گزارش بازار امروز دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲
ویراژ مارپیچ با خودرویی ها !
امروز حکایت بازار سرمایه درست شبیه این یدک کش هایی بود که ماشین را میکشند . یدک کش بازار خودرو بود که با هر حرکت او کل بازار تحت تاثیر قرار میگرفت و البته بعد از ۲ روز مثبت خوب این عرضه معمولا در طبیعت بازار است . بازارهم باید دست به دست شود و فرصتهای خرید جدید به وجود آورد منتهی هنوز بسیاری به این موضوع باور ندارند که روند تغییر کرده و امروز سعی میکنیم در مورد این موضوع بیشتر صحبت کنیم … البته هنوز واقعا نمی شود گفت روند تغییر کرده و سوت پایان اصلاح قیمت ها را داریم …
امروز بازار یک روز خاص ویژه و متفاوت را نسبت به روزهای قبل آغاز کرد روزی که در آن عیار بازار محک میخورد و میتوانستیم عزم جزم جریان پول را در چشمهای عرضه و تقاضا ببینیم . جدال جذاب و زیبایی بین خریدار و فروشنده در بازار در جریان بود که به نوعی این خود دیدگاه خوشبینها و بدبینها به بازار بود که تا حدودی داشت روی تابلو خودنمایی میکرد چیزی که البته تابلو نشان میداد برتری عرضه در تقاضا بود …برای حرکت امروز و روزهای آتی بسیاری ۳ سناریو را فرض میکنند و در نظر میگیرند …
سناریوی اول
سناریوی بدبینانه بازار است که بیان میکنند که مثلا فردا و روزهای اتی با عرضه خودرو کل بازار زیر فشار فروش رفته به طور کلی همه چیز به هم میریزد و بازار به پایان چند روز خوب مثبت و طلایی خاتمه میدهد بسیاری بر این عقیدهاند که این یکی از مهمترین سناریوهای بازار است چهره بازار امروز نیز این را نشان میداد که بله ممکن است این سناریو محقق شود و خیلی هم دور نیست …
سناریوی دوم
سناریو خوشبینانهای است که بخش اول سناریوی اول را تایید میکند یعنی عرضه صف خودرو و به طور کلی عرضه کل بازار را خواهیم داشت اما تفاوت آن با سناریوی اول این است که دوباره و یا بعد از زد و خورد اصلی بازار، شرایط بهتر شده و دوباره شاهد تشکیل صفوف خرید و سفت شدن تقاضا در بازار خواهیم بود.
و سناریو سوم
چیزی بین این دو منتها با عجین شدن سیاست صبر است یعنی به ما میگوید که احتمالاً بازار عرضه میشود و منفی آن چیزی که برخی در سناریوی اول مطرح میکنند خواهد شد … ولی با یک نگاه اماده و صبور … به نظر این هم سناریوی جالبیست و طی روزهای آتی بازار با حجم گرفتن شرایط بهتری را رقم خواهد زد.
برآیند این سه سناریو از دید ما این است که حداقل در شرایط فعلی معتقد به سناریوی اول نیستیم و حتی روزهای بعد اگر قیمتها متعادل و یا اگر منفی بود منفی بازار را با دید هفته های پیش رو فرصت خرید میدانیم
به نظر این موضوع را باید مدنظر قرار دهیم که اگر قرار بر تغییر چهره بازار باشد این موضوع خود را در ادامهدار بودن حجم معاملات نشان میدهد یک نکته دیگه را نیز بیان کنیم که شاید از دید برخی سناریوی سوم یعنی صبر در بازار براین موضوع است که روز سهشنبه سران قوا تصمیم مهمی را در رابطه با خودروییها خواهند داشت که شاید بازار تا حدودی نسبت به این موضوع صبر کند…
شاید با بازار امروز نتوان گفت کدام سناریو در حال وقوع است اما احساس میکنیم نوع معاملات و و حجم و شرایط قیمتها تا حدودی سناریوی بدبینانه را از بازار دور کرده و دو سناریوی بعد برای این روزهای بازار بیشتر مطرح است . به خصوص سناریو سوم که چشم به فردا دوخته …
البته معاملات امروز از نظر حجم و ارزش امیدواریها به بازار را حفظ کرد اما به طور کلی هنوز تردیدهای جدی در بین برخی از سهامداران وجود دارد که روند فعلی را روند ادامهدار و جدی نمیبینند و همانطور که طی روزهای گذشته گفتیم وقت آن رسیده که سیاستگذار کمی فرمان را چرخانده و با خبرهای مختلف اطمینان به بازار را برگرداند که به نظر اولین مرحله برای این ماجرا موضوع خودروییهاست . بسیاری از فعالان هم چشم به این اولین ایستگاه دارند !
در هر صورت بازار امروز تحولات ریز و درشت منفی و مثبت زیادی داشت که به نظر وزن رویدادهای مثبت آن بیش از منفی بوده ولی وزن قیمت ها در بازار بیشتر منفی بود اما قبول کنید که حجم معاملات به ما میگویید فضا کمی تغییر کرده است …ارزش کل معاملات امروز بازار ۳۱۳٫۷۷۲ میلیارد تومان بوده که از این مبلغ ۶۰۸۷ میلیارد تومان آن مربوط به معاملات خرد سهام و صندوق های قابل معامله سهامی بوده است این چندمین روز است که ارزش خرد بالای ۶ همت است .
البته یک نکته را دست کم نگیرید همچنان ذهن بازار درگیر تارگتهای تکنیکالیستهاست یعنی اگر در ذهن بسیاری موضوع نمودار و شاخص و سقف اولیه و برگشت آن در تارگت مشخصی است این موضوع میتواند به چالش بازار هم تبدیل شود . به چه معنی … دقت کنید و به خاطر بیاورید طی چند وقت گذشته چند باری از تاریخ ۷ اسفند به عنوان زمانی برای برگشت و واکنش بازار یاد کردیم چارتیستها این اعداد را ترسیم میکردند و بر اساس سیکلهای زمانی به این نتیجه میرسیدند و ما هم اشاره میکردیم فقط …
حالا وقتی بازار در همان حوالی برگشت زده مطمئناً در نقطهای که به عنوان هدف اولیه در نظر دارند فشار فروش و عرضه زیاد خواهد بود برخی این اعداد را محدوده۲٫۲ و برخی اعداد بالاتری میدانند اما در هر صورت این دیدگاه و این بازی در بازار در جریان است و فقط و فقط با موج خبرهای مثبت میتوان از روی این سنگرهای سفت و سخت سیمانی عبور کرد وگرنه هر بار با نزدیک شدن به این اعداد زد و خورد های زیادی داریم …
اما حرف آخر هرچه کردیم نتوانستیم در مورد موضوع دیروز بانک مرکزی و فروش سکه صحبت نکنیم …
چند نکته مهم در دل این اتفاق و رویداد وجود دارد که امروز با وجود طولانی شدن مطلب بیان میکنیم اولین و مهمترین موضوع این است که مملکت در تصمیمگیریهای مهم تبدیل به بازیهای بچهگانه شده و تو گویی در مهد کودک در حال قدم زدن هستند. بانک مرکزی با وزارت اقتصاد و سازمان بورس موضوع عرضه سکه را با مدلی بچه گانه به مرکز ساختمانی چندین طبقه میبرد تا بگوید این عروسک مال من است و بعد به بدترین شکل ممکن در حال پیاده کردن آن خواهد بود
سالهاست ساختار و زیرساخت فروش هر چیزی در بازار سرمایه به وجود آمده و خیلی راحت میشد این موضوع را در بازار سرمایه پیش برد اما میبینیم که چطور و با چه نگاهی این موضوع توسط برخی کوته فکر مدیریت میشود…
در تمامی تصمیمات قبلی نیز این اتفاق را شاهدیم و در نهایت میبینیم که تصمیمات بزرگ و مهم کشور چطور بازیچه این بچه بازیها و لج بازی و اختلافات فکری میشود که رئیس کیست و به هم بفهمانند کت تن کیست…
همیشه همین بوده شیطان و نفس آدم ها در جزئیات ورود میکند و اصل ماجرا فراموش میشود
از این موضوع فعلاً عبور میکنیم اما یادمان نمیرود کسانی که این بازی را به راه انداختهاند خود روزی جز بدنه این بازار بودند اما موضوع دوم وقتی نرخ سود ۳۰ درصد اعلام شد صراحتاً در همین گزارش بازار عرض کردیم کسانی که این موضوع را اعلام کردهاند هیچ شناختی از جامعه نداشته و فکر میکنند جریان پولهای سرگردان را میتوانند با این حربه جذب کنند در صورتی که آن جریان پول در حال حاضر با پذیرش ریسکهای مختلف حاضر به سپرده گذاری نیست و نتیجه چه شد همان پولهایی که در بانک وجود داشت با نرخ بالاتر به ۳۰ درصد رسید و فقط نظم بازار پولی را بر هم زد.
جریان پولی که در حال حاضر به عنوان نقدینگی خاص و ترسناک از آن یاد میشود به دنبال کسب بازدهی بالاتر از تورم و صد البته پذیرش ریسکهای آن است .فروش سکه و یا ارز و یا هر اتفاق دیگر که جنبه سفته بازانه آن لحاظ میشود و با تورم همراه خواهد بود مورد استقبال قرار میگیرد و اینجاست که باید گفت اگر واقعاً سیاستگذار قصد بلوف زدن را ندارد میخواهد به بازارها شوک وارد کند باید با حجم بالا بزای ایجاد قیمتهای منطقیتر به این بازار ورود کند و وقتی نمیتواند خود یک آلارم و سیگنال خاص برای ناظرین این موضوع است
در واقع عرضههای این چنینی دو کارکرد مهم دارد اول اینکه بخشی از جریان پول را هدایت کرده و در حوزه کسری بودجه و تامین مالی نیز عمل میکند و نکته دوم اینکه اگر واقعاً دست سیاستگذار پر باشد عرضه های این چنینی میتواند آرامش را به بازارهای ارزی بازگرداند باز هم تاکید میکنیم نرخ ۳۰ درصد علاج کار نیست و باید با زبان بازار و اقتصاد با جریان پول هوشمند صحبت کرد
با بازار و نظام ارز و سکه و هر آن چیزی که مبتنی بر بازار است باید با زبان خودش صحبت کرد. اینکه فریاد بزنید من این قیمت را قبول ندارم یا بلوف بزنید یا با خبرسازی بخواهید کاری را انجام بدهید شاید در کوتاه مدت اثرگذار باشد اما در نهایت نظام عرضه و تقاضاست که حاکم میشود. و صد البته همه این رفتارها به این دلیل است که سطح درک و فهم مردم را هم سطح خودتان در نظر میگیرید در صورتی که هوش اقتصادی مردم عادی از شما بالاتر است …
پس این را در ذهن خود داشته باشید از این پس اگر میخواهید در هر موضوعی مداخله کنید به جای شعار دادن به فکر راهکارهای عملیاتی باشید و این را نیز به خاطر بسپارید جریان نقدینگی به محض اینکه بفهمید خالی بازی میکنید یا بلوف میزنید رکب آن را با شدت بیشتر به شما میزند و آچمز خواهید شد و این دقیقاً همان رد سیلی سخت انگشتان اقتصاد روی صورت سیاستگذاران است…
موضوع بعد نرخی بود که در عرضه مورد توجه قرار گرفت که روزهای قبل نیز بیان کردیم که مرکزی همه جا فریاد میزند نرخ دلار آن چیزی است که من میگویم نرخ دلار تلگرامی را قبول ندارم اینها بازی دشمنان است و ….
بعد خود در عرضه سکه حاضر نمیشود حتی نرخ بازار آزاد را برای عرضه پیش ببرد و دلار ربع سکه را با نرخ ۹۰ هزار تومان عرضه میکند مگر شما نمیگویید این دلار را قبول ندارید چرا حاضر نیستید با نرخ ۳۸ و ۵۰۰ و یا حتی نرخ ۶۰ هزار تومان فعلی ربع سکه را عرضه کنید
چند روز پیش غنی نژاد مثال قشنگی زد . گفت اینها که با خودشان فریاد میزنند ما نرخ دلار را قبول نداریم مثل این است که بگویند جاذبه را قبول نداریم ولی حاضر نیستند اگر جاذبه را قبول ندارند از ساختمان ۳ طبقه خود را رها کنند …
این سوال و پرسش مهم امروز بسیاری از سهامداران است؟! چرا مگر مال سهامداران خار دارد که این برخورد را با آن میکنید …دلار شرکتهای بورسی که سهامداران امروز به عنوان حق الناس باید مطالبه کنند را با نرخهای پایین به وارد کننده میدهید که در نهایت این فاجعه سود و زیانی و این تراز منفی ۱۵ میلیارد دلاری را رقم بزند اما خودتان حاضر نیستید حتی به حرف خودتان هم عمل کنید…
این سیاست دوگانه تا وقتی ادامه دارد نظام ارزی نیز راه خود را میرود کسری بودجه بیداد میکند و تورم هر سال بیشتر خواهد شد و البته این حس به بازار سرمایه و سهامداران داده میشود که حاکمیت برای داراییهای شما هیچ ارزشی قائل نیست و برای تحقق شعارهای منچولبافی خود روی جیب شما حساب کرده … و میخواهد با پول و …. شما داماد شود ….از شرکتهای صادر کننده که صدا در نمیآید آنها همه چهار دستی به میز و صندلی خود چسبیدهاند اما به واقع سهامداران باید نسبت به این رفتار عجیب و دوگانه بانک مرکزی واکنش نشان دهند
چیزی که البته قبل از هر چیز به سود خود دولت خواهد بود اما یا فهم و توان درک آن را ندارد و یا آنقدر جیب دلالان وارد کنندگان گشاد و بزرگ شده که هنوز پر نشده است موضوع دیگری هم این میان وجود داشت که سعی میکنیم آن را فردا بیان کنیم تا مطلب بیش از اندازه طولانی نشود.
بتا سهم
بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه