گزارش بازار امروز چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۲
سینگل و سرد ، خسته و سرخ !
در روز و روزگاری که عشق اسمش و تم قرمز رنگش بود… بازار ما فقط رنگ قرمزش را برداشت و سینگل و خسته و دل مرده به این روزها و این شرایط نگاه میکرد
امروز بازار سرمایه حال و روز خوبی نداشت و فضای فشار فروش به مانند چند روز گذشته امروز نیز او را رها نمیکرد که برخی معتقدند این فشار فروش ناشی از زهر خبر آخر وقت دیروز بود که بانک مرکزی همچنان روی سیاست ادامه نرخ ۳۰ درصد تاکید کرده و شوک جدیدی را به بازار وارد نمود
البته چهارشنبه بودن و ترس بازار از آخر هفتهها هم رویدادی مزید بر علت شده بود که بازار در عین ارزندگی انگیزه کافی برای حرکت و رشد نداشته باشد و فعلاً در مسیر سرخ و سرد فعلی در جا بزند
مسیر رشد بازار سرمایه با ترکیبی از اتفاقات و رویدادها میسر میشود نه با حرف و دعا البته در حال حاضر بسیاری از مولفههای حرکت در دل بازار ما وجود دارد اما در وزن کشی اتفاقات و رویدادها هنوز عوامل منفی نقش بیشتر و موثرتری دارند برای یک مسیر رشد همیشه دو چیز نیاز است یک جریان ارزندگی و دو جریان پول
موج ارزندگی ترکیبی از شرایط قیمت و شرایط بنیادی یک سهم است که ما در حال حاضر در بازار به اذعان تمامی آمار و اتفاقات در بهترین مقطع و پایینترین پی به ای حد خود قرار داریم و نشان میدهد که بازار جنبه ارزندگی را در دل خود دارد و میتواند شرایط منطقی و مناسبی را در این فضا رقم بزند
البته اخبار تجدید و اتفاقاتی نظیر آنچه امروز در مخابرات رخ داد هم جز همین ارزندگی به شمار میرود که باید بتواند جریان پول را نه به شکل مقطعی که به شکل مستمر در بازار سرمایه ایجاد نماید
اما ماجرا سر جریان پول است و هر آنچه که رخ میدهد سر این پول لامصب است حقیقت امر در فضای فعلی دولت با تصمیمات ریز و درشت خود که آخرین آن در مورد نرخ ۳۰ درصد است به طور کلی انگیزه جریان پول برای ورود به بازار را کور کرده و راهی جز تردید پیش روی سهامداران نگذاشته است
تصمیمات اخیر نرخ سود ۳۰ درصد هم از بعد روانی و هم از بعد عملیاتی جریان پول را با چالش مواجه کرده شدت گرفتن خروج پول از بازار سرمایه و صندوقهای فیکس افزایش عرضه در بازار را در پیش داشته و به طور کلی کار بازار برای هدایت جریان پول به سمت سهمهایبزرگو بنیادی بازار را بسیار سخت و دشوار کرده است
در این فضا و در این شرایط از بازار چه انتظاری است در عین ارزندگی همچون ورزشکاری در اوج بازی به او نمیرسد و او هر روز پژمردهتر از قبل و ناامیدتر از گذشته میشود
البته در این فضا باز هم ناامیدی جایی ندارد و همه امیدوار هستیم
در عین وجود اخبار منفی و یا بهتر بگوییم بمباران خبرهای بد موضوع تجدید و احتمال از سر گرفته شدن آن در برخی شرکتهای بزرگ و همچنین سیاست تعدیل نرخ دلار نیما کمی امیدواری به سال بعد را بیشتر کرده اما در مقابل این عوامل و این اتفاقات سرعت رشد را از او گرفته است و حتی اجازه وزن دادن و فکر کردن به این شرایط مثبت را نمیدهد
و درست ما در میانه این جریان قرار داریم و حالا فشار این اتفاقات روی سر بازار سرمایه بیشتر میشود و تازه به این همه رویداد و اتفاق فضای آخر سال را نیز اضافه کنید که تازه فیل بعضی از حقوقیها یاد هندوستان میافتد و به فکر شناسایی سود و نقد کردن و خبرهایی از این دست هستند
باز هم تاکید میکنیم به هیچ وجه به بازار سرمایه ناامید نیستیم و معتقدیم اتمام موج خبرهای منفی به خصوص در بحث نرخ سود ۳۰ درصد یک شوک اولیه و موقت برای کلیت بازار خواهد بود که امیدواریم این موضوع در هفتههای بعد و یا کمی امیدوارتر باشیم روزهای بعد خود را نشان دهد
البته بخشنامه دیروز بانک مرکزی نشان میداد او خوششششش آمده و احتمالاً جریان نرخ ۳۰ درصد را ادامه دهد…
البته جریان بیانیه دیروز بانک مرکزی یک نکته را به صراحت و وضوح نشان داد که بین خود اعضای کابینه و دولت نیز در مورد این موضوع اختلاف نظر جدی وجود دارد چرا که وزارت اقتصاد و وزیر اقتصاد شخصاً اعلام کردند این موضوع موقت است به زودی به پایان میرسد اما بیانیه بانک مرکزی دیروز دقیقاً نقطه مقابل آن را نشان میداد
از این بیانیه و آنچه در چند روز گذشته رخ داده برداشت میشود که مهمترین آن این است که در شرایط نسبتا بحرانی قرار داریم و این فاز اتفاقات و رویدادها نشان دهنده عمق این شرایط است ببینید در یک اقتصاد درست و سالم افزایش نرخ سود و به طور کلی سیاستهای انقباضی منجر به کنترل تورم و البته رکود یا به اصطلاح کاهش اشتغال میشود و تمام هنر اقتصاددانها و سیاستمداران این است که جایی بین این دو خط حرکت کرده و فضا را منطقی و نرمال نگه دارند اما سابقه و گذشته کشور ما بارها و بارها نشان داده هر بار این سیاست انقباضی در پیش گرفته شده است شاید در کوتاه مدت اثرات موثری داشته باشد اما در میان مدت و بلند مدت و پس از گذشت مدتی اتفاقاً جهشهای بزرگ و پرش های قیمتی پس از اعمال این سیاستها اتفاق افتاده
که دلیل آن هم واضح و روشن است در مملکت ما بخش عمدهای از تورم به واسطه رفتار خود دولت ایجاد میشود و آن هم به دلیل عدم کنترل بر هزینهها کسری بودجه و در نظر گرفتن سیاستهای غلط اقتصادیست که منجر به چنین کسریها و سپس چاپ پول و ایجاد تورم میگردد
در اقتصادی که تولید نمیتواند این پول را جذب کند دولت از یک سو خودش و در سوی دیگر بانکها چاپ پول را سرعت بخشیده و انجام میدهند و جایی دشمن هم روی این محاسبات حساب میکند و با کشیدن فیتیله تحریم فشار بزرگی به اقتصاد وارد کرده و شوک و آتش در خرمن سفره مردم را ایجاد میکند
حالا به نظر چرا بسیاری از عزیزان با علم به این ماجرا دست به چنین کاری میزنند مشخص است یک چارهای جز این وجود ندارد راه حلهای کوتاه مدت جایگزین مسیر بلند مدت شده است
سرمایه اجتماعی وقتی کاهش پیدا میکند بیاعتمادی به جریان اقتصادی ایجاد شده از سمت دولت بیشتر میشود و کار سختتر خواهد شد
به نظر این بار نیز جریان نرخ سود نمیتواند چاره کار باشد و احتمالاً به زودی تبعات آن را در اقتصاد مشاهده خواهیم کرد
در مورد این موضوع مفصلتر در روزهای آتی صحبت میکنیم که احتمالاً این سیاست حبس نقدینگی به دنبال خود برخی تصمیمات را میآورد که احتمالاً دولت قصد دارد در سال آینده اجرا نماید
و اما حرف آخر که اگر نمیگفتیم دوباره غمباد میشد و روی دل ما میماند دیروز برخی خودروها دوباره در بورس کالا عرضه شدند و شاهد بودیم که در قیمت پایه مشتری وجود نداشت…
خوب به خاطر دارید که نرخ ها و اقبال به خرید از طریق بورس کالا داشت خوب پیش میرفت و همین رویداد دیروز در آن مقطع برای خودرو شاهین رخ داد خودرویی که در بورس کالا عرضه شد و مشتری نداشت و درست بعد از این ماجرا و دست به دست هم دادن بیسوادی و باند دلالی ، خودرو را از بورس کالا بیرون کشید و قیمتها منفجر شد تا یک بار دیگر به همگان ثابت شود که جمله” بورس کالا عامل گرانی خودرو است” چیزی جز یک توهم، یک شعار پوپولیستی برای ساکت کردن مردم و البته پر کردن جیب دلالان نبوده
و تاکید میکنیم یک تصمیم اشتباه دیگر بر کتاب هزار برگ تصمیمات اشتباه دولت نوشته شد…
دولت با خروج خودرو از بورس کالا هم به وجهه خود آسیب زد ،هم خودرو گران شد ،هم شرکتهای خودرویی با زیان انباشته بیشتر مواجه شدند و یک بازی چند سر باخت را به وجود آورد و البته این میان جیب دلالان تنها وجه برنده بازی بود که هیچ بعید نیست تصمیمات اخذ شده در راستای همین برنده شدن این طیف باشد
اما امروز که بار دیگر این فرصت فراهم است به نظر بد نیست دولت این موضوع را بار دیگر بررسی کند و بار دیگر معتقدیم نقش سازمان بورس به عنوان یک نهاد تصمیم ساز بسیار مهم و حیاتی است و اگر بار قبل خودرو با این شکل و این شرایط از بورس کالا خارج شد بی تعارف بیعرضگی مسئولان سازمان بورس بود که نتوانست جلوی تصمیمات غیر کارشناسانه بایستد و حرف خود را بزند مثل هزاران تصمیم دیگر دوباره سکوت و سکوت…
اتفاق دیروز و بدون مشتری ماندن خودروها باعث شد یک بار دیگر بر همگان اثبات شود که ،هرچند بورس کالا جای مناسبی برای عرضه خودرو نیست، اما در نبود یک سیستم شفاف روشن و در حالی که دولت هم روی تصمیم غلط نرخ گذاری دستوری ایستادگی میکند بورس کالا تنها مسیر برای برنده بودن همه افراد حاضر در این بازی است
کاش یک بار دیگر حداقل مسئولان و مدیران سازمان بورس این تلاش را داشته باشند و یک بار دیگر عرضه خودرو در بورس کالا را با محوریت ایجاد منفعت برای ابتدا مصرف کننده و سپس تولید کننده استارت بزنند…
بتا سهم