گزارش بازار امروز یکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲
رقص روی شیشه!
امروز، بازار شبیه دیروز بود؛ منتهی امیدوارانهتر آغاز کرد، ولی نتوانست خوب پیش برود و فشار فروش یک ساعت آخر دوباره او را آزار میداد.
بازار امروز را در حالی آغاز کردیم که انگیزهها برای رشد بازار وجود دارد، اما عاملی که بخواهد این انگیزه را به قول سخنرانان به عرصه ظهور بگذارد، دیده نمیشود و بازار مواجه شده با شرکتهای ارزنده و مناسبی که انگیزه لازم برای حرکت و رشد آنها وجود ندارد و این دقیقا چیزیست که در حال حاضر در بازار میبینیم. البته دیروز و امروز، حرکات ریز سوسکیوار برخی خودروییها کمی امید را در دل سهامداران زنده کرد، اما این شرایط آن چیزی نیست که بازار به دنبالش میگردد…
نتیجه این اتفاقات و رویدادها باعث شده تا بتوان اینطور گفت که سهمهای بزرگ در عین ارزندگی بسیار جدی به حاشیه رفته و سهمهای کوچک جای آنها را گرفتهاند و بازی بازار، بازی سهمهای کوچک و حرکات کوچک در بازار شده که به بهانه تجدید یا هر چیز دیگری، این روزها سر و شکل متفاوتی را شاهدند؛ در واقع حرکت به سمت سهمهای کوچک نه یک خواست که یک اجبار ناگزیر در معاملات شده که وقتی حجم اینچنین سقوط میکند، جریان پول خود به خود به این سمت حرکت خواهد کرد.
اما در مطالب دیروز گزارش بازار هم نکاتی وجود داشت که شاید، تاکید میکنیم شاید کمی فضای بازار را موقتا و طی دو هفته آتی اندکی تحت تاثیر خود قرار دهد و آن هم رویدادهایی بوده که در کدال در جریان است.
به هر حال سرمان را بزنید و تنمان را شرحه شرحه کنید (حداقل برای من یکی)، کدال نقش مهمی دارد. شاید برخی کدال را در حد یک قبرستان اطلاعیهها میبینند، اما در روایات آمده که قبرستان هم جای بدی نیست و معتقدیم میتوان درسهای زیادی از این گورستان گرفت. هرچند معتقدیم کدال این روزها میتواند نقش متفاوتتری ایجاد کند، ما هم به مانند بسیاری معتقدیم کدال قابلیت ایجاد طول موجهای بلند را در بازار ندارد.
اما چند دسته رویداد و اتفاق در این ۱۰ روز کاری پیش رو در بازار رخ خواهد داد که دوباره کدال را به صدر جدول توجهها آورده و نقش محوری او را یادآوری میکند و شاید اندک رشد را در برخی نمادها رقم بزند. قبل از هر چیز، همه منتظر برخی شفافسازیها از بانک گرفته تا تجدید در کدال هستند که فعلا خبری نیست، ولی در باقی اطلاعیهها…
اولین و مهمترین آن از دید ما، انتشار گزارش میاندورهای و یا ۱۲ماهه برخی شرکتهاست که سال مالی متفاوتی دارند که اتفاقا تعداد آنها در بازار کم هم نیست و میتواند شور و تحرک بیشتری را در بین برخی سهمها رقم بزند. این گزارشها عمدتا طی چند روز آتی راهی کدال شده و میتوانند اثرات بسزایی در بازار داشته باشند، اما طیف وسیع دیگری از گزارشها به زودی راهی کدال میشود که میتواند در کلیت بازار موثر باشد و آن هم گزارش حسابرسیشده ۶ماهه شرکتهاست. معتقدیم در برخی شرکتها و صنایع مانند پتروشیمی، فولاد و یا پالایشی، احتمالا گزارشهای ۶ماهه حسابرسیشده تغییرات مثبت و منفی داشته باشد که میتواند در کلیت بازار اثرگذار باشد.
تغییرات نرخ انرژی و تغییرات مهم دیگر هم احتمالا باعث خواهند شد برخی گزارشها دستخوش تغییر شوند. پس ناگزیریم که گزارش ۶ماهه حسابرسیشده شرکتها را نیز در بازار دنبال کرده و آنها را زیر نظر داشته باشیم و تغییرات آنها برای بازار مهم خواهد بود.
دسته بعد گزارشها که معتقدیم اثرات بسیار مهم و بسزایی در بازار خواهند داشت، انتشار گزارش ۶ماهه و یا ۱۲ماهه برخی شرکتهای زیرمجموعه شرکتهای اصلی بازار هستند که میتوانند این نقش مهم را ایفا کرده که سود تلفیقی شرکتها را شفافتر کنند و ارزندگی بسیاری از نمادهای ریز و درشت بازار را نشان دهند.
قطعا این گزارشها که طی دو سه روز آتی به بازار میرسد، در برخی نمادهای بزرگ هم موثر است که میتواند یک شوک کوتاه مثبت را به بازار وارد نماید و باز هم تاکید میکنیم که شاید این گزارشها قابلیت ایجاد یک طول موج بلند را نداشته باشند، اما میتوانند جو مثبت، موقت و کوتاهی را رقم بزنند.
و دسته آخر گزارشهای ماهانه است که میتواند به شکل جدی در بازار موثر بوده و انتشار آن نشاندهنده روند باثبات فروش شرکتها و ادامه آن است که قابلیتهای مثبتی را در ارزندگی شرکتها بروز میدهد. البته نمیدانیم در دل گزارشهای ماهانه چه خبر است، اما تکرار روند دو ماه گذشته به خودی خود برای اثبات ارزندگی بازار کافی خواهد بود.
این موارد را بیان کردیم تا بگوییم که گزارشهای پیش رو در کدال میتوانند یک عامل موقت هرچند کوتاه را در بازار ایجاد کنند و کمی توجه به سمت نمادهای ریز و درشت و پرخبر کدال را بیشتر نمایند.
و اما حرف آخر؛
آنقدر موضوع حاشیهای در بازار وجود دارد که میتوان تا صبح در مورد انواع و اقسام اتفاقات و حاشیههای بازار صحبت کرد، اما چند روزی است که میخواهیم یک موضوع را بیان کنیم و ذهنمان را درگیر کرده…
شگستر را به یاد بیاورید؛ سهم پروژهای که در بازار پذیرهنویسی شد و حالا مدیران شرکت در شفافسازی اعلام کردند که با منابع جذبشده، سرمایه در گردش را تامین کرده و کار تولید کارخانهای را که مدتها متوقف بود، آغاز کردند.
*مدل شرکت سهام پروژهای مانند شگستر در واقع یک مدل واقعی از کارکرد درست جذب سرمایههای خرد و تجهیز آن در راستای افزایش تولید و رشد اقتصادی و همچنین اشتغال است*
عزیزان یک بار دیگر جملهای که نوشتیم را با خود مرور کنید. تک تک این کلمات، آمال، آرزوها و شعارهای اقتصادی صدر تا ذیل سیاستمداران ۴۰ سال گذشته بوده است و این هم مدلی نیست که ما کشف کرده باشیم یا ما بخواهیم آن را به وجود بیاوریم.
این فرمول رشد اقتصادی در کل دنیاست؛ یعنی احترام به فضای کسب وکار و سپس بکارگیری سرمایههای ریز و درشت و تجهیز آن برای ایجاد و شکلگیری پروژههای بزرگ که منفعت همه ارکان یک جامعه را در پی دارد، شغل واقعی ایجاد میکند، سود میسازد و ثروت آفرین است.
نمیدانیم واقعا کجای کاری ایراد دارد. یعنی سیاستمداران و اقتصادیون سیاستگذار باید کور و کر باشند که چنین مدل موفقی را که در ۱۰۰ سال گذشته در دنیا اجرا شده و جواب داده، ببینند و باز تیشه به ریشه این مدل و بستر اجرای آن بزنند.
بازار ثانویه و بازار اولیه مکملهای یکدیگر در ایجاد چنین سهم پروژهها و پروژههایی هستند، اما شما به صفحه واقعی اقتصاد ما نگاه کنید.
به جای رواج این فکر و ایدهها، میبینیم کسانی حرف میزنند که تصمیمگیریهای عجیب و غریب دارند. کسانی که عاشق میکروفن بوده و حرفهای قلمبه سلمبه میزنند که یا سرنوشت آنها چیزی شبیه فرار کردن و رفتن به کاناداست و به ریش مردم خندیدند و یا آدمی که بعد از چند سال از تمام آنچه گفتهاند، پشیمان میشوند… اما این میان، هزینه واقعی را مردم دادند؛ کسانی که زیر فشار اقتصادی قرار دارند، کسانی که برای شغل دست و پا میزنند و البته نقش دولتمردان و سیاستگذاران هم این میان دقیقا مشخص است.
فرش قرمز پهن کردن برای دلالان، سفتهبازان، رانتخواران و دلالان بازار مسکن و خودرو دلار…
و از آن سو برای سرمایهگذار، سهامدار و فعال اقتصادی، نقش دولت و سیاستمدار شبیه نقش جبارسینگ در فیلم شعله است که شیشه میشکند، میریزد و او را وادار به رقص روی این شیشهها میکند. او با تمام این سختیها عاشقانه میرقصد، اما همه میدانیم که ته این فیلم چه خواهد شد. ۴۰ سال است که جبارسینگ بازنده این فیلم بوده و وضعیت اقتصاد کشور را نشان داده، اما ای کاش یکی بلند شود و حداقل اصول درست اقتصادی را در گوش این عزیزان زمزمه کند تا شاید کمی عاقل شوند و به مسیر درست اقتصاد بازگردند.
البته که معتقدیم این اتفاق دیر یا زود خواهد افتاد، اما هزینه آن مهم است که چه خونها و چه دست و پاهایی که روی این شیشهها زخمی شده و چه خون هایی که ریخته شده و هدر میرود…
بتا سهم