گزارش بازار امروز شنبه ۷ بهمن ۱۴۰۲
جرات یا حقیقت !
بازار انگار راین لحظات حساس گرفتار یک بازی جرات و حقیقت شده است . حقیقت امر این است که با هیولایی مواجه است به نام دولت که جیب صنایع و شرکت هارا پیوسته میزند و رفتار او در صحنه اقتصاد با هیچ منطقی سازگار نیست و اعتماد در بازار سرمایه کتف مبارک است و هیچ ارزشی برای هیچ چیز قایل نیست و در کنار ان با این حقیقت مواجه است که جریان حجم بازار هم واکنش نشان داده و امروز میدیدیم که به دلیل همین رفتارها بازار کمی محافظه کار و کم حجم شده و در عین حال حرکت به سمت سهم های کوچک بیشتر و درست در نقطه مقابل جرات سهامداران با ین نرخ ارز و این قیمت ها و این ارزندگی روز به روز بیشتر می شود …
او میان یک بازی جرات و حقیقت گرفتار شده و حرکت روی این خط و ریسک پذیر بودن او برنده بازی را مشخص میکند … با این شرایط و دیدن بازار امروز که کمی مثبت ولی کم حجم بود به سراغ گزارش بازار میرویم …امروز ارزش کل معاملات امروز بازار ۲۱٫۴۸۸ میلیارد تومان بوده که از این مبلغ ۴۰۷۴ میلیارد تومان آن مربوط به معاملات خرد سهام و صندوق های قابل معامله سهامی بوده است
امروز بازار را در دومین هفته بهمن در حالی آغاز کردیم که روزها با سرعت به پایان سال خود نزدیک میشوند و فرصتها برای خودی نشان دادن در بازار اندک است اما بازار امروز هم با بیم و امیدهای ریز و درشت اقتصادی و سیاسی دوباره کار خود را آغاز کرد و فضای نسبتاً متفاوتی را نسبت به هفته قبل رقم زد
بازار امروز در حالی در مسیر خود بود که خبرهای جنگ حماس و اسرائیل کمی فروکش کرده بود اما لابلای خبرها جبهه جدیدی برای لبنان باز شده ، یمن هم که ساز خود را میزند البته تا بدین جای کار همچنان به خوبی ریسکها مدیریت شده و از کشور به دور بوده است اما در هر صورت همچنان بخشی از ترس بدنه بازار ، ترس از تحولات سیاسی است و معتقدیم هرچه این ریسکها به سمت کاهش و آرامش بیشتری پیش برود فضای بازار قابل پیشبینیتر و منطقیتر خواهد شد
مطابق شنبهها مرور کنیم که چه اتفاقات و چه رویدادهایی در این هفته منتظر ماست به نظر یکی از مهمترین اتفاقات همین تحولات سیاسی بود که امیدواریم این هفته چالش خاصی برای بازار ایجاد نکند
در سوی دیگر رفتار بودجه و تحولات بودجه هم مهم است و میتواند اخبار جالب توجهی از دل آن بیرون آید هرچند بازار هیچ وقت به بودجه خوشبین نبوده . از سوی دیگر گزارشهای ماهانه نیز این هفته به اتمام میرسد تا تقریباً سوت پایان گزارش دهی شرکتها زده شود و در آخر هم باید به تحولات نرخ ارز و رفتار بازار دلار اشاره کرد که فکر میکنیم هفته آرامتر را داشته باشد … البته این دقایق که این حرف را می زنیم دلار از ۵۶ رد شده ولی نموداری و چارتی بسیاری معتقدند این نقاط کمی استراحت دارد … اما در مورد بازار و فضای بازار امروز یک شایعه توانسته بود بار دیگر موتور خودروییها را گرم کند که بحث تجدید در خودروییها که البته خبر جدیدی نیست اما زمزمههای امیدوار کننده جدید باعث شده است تا بازار در مسیر منطقیتری از واکنش قرار گیرد
اگر به خاطر داشته باشید آن چهار عامل همیشگی همچنان برای اثرگذاری در دل بازار وجود دارند بخش تسعیر ارز و رشد دلار، موضوع تجدید ، رویداد گزارشها و در نهایت اتفاقات و اخبار صنایع پیشرو نظیر خودرو همچنان میتوانند موثرترین عوامل بازار باشند و چه جالب است که همیشه بازار ققنوس وار از دل بحرانهای ریز و درشت بیرون آمده و همیشه سعی کرده فضای متفاوتی را بعد از بحرانها رقم بزند
که البته این بار یک تفاوت ویژه و مهم به چشم میخورد و آن همین است که اگر قیمتها را کنار گزارشهای شرکتها قرار دهیم میبینیم که وضعیت بنیادی آنها طبق روال و برنامه با جریان سودآوری مشخصی پیش میرود اما دسته گلهایی که یکی یکی دولت در بازار به آب میدهد باعث ترس جریان پول و ترس از حضور این جریان در بازار میشود
کما اینکه یک بار دیگر گفته چند روز قبل خود را تکرار میکنیم که طرفداران ارزندگی بازار بعد از گزارشها دیدگاه کوتاه مدت و بلند مدتی را مطرح میکنند که تا حدودی میتواند منطقی و درست باشد در دیدگاه اول موضوع را بیان میکنند که در دل شرکتها در حال حاضر تقریباً سود محقق شده وجود دارد که ۶ ماه دیگر تقسیم خواهد شد و از سوی دیگر حتی با در نظر گرفتن حاشیه سودهای فعلی اعداد منطقی و مناسبی برای سود سال بعد شرکتها به دست میآید که اگر اتفاق خاصی رخ ندهد بعد از کسر قیمت از سود تقسیمی پی به ای اکثر این شرکتها حوالی ۴ و ۵ خواهد بود و این خود گواه مهمی برای ارزندگی بازار در شرایط فعلی است .
اما در کنار این موضوع دیدگاه کمی بلند مدتتر و کلان نگری هم وجود دارد که اگر قرار باشد دیدگاه بلند مدتتری را نسبت به بازار داشته باشیم و با دید حوالی ۱۸ ماه به فضای فعلی قیمت و سودآوری نگاه کنیم بیش از نیمی از قیمت فعلی سهمها قابلیت تقسیم سود را داشته این خود نشان میدهد که نرخ بازدهی بازار در مقابل بازده بدون ریسک به اعداد منطقی و مناسبی رسیده که میتواند خرید بلند مدت بسیاری از این سهمها را توجیه پذیر نماید
و حرف آخر
طی روزهای گذشته بارها و بارها این موضوع بیان شد که بازار در عین داشتن ارزندگی و قرار گرفتن در نقاط تاریخی تحلیلی و قیمتی از چیزی رنج میبرد به نام عدم حضور جریان پول ، وقتی جریان نقدینگی در دل جامعه جولان میدهد و بازارهای موازی در رقص و پاکوبی این جریان شریک هستند دلیل اینکه بازار سرمایه نتوانسته آن را به خود جذب کند بیشک ناشی از اشتباه تاریخی و محاسباتی سنگین سیاستگذار است حال این سیاستگذار میخواهد دولت و یا سازمان بورس باشد اما هرچه که هست در حال حاضر افق جریان سودآوری و قرار گرفتن قیمتها در شرایط فعلی نشان میدهد ریسک عدم ارزندگی روی سر بازار حتی با وجود برخی دخالتها وجود ندارد
آنچه در بازار فعلی به چشم میخورد ریسک بزرگی به نام تصمیمات دولت است که آخرین آن را در مورد پالایشیها شاهد بودیم دولتی که به وضوح روشن است که زورش به بقیه بازارها و فعالان آن نمیرسد و سراغ بازار سرمایه می اید …
حکایتش شبیه حکایت پدری است که مست و و نعشه و عصبانی از هزار جا کتک خورده عصبانیت خود را به خانه آورده و سر این بچه همیشه سر به زیر خالی میکند مادر خانواده که این جا نقشش را سازمان بورس ایفا میکند لال و کر و کور خود نقش کتک زننده را نداشته باشد چشم بسته از ترس خشم و از دست رفتن جایگاه سکوت میکند … هرچند آتش این اتفاقات در نهایت دامن اقتصاد کل خانواده را میگیرد اما این میان عمریست که از این وضعیت از اهالی خانه بازار سرمایه تلف میشود
در نهایت تورم همه بازارها را با هم و در یک مسیر سوق میدهد و همیشه در یک بازه ۵ ساله و یا حتی ۱۰ ساله بازار سرمایه توانسته خود را از این موضوع نجات دهد اما چاره ای نیست و می بینیم روزهای سختی به اهالی بازار میگذرد اما اینها را نوشتیم که چه بگوییم حرف ما این نیست که بازار ال است و بل است و عقب است و ارزنده … خیر همه اینها را همه ما میدانیم روی صحبت ما بیشتر با تحلیلگران و فعالان بازار است که همیشه بدبینانه به فضای بازار نگاه میکنند…
چند وقت پیش داشتیم نمودار ۳۰ الی ۴۰ شرکت ریز و درشت را با خود مرور میکردیم و ناگهان در این نمودار نقطهای را میدیدیم که از آنجا شرکتها و بازار ققنوس وار از دل خاکستر بدبینی مسیر رشد و صعود را پیش گرفته و متحول شدند و بازدهی عجیبی را ثبت کردند ! مقطعی که اتفاقا بدبینی در اوج خود بود
و آن نقاط دقیقاً آبان و آذر ۱۴۰۱ بود که اگر جریان سودآوری فعلی به همراه تقسیم سود ایجاد شده را در مقابل قیمتها در آن مقطع قرار دهیم بعضا پی به ای های حوالی یک و دو را بازار در آن مقطع میفروخت و چه عجیب هم می فروخت و قاطع از افت بیشتر صحبت میکرد !! تمام حرف ما نیز همین است تحلیلگران نگاه دقیقتر و جدیتری را در مورد قیمتها و پی بهای فعلی و آتی داشته باشند و در نظر بگیرند و اینطور نشود که یک سال بعد حسرت غفلت تحلیلی فعلی را خورده و معمای حل شده را پیش رویمان آسان ببینیم … از آن مقطع تا امروز فقط ۱۴ ماه میگذرد و قیمت برخی سهم ها تا ۱۵۰و ۲۰۰% رشد کردند !!
بتا سهم
اقتصاد / اقتصاد / اقتصاد / اقتصاد / اقتصاد