گزارش بازار امروز سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲
سرها در گریبان است؟!!

امروز بازار سرمایه شبیه دیروز بود و کم حجم و کم رمق فقط کمی رقص دلار و خبرها و اتفاقات باعث شده بود بازار چشمک زنان تر رفتار کند و کمی وضعیت بهتری را داشته  باشد . امیدواریم این اخرین گزارش بازاری باشد که از سرما و سردی هوا و بازار صحبت میکنیم … حجم معاملات که فعلا چیزی را نشان نمیدهد ولی همه امیدواریم …

بازار این روزها در فضای سرد و عجیبی قرار گرفته سردتر از شب‌های تهران… یخبندان عجیبی در خبرها برقرار است و بدتر از همه هیچکس حال این بازار را نمی‌پرسد و خبری از آن نمی‌گیرد شعر زمستان اخوان را صد بار که مرور کنیم تو گویی همین حالا برای بازار ما سرودند …سرها در گریبان است و بازار ما آن سنگ تیپا خورده رنجور …. در دفعات قبل باز کمی رگ غیرت مسولین گل می‌کرد و کمی در این روزها و این شرایط به کمک بازار می‌آمدند اما حالا انگار نه انگار همه چیز رها شده درد بازار که مشخص است درمان او هم روشن …

باید اعتماد به بازار برگردد و این اعتماد به سلسله تصمیمات مهم و سخت و محکمی احتیاج دارد که در حال حاضر در چهره سیاستگذار این موضوع دیده نمی‌شود و سهامدار بیچاره هم متوجه شده است که قیافه این عزیزان به تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی برای بازار نمی‌خورد و ناامید برای جا نماندن از سایر بازارها دست به فروش می‌زند… رفتار این چند وقت اخیر بیشتر رفتار از سر ناامیدی است و  استیصال…  یاس و ناامیدی را در فضای فعلی بازار می‌توانیم ببینیم و اگر هم حرکتی و جریانی شکل می‌گیرد خیلی زود فروکش می‌کند…

حتی بازار آنقدر خموده و بی رمق شده است که خبرهای خوب گزارش‌ها نیز در او تاثیر خاصی ندارد حتی بورس کالا هم خیلی نتوانست با رونق خود بازار را به حرکت در بیاورد کار بازار این روزها آسان نیست ما برای حرکت بازار به خبرهای متعدد و اتفاقات مثبت پشت سر هم نیاز داریم و گزارش و شرایط بنیادی به تنهایی کافی نیست.

رشد دلار در بازار شاید کمی شدت منفی بازار را کم کند اما چشم بازار به نیماست چشم بازار به خودرویی‌هاست که بار دیگر از قاتلش انتظار یک تصمیم درست و منطقی دارد تصمیمی از جنس تجدید و یا افزایش نرخ…

یک جمله را این میان بگوییم از تجدید صحبت کردیم و برخی این روزها طلبکارانه بیان می‌کنند که گره زدن بازار به تجدید درست نیست و اصلاً تجدید برای چه باید مطرح باشد !

کاری با دگم بودن و سواد بازاری این دوستان نداریم… اما معتقدیم و بارها بیان کردیم که تجدید نه یک راه حل که یک انگیزه برای حرکت بازار است و وقتی در چنین فضایی انگیزه بازار را می‌گیرید و به او شوکی وارد نمی‌کنید به چنین رخوت و بی‌رمقی نیز دچار می‌شوید و نکته دیگر پناه بردن به تجدید از سر بی‌عرضگی مدیران ریز و درشت شرکت‌هاست که برای چندرغاز حقوق صندلی هیئت مدیره‌ها و ماندن در آن صندلی دهان خود را با چسب دوقلو بستند که مبادا علیه دولت چیزی بگویند و صندلی شان به خطر بیفتد …پناه بردن به تجدید پناه بردن به تورم است از ظلم چنین مدیرانی که عُرضه دفاع از حقوق سهامداران را ندارند و به جای اینکه خود را وامدار سهامدار ببینند تا کمر جلوی دولت خم شده‌اند و حالا ژست انتقاد از تجدید می‌گیرند…

این موضوع در سازمان بورس هم صدق می‌کند برخی به اصطلاح کارشناسانه در مورد تجدید نظر می‌دهند در حالی که وقتی سر شرکت‌ها را یکی یکی می‌برند از ترس از دست دادن صندلی و میز خود سکوت اختیار کرده و آنجا قدرت زبان کارشناسی آنها لال می‌شود. این موضوعی بود که چند وقتیست روی دل ما مانده بود بهتر دیدیم امروز  بیان کنیم…

هیچکس نگفت تجدید راه حل بازار است شرایطی که شما برای شرکت‌ها به وجود آورده‌اید باعث شده بگوییم تجدید میانبری برای به حرکت درآوردن بازار بود که عُرضه انجام آن را هم بسیاری از همین شرکت‌ها نداشتند حتی سازمان هم با این همه ادعا نتوانست که با وجود حمایت‌های وزیر این موضوع را پیش ببرد …

اما به بازار برگردیم بسیاری می‌پرسند قرار است چه شود تا کجا می‌ریزیم حقیقت امر به یک سلسله از تفکرات و اتفاقات نیاز داریم و شاید بیان آن در این لحظه و در این مرحله خنده‌دار به نظر برسد اما اگر قرار باشد فقط بر اساس موج حرکت کنیم که دیگر فایده‌ای ندارد معتقدیم که شرایط شرکت‌ها با تمامی اخبار منفی قیمت را لحاظ کرده و روی تابلو نشسته است

از سوی دیگر به زودی شاهد دو عقبگرد جدی سیاستگذار در حوزه نرخ سود و نرخ دلار نیما خواهیم بود شاید به سرعت این موضوع رخ ندهد اما اجتناب ناپذیر است و در آن مقطع است که فنر بازار به واسطه جمع شدن طی این مدت با سرعت و برگشت سریع مواجه می‌شود . همین حالا نیز کم کم گردنگیران نرخ  ۳۰% کم می شوند !

این رویداد شاید به سال ۱۴۰۲ هم قد ندهد و شاهد تغییر رفتار در ۱۴۰۳ باشیم اما هرچه هست تا این تغییر رفتار رخ ندهد بازار سیگنال قطعی برای رشد با طول موج بالا را دریافت نمی‌کند درست است که همه ما می‌دانیم دولت با ندانم کاری قاتل این بازار شده و او را به این روز انداخته اما اگر هم قرار باشد حرکتی کند بدون خواست و تصمیم دولت رخ نخواهد داد .

باید در سلسله سیاستگذاری‌های دولت در مواجه با شرکت‌ها فضای مناسبی را داشته باشیم تا بازار حرکت کند و البته بدشانسی بازار این است که درست در مواجهه با چنین فضا و چنین اخباری در ماهی قرار گرفته که شرایط او خاص و ویژه پیش می‌رود و فشار فروش ناشی از اتفاقات مختلف کم نیست

و اما حرف آخر …
این روزها بحث نرخ ۳۰% داغ است … و ما هم  سراغ مهم‌ترین و تاثیرگذارترین اتفاق این روزها می‌رویم

چند نکته در مورد این موضوع لازم است بیان شود به نظر کسانی که این تصمیم را گرفتند دچار اشتباه محاسباتی عجیبی شده‌اند که از یک سیاستگذار پولی بعید بود و نشان از عمق بی‌تدبیری در چنین تصمیمی حکایت می‌کرد و البته یک موضوع دیگر را نیز نشان می‌دهد که سیاستگذاران و تصمیم گیران و مسئولان ما در فضای خودساخته آزمایشگاهی تصمیمات این چنینی را می‌گیرند و حاضر به وزن دادن به بازار و نظام عرضه و تقاضا نیستند و وقتی چنین اصلی را رد می‌کنی و نمی‌پذیری و برای کسانی که در بازارهای مختلف کار می‌کنند اندک عقل و خردی را در نظر نمی‌گیرید بعد از تصمیمات نیز چنین دهن کجی را شاهدید و سیلی سخت اقتصاد را می‌خورید

نرخ سود ۳۰ درصد با این تفکر ایجاد شد که از ترس افزایش نرخ ارز جلوی جریان پول برای هجوم به بازار ارز را بگیرد غافل از اینکه کسی فکر نکرد که این جریان پول عاقل‌تر از آنهاست و زرنگ‌تر است و با همه ابعاد فکری تصمیمات نیز آشناست .جریانی که به دنبال خرید ارز و یا طلا یا هر بازار دیگری می‌رود ریسک آن را به جان خریده و حاضر به سودهای این چنینی نیست چرا چون اعدادی نزدیک به این سودها با کمی مشورت و مشاوره سمت اوراق‌ها و صندوق‌های فیکس وجود داشت پس این جریان پول که در آن بازارها فعال بود با چنین شرایطی در تصمیم خود تجدید نظر نمی‌کرد اما این اشتباه محاسباتی سیاستگذاران بود که فکر می‌کردند میتوانند با این سیاست جلوی این موج را بگیرند …

اما شما ببینید چه اتفاقی رخ داد … نرخ ارز به همان نقاط برگشته بانک مرکزی منفعلانه وقتی نرخ پایین می‌آید آن را ناشی از سیاست‌های خود می‌داند و وقتی بالا می‌رود ،در گفتار بیان می‌کند که نرخ غیر رسمی را قبول ندارد که البته چند باری هم گفتیم این نرخ هم نشان داده شما و تصمیمات شما را قبول ندارد و به آن وزن نمی‌دهد …

این موضوع بی اثر بودن نرخ ۳۰%  تا به امروز زیر لوای پنهان خبرها قرار داشت و کسی حاضر نبود فریاد بزند که این پادشاه سیستم پولی و بانکی لخت است و تصمیمات او غیر منطقی…

همه به شکل غیر رسمی اذعان می‌کردند که سیاست ۳۰ درصد سیاست شکست خورده‌ای برای کنترل بازارهاست چرا که دنیای سیاست و تورم انتظاری و حتی یک سخنرانی اینطرف و آنطرف از این دست سیاست‌ها اثرگذاری بیشتری دارد و حتی موضوع ۳۰ درصد نشان داد که چقدر اوضاع می‌تواند بغرنج باشد که به چنین تصمیماتی منجر شده اما کسی به شکل رسمی آن را بیان نمی‌کرد تا اینکه بانک‌ها یکی یکی اطلاعیه زدند و گفتند که چیزی جذب این بازار و بانک‌ها نشده و بیشتر سپرده‌هایی که با همان نرخ‌های قبلی هم راضی بودند حالا به نرخ بالاتر آمدند و این یعنی یک سیاست واضح  اشتباه  و خلق پول که ناشی از عدم شناخت محیط پدید آمده…و نکته بعد که مهمتر است تقریباً برای همگان مشخص شد هیچ برنامه‌ای برای تامین مالی تولید وجود ندارد تمام این حرف ها بهانه است …

حالا هم همه چیز تقریباً برای همه روشن شده و توجیهات و بهانه‌های مختلف برای این تصمیم بیان می‌شود اما روشن و واضح است که یا قرار است به این سیاست اشتباه ادامه بدهیم و یا آن را متوقف کنیم ولی قبل از هر تصمیمی باید عزیزان بدانند نرخ ارز با این تصمیمات کنترل نمی‌شود .نقدینگی مسیر درست می‌خواهد …همچون سیلی است که باید هدایت شود عیب ماجرا اینجاست که کسانی که تصمیم گیری می‌کنند حتی حاضر نیستند اندکی وقت بگذارند و ببینند که دنیا چه کرده ،علم اقتصاد را که ما اختراع نکردیم همه جای دنیا در حال اجراست

شما هم نسخه‌ای فراتر از آنچه وجود دارد نمی‌توانید داشته باشید، در همه جای دنیا نقدینگی در مسیری درست به سمت تجهیز و کمک به تولید پیش می‌رود و ارزش آفرینی و ثروت سازی و شغل سازی می‌کند و پل این ماجرا بازار سرمایه است.

دانشمندان و کم خردان سیاستگذار این پل را خراب کردند و حالا با طناب می‌خواهند این مسافر سنگین وزن را به آن طرف پل برسانند ۴۰ سال است که این سیاست در حال اجراست و نتیجه آن را می‌بینید حتی اگر قرار بود اوراقی هم از دل نقدینگی برای تولید فراهم آید باز هم مسیر آن بازار سرمایه بود اما این موضوع هم به بدترین شکل پیش رفت تا بر همگان ثابت شود آزمون و خطا هنوز مهم‌ترین راه برای سیاستگذاران است . سرمایه‌های مردم هم همچون موش آزمایشگاهی زیر این سیاست‌ها قرار دارند

بگذریم و امروز هم با دل پر زیاد حرف زدیم و سراغ بازاری برویم که زیر بار اطلاعیه‌های ریز و درشت ماهانه قرار گرفته است ولی بیشتر تماشاچی است … بازهم  تاکید میکنیم امیدواریم فردا چهارشنبه داغ ترو بهتری را شاهد  باشیم

بتا سهم

#گزارش_بازار

بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *