گزارش بازار امروز دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲
بی فرمان !
روز خوبی نبود. بازارامروزخوب آغاز نکرد و خوب پیش نرفت و البته برخی معتقدند دراین کویر بی پولی عرضه های ریز و درشت در حال بازار این روزها و امروز موثر بود . بسیاری از موضوع تامین مالی وفروش ۴۰۰۰ میلیارد تومانی مثلا فصبا گلایه میکردند ببینید فردا مفصل در مورد این موضوع صحبت میکنیم ولی این به نظر کمی بد سلیقگی سازمان است که در چنین شرایطی اجازه میدهد بدون گرفتن هر گونه امتیاری این حجم پول از بازار خارج شود .
درست است که کارکرد بازار اولیه و ثانویه همین است ولی نمی شود که فقط اینجا جیب سهامدار را بزنید و او را لخت کنید و برای تن خود لباس بدوزید !!!! یک بار نوشتیم چنین فروش سهم ها و پروژه هایی کارکرد درست بازار است ولی دولت با ابزار بازار و سهامدار داماد می شود و پزش را میدهد ! کسی بخیل و حسود داماد شدن او نیست منتهی از بازی باید برد برد باشد نه از جیب ما !
بازار امروز را در حالی آغاز کردیم که بار دیگر فضای یاس و ناامیدی در بازار حکمفرما شده و همه فارغ از ارزندگی بازار و شرایط خاصی که در آن قرار دارد چشم امیدو به قول شاعر بریدن از آسمان و فقط روزها را سپری میکنند. البته برخی معتقدند این یاس به واسطه عدم براورده شدن انتظارات بود که بازار قرار بود رشد کند و پیش برود ولی نرفت و این چنین منفی شد .
یک نکته جالب در مواجه با افراد در بازار به چشم میخورد که شاید کمتر سابقه داشته ولی این روزها بیشتر دیده می شود …
دوستی داریم که همه او را به خوشبینی مفرط در مورد بازار و اینکه همه چیز خوب میشود امید داشته باشیم و این موارد میشناسند چند روز پیش با او صحبت میکردم حتی او هم ناامید شده بود با خودم گفتم ببینید چه بلایی سر بازار آوردهاند که او هم ناامید شده . او که همیشه به روند بازار، به برگشتها، به این موارد امیدوار بود به نظر دو رفتار باعث بروز چنین موردی شده است
اول رفتار پی در پی دولت به عنوان سیاستگذار در سیاستگذاریها و مواجه با بازار سرمایه است یعنی فرصت نفس کشیدن به بازار نمیدهد تا اوضاع میخواهد کمی آرام شود دوباره یکی پیدا میشود و سیخ داغی به یک جای بازار فرو میکند تو گویی او مسئول عذاب سهامداران است و باید چنین رفتاری را ادامه دهد و نکته دوم که به نظر تکمیل نکته اول است این است که این رفتارها عمدتاً در مواقع حساسی صورت میگیرد که اتفاقاً بازار به نقطهای رسیده است که به یک محرک برای برگشت احتیاج دارد و درست عکس آن در سختترین زمان ممکن به بازار فرو میشود.
حال شما در نظر بگیرید در چنین فضایی با نرخ سود ۳۰ درصد با شرایطی که داریم واقعاً سهامدار کار بزرگی میکند که در این بازار حضور دارد از نرخ سود ۳۰ درصد گفتیم نکتهای در شرایط فعلی بسیار جالب است و آن هم این است که در هیچ کجای تاریخ اقتصادی این مملکت نبوده که با ابزار نرخ سود بتوان برای یک دوره میان مدت نرخ تورم را کنترل کرد و اتفاقاً نرخ سود بالا عاملی برای حرکت سنگینتر و خاصتر تورم در سال های بعد در بازارها شده .
هرچه این نرخ در مدت زمان طولانیتری باقی بماند انرژی جریان نقدینگی برای برگشت را بیشتر و قدرت پول را قویتر میکند آن هم پول بدون پشتوانه اما در هر صورت در حال حاضر جریان نرخ سود به عنوان جریانی آزاردهنده در کنار سایر عوامل قرار گرفته و فضای سرد بازار را سردتر کرده است و رفتار سیاستگذار آن هم درست در مواقع حساس به این موضوع دامن زده. سیاست گذاری که اصلا پشت فرمان نیست و فرمان و خودش خلاص است …
شما دقت کنید درست در مقطعی که بازار داشت کمی انرژی جمع میکرد تا در حالی که در قیمتها به سطوح ارزنده ای رسیده با کمک اخبار بتواند مسیر بهتری را پیش بگیرد خبر بانکیها میرسد و این خبر دوباره بخشی از بازار را زمین گیر کرده و یک سیگنال قوی منفی صادر میکند. این دقیقاً درد این روزهای بازار ماست یعنی ترکیبی از تصمیمات سیاستگذار نادان نسبت به بازار سرمایه و ریسکهای ریز و درشت دیگر باعث بروز چنین وضعیتی شده است که البته ما مدتهاست که سرعت ریزش را در بازار نداریم اما شرایط طوری شده است که عدم رشد هم به زیان بازار تمام میشود
راه چاره چیست بیشک بهترین و مهمترین و تنهاترین راه چاره چیزی است که ما از او به عنوان چرخش همان فرمان خلاص یاد میکنیم… یعنی سیاستگذار کمی عاقلانهتر رفتار کرده و شاهد بهبود وضعیت سیاستگذاریها در قبال بازار سرمایه باشیم اولین و مهمترین آزمون این جریان بودجه است که فردا به مجلس ارائه می شود .
به نظر بودجه میتواند اولین و مهمترین موضوع برای توجه دوباره به بازار شود هرچند دولت بارها نشان داده که حتی به حرف خود نیز پایبند نیست اما شاید رفتار و آرامش در نرخ های بودجهای آرامش موقتی را در بازار به وجود آورد . حرف های قشنگی مانند تجدید و نرخ خوراک و … اگر باشد شاید بتوان امیدوار تر بود .
یک نکته دیگر آرامش در اخبار است یکی از مهمترین و بزرگترین مشکلات دولت فعلی فشل بودن سیستم اطلاع رسانی است مثلاً در حوزه مالیات خبر میرسد که مثلاً قرار است از صندوقها مالیات گرفته شود یکی میرود میخواند می بیند اصلاً ماجرا این نیست اما ضربهای که این خبر به بازار میزند به واسطه نقش پررنگ صندوقهای درآمد ثابت ضربه کوچکی نیست این یکی دیگر از بزرگترین ضعفهای فعلی دولت است که علاوه بر اینکه در سیاستگذاریها فشل و بینظم و بیمنطق رفتار میکند در اطلاع رسانی هم این بینظمی محض را به رخ میکشد
پس در مجموع اگر در روزی بیان میشود که اقبال بازار به سهمهای کوچک و یا سهمهایی که دست دولت خیلی در جیب آنها نیست بیشتر میشود دلیلش این است که سهامدار هم جایی از این بازی خسته شده و به سمت دیگری حرکت میکند مگر فردا کمی فرمان بچرخد که البته امیدی نداریم …
اما حرف آخر…
تا به حال دیدهاید در مراسمی که یا مراسم ختم است یا عزاداری دقایق زیاد و ساعتها خود را نگه میدارید تا زیر گریه نزنید. در خودتان میریزید بغض میکنید اما اشک نمیریزید، اما گاهی اوقات ناگهان سخنران مجلس چیزی را بیان میکند که تا عمق جگرتان میسوزد و رها میشوید و زیر گریه میزنید
دیروز انتشار آمار تمایل و علاقه سرمایهگذاری مردم عادی تقریباً نقش همان جمله جگرسوز و زدن زیر گریه و ترکیدن بغض ما بورسیها بود…
چه بلایی بر سر اعتماد این مردم آوردهاید که بورس را آخرین پایگاه و جایگاهی میدانند که فقط ۱درصد از این مردم حاضرند پول خود را در آن بسپارند شاید اگر گزینههای دیگر مثل آتش زدن، دور ریختن، خدایی نکرده شرطبندی کردن و قاچاق کردن وجود داشت آنها امتیاز بالاتری از بورس میآوردند!!!!
همین آمار و نظرسنجی نشان دهنده اشتباه استراتژیکی است که دولت در شرایط قبلی و فعلی مرتکب شده و آن را ادامه میدهد یعنی کار را به جایی رسانده که هیچکس به بازار سرمایه اعتماد نکند و کسی پولی در اینجا نگذارد و این یعنی نرخ تشکیل سرمایه و سرمایهگذاری کم کم به صفر میل کرده و مملکت هر روز عقبتر از دیروز خواهد بود
این مسیری است که همه دنیا رفته و به توسعه رسیده ما اینجا دلالان مسکن و خودرو را باد میکنیم و لای بالش میگذاریم که کسی به آنها آسیب نزند و اگر کسی هم کمی شجاعت و ریسک به خرج میدهد و وارد بازار سرمایه میشود چنان کتف های آن بنده خدا را میکشیم که دیگر کسی دل و جرات حضور در این بازار را نکند …
این نظرسنجی و نظرسنجیها کارنامه حکمرانی اقتصادی این مملکت است که نشان میدهد چطور و چگونه برخی سیاست گذاران و افراد ناآگاه میتوانند با حرف و فکر اقتصاد را به چنین وضعیتی بکشانند
یک نکته دیگه را نیز عرض کنیم نظرسنجی خیلی چیزها را نشان میدهد که شاید روزهای بعد یکی یکی برخی از آنها را بیان کردیم اما یکی از مهمترین چیزهایی که در کنار بیفکری سیاستگذاران و بیمنطقی آنها نشان میدهد بی عرضگی و خامی سیاست گذاری مانند سازمان بورس است که نتوانسته به عنوان یک متولی اعتماد مردم را جلب کرده و اعتماد ایجاد کرده و بخشی از سرمایهها را به این سمت بکشاند.
این موضوع به وضوح خود را در تصمیمات ریز و درشت مرتبط با حقوق سهامدار نشان میدهد و این میشود که شاهدیم در عین ارزندگی این نوع دارایی در بین تمامی داراییها هیچکس حاضر به حضور در این بازار نیست
و نکته آخر حتی اگر بگوییم که به دلیل عدم شناخت کافی مزدم از این بازار است که تمایل کم است، باز هم نقش سازمان بورس را برجسته میکند که نتوانسته فرهنگ مالی و سواد سهامداری را حتی در حداقلهای ممکن خود در بین مردم رواج دهد.
و این را هم بگوییم و تمام کنیم برخی طی این روزها از ما میپرسند این حرفها که میزنید ،یعنی بازار سرمایه جای خوبی نیست یعنی بفروشیم و خارج شویم؟!
یعنی همه آن حرفها، دوست دارمها زمزمهها ،عشقها دروغ بود؟!
خیر دروغ نیست اگر روند و منطق اقتصادی را طی چند ده سال گذشته دنبال کنید میبینید که اقتصاد بازی خود را دارد و بر اساس اصول و قواعد خود رفتار میکند فنر جمع شده فعلی بازار جایی باز خواهد شد و میپرد و این تجربه چند ده سال گذشته است که نشان داده نه صعودها و نه نزولها هیچ یک دائمی نیست و بازار سرمایه نیز با تمام ناملایمتیها همراه با تورم بازدهی حتی بالاتر از سایر بازارها را در بلند مدت رقم میزند اما در کوتاه مدت شاید اذیت و آزار سیاستگذار روی سر این بازار بیش از باقی بازارها باشد
بتا سهم
گزارش بازار گزارش بازار گزارش بازار گزارش بازار گزارش بازار