گزارش بازارامروز یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲ 
زیر باربدبینی ! 

بازار امروز را در حالی آغاز کردیم که حرکت دولت در حقوق دولتی و حاشیه های آن و البته نرسیدن خبرهای تجدید و خاموش شن توپخانه اخبار باعث کم رمقی و کمی حجمی و به  طور کلی بدبینی بازار شد که نتیجه آن را در ارزش معاملات و افت آن هم دیدیم که البته خیلی خاص و چشم گیر و عجیب نبود ولی کاهشی بود  . ارزش کل معاملات امروز بازار ۱۰٫۷۵۵ میلیارد تومان بوده که از این مبلغ ۵۰۷۸ میلیارد تومان آن مربوط به معاملات خرد سهام و صندوق های قابل معامله سهامی بوده است

به هر حال امروز بازار را در حالی آغاز کردیم که فضای عرضه در بازار  در برخی دقایق به واسطه خبرها کمی کنترل شده‌تر رفتار می‌کرد و برخی آن را ناشی از زمزمه‌ها و اخبار دوباره از تجدید می‌دانند و برخی دیگر تحرکات حقوقی‌ها را عامل این شرایط می‌دانستند اما باید به این موضوع اذعان داشت که بازار زیر فشار دو خبر منفی امروز قرار داشت و این اخبار تا حدودی ذهن بازار را آشفته کرده بودند و همین باعث شد در نهایت وا بدهد و فشار فروش بیشتر شود.
اولین خبر منفی موضوع افزایش حقوق دولتی معادن بود که امروز مفصل‌تر در مورد آن صحبت می‌کنیم اما بازتاب خوبی در بازار نداشت و کمی بازار را ناامید کرده بود و موضوع دوم کمی به تحولات سیاسی برمی‌گشت که تحولات و اتفاقات کشتی‌ها در یمن کمی بیخ پیدا کرده و انگار اوضاع به این آسانی‌ها نیز نبوده و دوباره دست‌هایی در جریان است تا پای ایران را وسط بکشد
البته به قول یکی از دوستان پای ما همیشه وسط هست و پای بازار سرمایه که هیچ از ابتدا وسط بود و نزده می‌رقصد برخی هم که اصلاپایی هم در کار نباشد در بازار گالیور وار بدبین هستند و منتظر بهانه ای برای نخریدن و نیارزیدن ! اما در هر صورت این اتفاق و رویدادها منجر به این شد تا کمی فشار فروش روی بازار افزایش داشته باشد و تنها برخی تک نمادها با کمک گزارش ها و شایعات کدال کمی بهتر بودند .
تا به امروز بسیاری بر این عقیده‌اند که بازی تجدید با اخبار یا شاید هم بازی اخبار با تجدید به پایان رسید و با پایان موج خبرها بازار دوباره در مسیر غروب قرار گرفته است که شاید گزارش‌های میان دوره‌ای و ماهانه بتواند مسیر آن را تغییر دهد … این دسته از افراد از ابتدا هم خیلی با این روند کنار نمی‌آمدند و حتی بسیاری از آنها همچنان نقد و بدون سهم و با عینک بدبینی نظاره‌گر فضای بازار هستند اما معتقدیم و البته در کنار اعتقاد، اطلاع هم داریم که موضوع تجدید به پایان نرسیده و به زودی ۴ الی ۵ شرکت خاص و بزرگ بازار از خانواده‌های مختلف اعم از بانکی، هلدینگی ، فولاد و برخی دیگر از صنایع موضوع تجدید را به طور جدی استارت زده و مسیر را آغاز می‌کنند منتها بازار دیگر خبرهای مصاحبه‌ای را برنمی‌تابد و فقط و فقط با کدال قانع می‌شود و به نظر آنچه برای فولاد رخ داد به زودی برای طیف گسترده‌ای از نمادها اتفاق می‌افتد اما سرعت و کیفیت آن هنوز مشخص نیست.
اینکه این اطلاعات و اطلاعیه‌ها چه زمانی به بازار می‌رسد به نظر آن هم کمی بستگی به جنب و جوش شرکت‌ها دارد اما برخی در این هفته و برخی در هفته های دیگر در این موضوع فعال‌تر عمل خواهند کرد البته که انتظار بازار کمی بیشتر است .
نکات دیگر موضوع تجدید این است که شرکت‌های ریز و درشت دیگری همین ماجرا را آغاز کردند که بازار نباید از کنار آنها به سادگی عبور کند این موضوع تجدید چه برای شرکت‌های بزرگ و چه کوچک اتفاق جالبی بوده و اتفاقاً شاید بهترین گزینه‌های بازار شرکت‌های کوچکی باشند، که در عین ارزندگی گزارش‌های خوب،  سراغ تجدید رفتند و این دقیقاً تکرار حرف‌های قبل است که فارغ از بزرگی یا کوچکی و اندازه شرکت‌ها ترکیبی از تجدید وضعیت بنیادی شرکت‌ها می‌تواند فضای منطقی و مناسبی را رقم زده و شرکت‌های ریز و درشت را در این حوزه در بازار برجسته نماید.
این موضوع را برای این دوباره نوشتیم که به همگان اثبات شود موضوع تجدید موضوع فیک و خبرسازی نبوده و به زودی موج اخبار واقعی آن را در بازار لمس خواهیم کرد اما این موضوع تمام ماجرا نیست و باید تلاش ها و اتفاقات مهم تری رخ دهد  …
و اما حرف آخر و موضوع اخیر افزایش حقوق دولتی معادن…
این موضوع واقعا عجیب است و البته نشان می‌دهد در هنوز روی همان پاشنه تصمیمات به دور از عقلانیت می‌چرخد. حالا درد این موضوع برای ما بورسی‌ها بیشتر هم شده چرا که کسانی این رفتار را دارند و برای جبران کسری بودجه به چنین کاری روی اوردند و تا آرنج دست در جیب شرکت‌ها کرده‌اند که یک قلم فساد اخیر آنها بیش از چند میلیارد دلار بوده
آنها وقتی داشتند نرخ ارز ترجیحی را به جیب های رفقا تخصیص می‌دادند نگران کسری بودجه و تورم نبودند اما حالا به بهانه تورم و برای سرپوش گذاشتن روی کسری بودجه و کسری منابع ناشی از فسادهای این چنینی موضوع افزایش دریافتی از شرکت‌ها را مطرح می‌کنند قبل از هر چیز یک نکته را در نظر داشته باشید حقوق دولتی در معادن نقش یک نقشه راه را دارد و تغییر آن به یکباره و این چنینی قطعاً به صرف و صلاح بخش معدن کشور نبوده و اثرات زیانبار ناگواری را در حوزه سرمایه‌گذاری در این بخش رقم می‌زند
ثبات سیاست گذاری در این حوزه مهمترین رکن اطمینان سرمایه‌گذار بوده که در حال حاضر دولت با چنین رفتار آن را از بین می‌برد
و البته قطعاً همه به این نتیجه رسیدند که این دولت به دنبال کار بنیادی و بلند مدت نیست و در موضوع حقوق دولتی معادن هم این رویه را پیش می‌برد که قطعاً در بلند مدت آسیب شدیدی به اقتصاد این بخش وارد خواهد شد درست همانطور که آن محمودخان ضربه‌های جبران ناپذیری به اقتصاد کشور زد که هنوز جایش مانده… اقتصاد علم اعداد است شوخی بردار نیست …
اما نکته بعد موضوع تناقض دولت و سیاستگذار در مورد بازار و شرکت‌هاست ببینید اگر فکر می‌کنید یک جا جیب شرکت‌ها را می‌زنید و از آن سو با آبنبات چوبی تجدید دهان آنها را می‌بندید به نظر سخت در اشتباهید …بارها و بارها عرض کردیم که بازار و سهامداران به ارزندگی وزن بیشتری می‌دهند و تجدید فقط بهانه‌ای برای حرکت بازار است
اگر این حرکت بستر بنیادی نداشته باشد و فضای ارزندگی شرکت‌ها خالی و تهی باشد حرکت تجدید کف روی آبی خواهد بود که زود می‌آید و زود هم می‌رود …
حواستان جمع باشد چه می‌کنید…ان کسی که بیشتر باید حواس جمع باشد سیاست گذار و سازمان بورس است …
نکته آخر در مورد این موضوع واکنش سازمان بورس به عنوان سیاستگذار و البته حامی حقوق سهامداران است که به نظر رفتار او ما را به یاد سکانس به یاد ماندنی نقی و تقلب بچه‌ها می‌اندازد که هماجان ! قصه به نقی می‌گفت نمی‌خوای به این بچه‌ها چیزی بگی و نقی هم یک عهههههه تحویل می‌داد و خلاص … هما هم میگفت همینننننننننن  عههه
این روزها رفتار سازمان بورس در مواجهه با دولت در مورد دفاع از حقوق سهامداران تقریباً شبیه نقش نقی بود و تازه عزیزان همان یک عههههه را هم از ترس دولت دریغ می‌کنند
در نرخ خوراک و موارد این چنینی که سکوت و انفعال را شاهد بودیم بهتر است حداقل اینجا خودی نشان دهنده و اوضاع را کمی تغییر دهند…هرچند بعید میبینیم
موضوع حقوق دولتی معادن را حداقل مثل نرخ خوراک بی تفاوت رد نشوید این موضوعی است که بسیاری از شرکت‌ها را درگیر کرده و به نظر مسیر خوبی را نشان نمی‌دهد.. دولت در سیاستگذاری‌ها شبیه یک نوجوان ۱۳ ساله عمل می‌کند که بهتر است حداقل سیاستگذاران اقتصادی کمی با صدای بلندتر خطرات و موارد این چنینی را به او گوشزد کرده و یادآوری نمایند شاید در بلند مدت اثرات این نرخ با تورم جبران شود اما در نظر داشته باشید که سیاست‌های طرح و توسعه معادن را با چالش‌های گسترده‌ای مواجه می‌سازد

بتا سهم

#گزارش_بازار

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *