گزارش بازار امروز یکشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۲
سرکوب عقلانیت !
بازار سرمایه امروز در شش و بش خبرهای خودرویی گرفتار شده بود و خوب آغاز کرد و هرچه پیش رفت بدترشد و باردیگر در نهایت با تایید و تکذیب ها و سرکوب تصمیمات نسبتا عاقلانه ری اکشن این چنینی را در بازار شاهد بودیم . البته هنوز چیزی مشخص نیست و واقعا کسی نمیداند چه تصمیمی گرفته شده است ولی هر چه بود این تایید و تکذیب ها به ضرر بازار تمام شد و امروز فضای عرضه در بازار بیداد میکرد .امروز بازار روز خوبی نداشت همین که خوب اغاز کرد و خوب تمام نکرد اتفاق منفی بازار بود .
به نظر این خوب تمام نکردن قطعا برای بازار فردا مشکلاتی را رقم میزند مگر فرشته ای با ۳ بال اخبار دوباره خوب خودرویی ، نرخ نیما و تجدید سر برسد و کمی فضارا بهبود بخشد .
بازار امروز را در حالی پیش بردیم کهاز ابتدا در کشاکش تایید و تکذیب خبرهای خودرویی به سر میبرد یک بار دیگر بازار اسیر اتفاقات و حاشیههای مختلف این گروه شده .البته که گروه خودرو مقصر نیست و طبق معمول این سیاستمداران هستند که حاضر نیستند حرفهای حتی علمی و منطقی خود را نیز تایید کنند.
ماجرای خودرو به این شکل پیش رفت که از عصر روز چهارشنبه زمزمههایی از این جریان در لابلای خبرها شنیده میشد بعد دوباره شنبه شد و این موضوع تایید شد و گفته شد که به خودروسازها این اجازه داده شده ، هنوز چند ساعتی نگذشته بود که دوباره تکذیب شد که اصلاً معاون اول چنین دستوری نداده و سراخر هم خودرو ایران خودرو گفت اقا ما حرف زدیم ولی کو گوش شنوا !!!!
یک بار دیگر قبل تر بیان کرده بودیم که تصمیمات این چنینی در دولت به فشلمندانه ترین شکل ممکن اعلام و پیش می رود … در این مورد البته یک نکته مهمی میان وجود دارد تصمیماتی که به نوعی مجوز افزایش نرخ را میدهد به واسطه پوپولیستی بودن چهره اکثر تصمیم گیران عین توپ والیبال این دست و آن دست میشود و کسی حاضر به پذیرش و گردن گرفتن آن نیست
البته یک نکته جالب این است که طی یک ماه اخیر تیم اقتصادی و به نوعی اجرایی دولت در حال اخذ تصمیمات سخت و متعدد اقتصادی هستند که درست است که در مسیر عقلانیت پیش میرود اما در همین نحوه اجرا و سیاستگذاریها آنقدر نامنظم و بدون هماهنگی پیش میرود که نتیجهای ندارد و نکته دیگر اینکه احساس میکنیم این تصمیمات نه از سر عقلانیت اقتصادی که از سر ناچاری گرفته میشود حتماً باید خودروییها به زیان سنگین برسند تا چنین تصمیماتی گرفته شود . حتما باید بحران ایجاد شود تا فکری به حال آن گردد حتماً باید چای دپی پیش بیاید که برخی سیاست ارز ترجیحی را تجدید نظر کنند حتماً باید تراز تجاری به بی سابقهترین شکل ممکن به کسری بخورد تا سیاستهای تعدیل نرخ ارز اتفاق بیفتد و غیره …
اما به هر حال بازار روی این موارد حساب میکند و بر اساس این نقشه راه تصمیم میگیرد در حال حاضر نیز به نظر میرسد شیب تحولات و تصمیمات به سمت عاقلانهتر شدن و منطقیتر شدن قرار است و احتمال میدهیم پیش میرود ولی پذیرش ان هنوز برای بسیاری سخت است …
به بخشی ازاین حرف ها و تصمیمات دقت کنید … موضوع خودرو (که از دید ما این خبر رخ میدهد و قطعی است ) موضوع بانک ، تعدیل آرام نرخ دلار نیما و سایر مواردی که مشهود و نامشهود است از مهمترین دلایل آن است . امروز کمی در مورد این اتفاقات نیز صحبت خواهیم کرد اما قبل از آن به نکتهای در بازار بپردازیم
اگر بار دیگر به آن چهار ضلعی معروف رشد بازار رجوع کنیم خواهیم دید که در عین این که بازار منفی است ولی موضوع کمی متفاوتتر شده و ماجرا خاص تر پیش میرود بعد از اعلام خبرهای خودرویی و احتمالاً در ادامه اخبار بانکی و پالایشی برای اولین بار است که بازار در نقطهای قرار گرفته که این چهار عامل همسوتر و همراه تر در کنار هم پیش میروند اخبار خوبی از صنایع شاهدیم گزارشها در مسیر بازار است و دلار هم کمی بهتر شده نرخ نیما مسیر منطقیتری را پیش گرفته است و از تجدید هم اخبار جدیدی به گوش میرسد
به نظر اکثر موانع شرکتهای هلدینگی برای تجدید برداشته شده و به نظر این شرکتها یکی یکی در این مسیر گام خواهند زد به نظر اتفاقات و اخباری در حوزه هلدینگها دوباره در جریان خواهد بود که میتواند بازار را به وقوع این ماجرا نزدیک کند
و البته معتقدیم مشکل از ابتدا خود شرکتها و هلدینگها بودند که تمایلی به انجام این کار نداشتند و به نظر حالا نقش سهامداران خرد و نهادهای مالی کمی جدیتر و برجستهتر میشود تا این موضوع را به عنوان یک مطالبه از شرکتها درخواست کند ببینید اینکه شرکتها چه پاسخی میدهند به نظر باید شنیده شود شاید هلدینگی دلایل خاص خود را داشته باشد اما لازم است تا هم مراحل این کار برای سهامداران شفاف شود و هم هلدینگها در مورد تصمیم یا عدم تصمیم در این موضوع برنامه خود را اعلام نماید
در مورد تجدید میتوان حرفهای بیشتری زد اما منتظر دو مدل اخبار هستیم که یکی حل و فصل کامل موضوع استاندارد حسابرسی و حسابداری است و دیگری بحث مجلس که فکر میکنیم هر دو قابلیت قابلیت خوبی در دادن انرژی جدید به بازار سرمایه داشته باشند . به روزهای بعد می اندیشیم …
اما در بحث آخر سراغ سلسله اقدامات اخیر بانک مرکزی و اثرات آن در بازار میرویم که برای بازار سرمایه نکات جالبی داشته است طی روزهای گذشته مفصل در مورد سیاست تعدیل نرخ ارز نیما صحبت کردیم در روزهای گذشته اخبار متعددی از بانک مرکزی مخابره شد که نشان میدهد این نهاد گویا اولین چراغهای آلارم را دریافت کرد و در حال تغییر ریز فرمان و مسیر است علاوه بر تعدیل آرام نرخ نیما شاهد بودیم که دیروز عنوان شد نرخ ارز ۲۸ و ۵۰۰ محدود و محدودتر شده که البته معتقدیم این ارز کارایی خود را از دست داده و به سفرهای برای رانتخواران تبدیل شده است اما هنوز دل و جرات حذف آن در بین سیاستمداران وجود ندارد و البته شاید انگیزه آن هم وجود نداشته باشد !!! به هر حال چای دبش نشان داد دومی قوی تراست
اما بحث امروز ما در مورد این موضوع نیست و البته بعدها مفصلتر در موردش صحبت میکنیم بحث امروز ما در مورد دو سیاستی بود که بانک مرکزی اجرا و اعلام کرده است یکی تغییر نرخ ذخیره قانونی و دومی کاهش نرخ بین بانکی است در مورد کاهش نرخ بین بانکی ابتدا صحبت کنید
اینکه این نرخ از سوی بانک مرکزی کاهشی اعلام میشود اتفاق و رویداد خوبی است و سیگنال قوی برای بسیاری فرستاده میشود اما در عمل باید نکته دیگری را دید.
این فقط حرف است و در بازار مکاره نرخ سود ،چه رسمی و چه غیر رسمی، اعداد حوالی ۲۹ و ۳۰ پیشنهاد میگردد و این یعنی تا وقتی چنین اعدادی وجود دارد حرف از کاهش نرخ بین بانکی بیشتر یک آلارم و سیگنال غیر عملیاتی است تا عملیاتی و از همین رو معتقدیم این موضوع با اینکه اتفاق مهمی است اما در حال حاضر نمیتواند نقطه قوتی برای بازار سرمایه به شمار برود اما موضوع دوم که بحث تغییر و اصلاح ذخایر قانونی است در عین اینکه موضوع فنی و مهم ایست اما خیلی مورد توجه قرار نگرفته است به نظر موضوع دوم میتواند ابعاد عملیاتی و فنی بیشتری را داشته باشد اما برای بازار سرمایه در حال حاضر موضوع اول مبنا و به نوعی مهم است
و البته این را نوشتیم که روی دو موضوع تاکید کنیم اول اینکه نرخ سود بالا همچنان گریبان بورس را گرفته و رها نمیکند و درد بزرگی است و به عقیده بسیاری موضوع اصلی و حساس بازار سرمایه است صد البته نباید به این کاهشهای این چنینی دلخوش بود و باید منتظر تغییر نرخ رسمی و غیر رسمی بود و نکته بعد این است که باید از بانکها مطالبهگر باشیم که اثرات این تغییر سیاست در نرخ ذخایر را در وضعیت خود شفاف کنند
و اما حرف اخر … در مورد خودرویی ها یک نکته واضح است … در دو شرکت خودروساز اصلی مجددا کارد به استخوان رسیده و اگر تغییری صورت نگیرد شاهد افت تولید خواهیم بود. از همه بهتر این را وزارت صمت می داند به دلیل اینکه مدیریت این دو شرکت عملا در دست این وزارتخانه است. بدهی سنگین به سیستم بانکی، قطعه سازها و خریداران در کنار تداوم ایجاد زیان باعث شده است تا دو خودروساز در شرایطی قرار بگیرند که چند ماه و شاید چند هفته بعد مجبور باشند تولید را کاهش دهند یا متوقف کنند. از همین رو است که وزارت صمت دست به کار شده تا کاری کند تولید متوقف نشود.
اما این سکه یک روی دیگر هم دارد … همانطور که برنده اصلی خروج خودرو از بورس کالا دلالان و بازنده اصلی مردم بودند به نظر این بارهم همین می شود و بازنده اصلی ماجرای مخالفت با تغییرات در نرخ ، شرکت های خودروساز و مردم هستند و بازهم برنده دلال ها …
بعد از اعلام خبر ۱۲۰ هزار بازار خودرو کمی کاهشی شد ولی دوباره با تکذیب ان بالا رفت …
امروز یک باردیگر ثابت شد ایران جایی است که دلالان قدرتی به مراتب بالاتر از دلسوزان و حتی شرکت ها و ارگان های رسمی دارند … به هر حال امروز بازار و فردا احتمالا ارگان ها و نهاد های دیگر چوب تصمیمات غیراقتصادی را میخورد و به زودی این دو شرکت خودروساز هم اثرات و ثمرات این بی تدیری در تصمیمات را به شکل واضح تر خواهند دید …
بتا سهم