گزارش بازارامروزیکشنبه ۲۹بهمن ۱۴۰۲
قادر افکت یا بهانه های رشد!
امروز بازار سرمایه به بهانه های ریزو درشت مختلف و البته بیش از هرچیز قرار گرفتن در نقاطی که حداقل این مدت بوده با بهانه هایی از جنس قادر کمی حال و روز بهتری داشت . درواقع بازار امروز آماده یک برگشت بود و تصمیمات گرفته شده بهانه خوبی برای برگشت او شد .
امروز در بخش پایانی مفصل تر در مورد این حضور و این تغییر صحبت خواهیم کرد ولی قبل از هر چیز اگر واقعا قرار است به بازار کمک شود باید از جنس کمک های قطعی و عملیاتی باشد نه حرفو با هوا و نکته دوم که به نظر از نکته اول مهم تراست این بوده که بپذریم شرایط بحرانی است و تصمیمات گرفته شده حتی اگر غیرمنطقی باشد در راستای کمک به خروج ازاین بحران گرفته می شود …
خیلی وقت پیش هم این را نوشتیم و گفتیم که فضای بحرانی اگر حل نشود کم کم به فاجعه ختم می شود و این موضوع امروز باردیگر خود را نشان داده و قرار باشد جلوی این روند گرفته نشود دوباره فاجعه های قبلی تکرار می شود به نظر هر تصمیمی چه از جنس قادر باشد چه جنس دیگر باید در فضای حل بحران پیش برود …
بازار امروز را در حالی آغاز کردیم که جو منفی دیروز فشار روانی وارده به آن طبیعی بود که یک نیمچه واکنش هایی را به همراه داشته باشد و که برخی در تصمیمات صبح در مورد بازارگردانی و عرضه های اولیه گرفته شد و برخی دیگر هم در روزهای اتی …
انتظار این است که حداقل در چنین روزهایی که فضا متفاوتتر میشود زیر بار فشار روانی حداقل تصمیم گیران اندکی روی خوش به بازار نشان داده و فضا را تغییر دهند و البته همچنان امیدواریهای بازار به تغییر و اتفاقات مثبت زیاد است به خصوص اینکه حالا در کنار جو روانی بهبود بازار ، امیدواری ها به رشد در ماه پایانی سال و نگاه تکنیکالی و چارتیستی نیز به ماجرا اضافه شده … بسیاری از تکنیکالیستها معتقدند فارغ از تحولات بنیادی ، بازار در نقاطی قرار گرفته که همیشه در چنین نقاط یک برگشت حتی موقت را شاهد بوده و بهانههای آن هم جور میشود از همین رو بسیاری از چارتیستها به دنبال بهانهای برای برگشت بازار و شناسایی نقطه عطفی روی نمودار خود هستند .
برخی تصمیمات امروز را این بهانه میدانند ولی معتقدیم به اخبار قوی تری احتیاج است . لغو عرضه اولیه و یا مهم تر از آن کنترل بازارگردان ها اقدامات اولیه خوبی است ولی فقط مرهم کوتاه برای این زخم عمیق است و چاره کار نیست … بازهم میگوییم امیدواریها به بازار کم نیست شرایط ارزندگی بازار هم جذاب است منتها آن انگیزه و عاملی که بتواند رشد بازار را رقم بزند در حال حاضر دیده نمیشود …
نهاد ناظر و سیاستگذار که در قالب دولت به ان نگاه میکنیم هم آنقدر در کارنامه اخیر خود نقاط سیاه و ضربه زدن به بازار را داشتهاند که همه از آنها قطع امید کردند البته برخی معتقدند خودرو و بازگشت خودرو میتواند سرآغاز حرکت بازار شود بازاری که با رفتن خودرو انگار خون از رگهای او رفت و حالا با برگشتند این نماد امیدواریم کمی اوضاع سر و سامان بگیرد… ولی خالی خالی نمی شود و باید انگیزه های جدی برای بازار ایجاد شود . شاید تصمیمات این چنینی فقط کمی ریزش بازار را متوقف کرده و سرعت افت او را کم کند ولی برای موج های بلند به خبرهای قوی ترو اقدامات مهم تری نیاز است .
و اما در همین راستا سراغ حرف اخر امروز میرویم …
دیروز شاهد بروز تغییراتی در سازمان بورس بودیم که مدیریت قبلی نظارت یعنی امیر مهدی صبایی جای خود را به قادر معصومی که هم تا قبل ازاین مدیریت صندوق توسعه را بر عهده داشت داد … قبل از هر چیز چند نکته را بیان کنیم به دلیل اینکه از نزدیک با هر دو فرد آشنا بوده و کار کردهایم نکاتی را عرض میکنیم
نکته اول خسته نباشید به صبایی گفته و باید اذعان داشت کارنامه او فارغ از زیر و بمهای بازار ، نقاط مثبت و منفی داشت که وزن نقاط مثبت او به خصوص در چند ماه اخیر بیشتر بود به طور کلی این جایگاه در عین حساسیت همیشه دشمن تراشی و مخالفت هایی را دارد که به نظر توانسته بود از پس ان بر بیاید و صد البته هر کاری ایراداتی هم دارد اما توانسته بود طی این مدت اخیر ضعف های حاکم بر تصمیم گیری ها در سازمان را تا حدودی پوشش دهد …
این مسئولیت چند بعد حوزه کاری را در دل خود دارد یک بعد نظارتی ، یک بعد بازاری و بحث کمک به بازار و یک بعد عملیاتی که به نظر برای بررسی عملکرد و یا مسیر آینده باید هر سه بعد را زیر نظر گرفت و بدون در نظر گرفتن این ۳ بعد نمیتوان کسی یا عملکردی را قضاوت کرد …
در دوران صبایی موضوع نظارت بر افراد و معاملهگران و مدیران صندوق ها و … برای اولین بار مشخص و منظم و سیستمی شده و با طراحی الگوریتمهای نظارتی ریز و درشت بسیاری از تحرکات و اتفاقات را شناسایی میکرد . فکر میکنیم قبلتر هم بیان کرده بودیم هیچکس با موضوع نظارت مخالفتی ندارد و مخالف نیست به خصوص اینکه انتظار بسیاری از فعالان بازاری این است که سازمان بتواند جلوی فسادها و اتفاقات منفی و حاشیه دار مختلف را بگیرد و قطعاً چنین رویهای باعث بروز برخی نارضایتیها میشود که طبیعی است و اگر بپذیریم که فساد فساد است و کار غیرمنطقی توجیهی ندارد به نظر این موضوع کاملاً پذیرفته خواهد شد …
پس چه صباحی باشد چه قادر و چه دانا و توانا … سهم پروژه کردن و زدن به کد حقوقی و رفتار فرانت و … تخلف است اگر کسی موافق این نوع رفتار است بحث چیز دیگری است … البته در نوع نگاه و عملکرد فضا کمی فرق میکند و کل ماجرا همین جاست …
بحث و اختلاف نظر ما این بود که به خصوص در دستورالعمل اخیر حوزه نظارت به سمت سلیقهای شدن نرود و با رفتار سلیقهای دافعه سهامداران و سرمایهگذاران را رقم نزند چیزی که در ماههای پایانی کمی گارد سازمان بود و البته رفتار غیرمنطقی مشاهده نشد اما حرف و برنامهریزی آن صورت گرفت و دقیقاً این همان نقطهای است که به نظر موجب سفت و سختتر شدن این جایگاه در مواجهه با بازار میشود . کار اقای معصومی این است که درعین پایبندی به اصول روی این موضوع در خط تعادل حرکت کند .
شاید مدیریت جدید بد نباشد که کمی سیاست مشت آهنین را حداقل در فضای فعلی بازار آرامتر پیش برده تا اوضاع کمی بهتر شود و البته باز هم تاکید میکنیم هیچکس از تخلفات دفاع نمیکند و به نظر ادامه همان سیاستهای قبل با حضور دقیقتر الگوریتمهای شناسایی تخلفات و همچنین پرهیز از اعمل نظر سلیقهای میتواند همچنان بهترین راهکار باشد …
اما یک بعد دیگر ماجرا بعد عملیاتی است که به نظر با توجه به سابقه معصومی در صندوقهای تثبیت و توسعه در این بعد میتواند کمکهای ریز و درشت زیادی را نسبت به فضای معاملات و تعامل با حقوقیها و بسیج آنها برای کمک به بازار رقم بزند.
تجدید نظر جدی در بازارگردانیها و برخی دستورالعمل های دیگر و تعامل جدی با حقوقیها میتواند نقاط ویژه و مثبت این دوره باشد کما اینکه در دوره گذشته نیز در بسیاری از اوقات شاهد بودیم احترام به دیدگاه حقوقیها در خرید و فروش در بازار توسط حقیقیها و حقوقیها محترم شمرده میشد و آن سیاست چکشی قبل در دوره گذشته تکرار نشد که البته بسیاری معتقدند مزیتها و معایب زیادی داشت ولی میتوان در یک محیط تعاملی به خصوص در شرایط فعلی و برای خروج از بحران حرکت کرد .
و اما بعد آخر بعد مسئولیت پذیری در قبال بازار است در دوران صبایی از نزدیک شاهد بودیم که چه اقدامات و چه اتفاقاتی برای کمک به بازار شکل گرفته میشد و ارتباط با شرکتها و حقوقیها به چه شکل بود و شاید در شش ماه گذشته این مهمترین حوزه در سازمان بورس بود که داشت کار میکرد از تجدید بگیر تا اخبار ریز و درشت دیگر و عملیات خرید به نظر این بعد نباید فراموش شود و این جایگاه باید بتواند نقش مغفول مانده و کاری که مدیران بالا دست در انجام ان ناتوانند انجام دهد و پیش ببرد.
باز هم تاکید میکنیم این بعد در حال حاضر برای بازار حیاتیتر و واجبتر است و حتی پیگیری اقداماتی که تاکنون پیگیری نشده و پیش نرفته از مهمترین آنهاست شاید بسیاری بگویند این موضوع خیلی ارتباطی با حوزه مسئولیت ندارد اما وقتی ریاست یک سازمان و یا سایر ارکان ذرهای دل برای بازار نمیسوزانند انتظار فعالان بازار برخی از افراد که از دل این جماعت بیرون آمدند و به آن حوزه رسیدند بیشتر میشود
در آخر به صبایی خسته نباشید میگوییم و معتقدیم دوران مدیریت او دوران خوب و مناسبی برای بازار سرمایه و سازمان بود و برای قادر معصومی آرزوی روزهای خوب داریم و معتقدیم کار سختی پیش رو دارد که امیدواریم از پسش بر بیاید اما دوستانه و برادرانه یک توصیه به ایشان داریم و آن هم این است که در تمامی تصمیمات و اتفاقات و رویدادها سمت درست ماجرا بایستد یعنی سمت بازار و مطمئن باشید اگر چنین سمتی بایستد و قرار بگیرد حداقل حتی اگر دوره مدیریت یک ماه هم باشد به مانند برخی دوستان برای صندلی دست به هر کاری نزده و نام ماندگارتری در بازار خواهد داشت…
بتا سهم
بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه