظر بحث در مورد این موضوع به اندازه کافی شده و فکر می‌کنیم همه باید روی این موضوع متمرکز باشیم که هر مدیر و هر رئیسی عشقی یا غیر عشقی باید روی موارد این چنینی متمرکز باشد و البته توسعه و گسترش ابزارها و نظارت بر آنها نیز جز وظایف آن است اما اینکه انرژی آنها برای این موارد گرفته شود به نظر ظلم به خود بازار خواهد بود

بتا سهم

#گزارش_بازار

تحلیل شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.
کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse
ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org

خرید و فروش آنلاین سکه و طلا : https://kargozari.org/2018/05/25/gold

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *