گزارش بازار امروز دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲
سیزده بدر حجم ها!
امروز بازار یک روز خاص و متفاوت از نظر جریان پول را تجربه کرد و سابقه نداشت که چنین حجمی را بعد ازمدت ها به این شکل شاهد باشیم و این جز همان هنر خلبانی و هدایت هواپیما نیست و نشان میدهد اگر این وسط چاله های هوایی هم دست اندازی را ایجاد کرده و کمی بازار پرعرضه می شود به نظر طبیعت این مسیر است و باید به چشم انداز توجه کرد . صد البته حرکت در مسیر بدون ارزندگی را کسی جذاب نمی بیند ولی در حال حاضر بازار از نظر بنیادی میتواند مولفه های امیدوار کننده ای را داشته باشد
بازار امروز با نزدیک شدن به برخی سطوح مقاومتی و شناسایی سود برخی حقیقی و حقوقی ها کمی پرعرضه ظاهرشد ولی در دو مقطع در بازار امروز عرضه ها تا حدودی جذب شده و بازهم این تیغ تجدید بود که می برید و جریان خوبی در بازار ایجادکرده بود .
بازار امروز بعد از آتش بازی دیروز فضای متفاوتی را تجربه میکرد و نشان داد که میتواند با برخی خبرها و اتفاقات فضای مساعدی برای جذب و جلب نقدینگی را فراهم کند
فعلاً بهانه این موضوع تجدید بوده و خبرهای تجدید ،که رسمی و غیر رسمی راهی بازار میشود و حرکت های قوی جریان پول را رقم زده دست .
اما حتماً باید این موضوع را مورد توجه و بررسی قرار داد که تجدید بدون ارزندگی یک نوسان کوتاه خواهد بود و باید نمادهایی مورد توجه قرار گیرند که این دو عامل را همزمان و همراه با هم داشته باشند. فولاد وبرخی دیگر به این دلیل دیروز صف سنگینی را تشکیل داده که این دو را به همراه دارند
اما بحث فعلی در بازار این است که انرژی تجدید تا کی میتواند بازار را رو به جلو هل دهد و فضای منطقی و مساعدی را رقم بزند در پاسخ به این موضوع باید گفت نحوه مدیریت سازمان به عنوان متولی این ماجرا در تجدید تعیین کننده انرژی بازار و زمان خاص آن است
بارها و بارها از کارگروه و میز تجدید و تصمیمات این چنینی حرف زدیم و گفتیم اگر موضوع فقط به همین جلسات و حرف ها بوده و رها شود ،بازار هم خیلی زود این موضوع را درک کرده و به حال خود رها میشود. پس لازمه این جریان یک برنامه مدون دقیق و خاص است که از نهادهای بالا دست اعم از وزارتخانهها و هیئت دولت آغاز میشود ،به سازمان بورس به عنوان بازوی اجرایی میرسد و در شرکتها پیاده میشود
این انرژی تا وقتی فضای فعلی را پیش میبرد و مدیریت میکند با کمی پستی و بلندی میتواند فضای متفاوتی را برای بازار رقم بزند
اما حالا با فرض اینکه این عقلانیت و اراده و قدرت اجرا وجود داشته باشد بازار چه واکنش و چه اتفاقات و تحولاتی را میتواند پیش روی خود ببیند به نظر هنوز بسیاری از سهامداران و فعالان بازار موضوع تجدید را به عنوان یک موضوع قابل اجرا باور نکردند و تازه دیروز بعد از شفاف سازی فولاد کمی ورق چرخید به نظر مرحله اول باورپذیر شدن این ماجراست که کم کم با مشخص شدن خبرها و ابعاد و اتفاقات مختلف و اظهار نظرها موضوع روشنتر میشود
نکته بعد در سمت خود بازار است
که در تقسیم بندی شرکتها سراغ چه مواردی باید رفت
دیروز به طور خلاصه به آن اشاره کردیم امروز به طور مفصل به آن میپردازیم
در موضوع تجدید یک تقسیم بندی چهاربخشی را داریم که به نظر شرکتها در این بخش طبقهبندی میشوند بخش اول هلدینگها و سرمایهگذاریها هستند که از سرفصل سرمایهگذاری بلند مدت سراغ افزایش سرمایه رفته و آن را عملیاتی خواهند کرد. هنوز هیچ یک از هلدینگها در این موضوع با قطعیت پا پیش نگذاشتند.البته که خالی هم نبود
اظهار نظرهای امروز ومعادن خوب بود. مذاکرات جدی در شستا صورت گرفته تا هلدینگهای زیر مجموعه به این سمت حرکت کنند. در پارسان غدیر موضوع در حال جمعبندی است در وبانک و وامید منتظر نتایج یک جلسه مهم هستند و در باقی نیز هنوز اقدام عملیاتی صورت نگرفته اما به نظر این موضوع و این اتفاق یک دستور غیر رسمی میخواهدکرد اگر نشانههای آن را در چند روز آتی از زبان سیاستمداران و مدیران شنیدیم یک چراغ سبز مهم برای بازار خواهد بود
فکر میکنیم طی این چند هفته مطالب گزارش بازار را اگر مرور کنید متوجه خواهید شد که پشت هر گفتمان و هر صحبتی نکته مهمی قرار دارد که میتواند بُعد معاملاتی نیز داشته باشد
پس برای افزایش سرمایه هلدینگها چراغ سبز این چنینی نیاز است.منتظر سیگنال سیاسیون باشید…
دسته دوم شرکتهایی هستند که قبلتر از موضوع تجدید استفاده کردهاند در قالب سرفصل زمین و ساختمان و حالا ۵ سال آنها تمام شده و یا تاکنون از این موضوع استفاده نکرده و قصد استفاده از این رویداد را دارند یعنی استفاده از سرفصل زمین و ساختمان…
نمونه آن را در فولاد داشتیم که موضوع زمین را آغاز کرده موضوع در بسیاری از شرکتها که دارایی محور هستند میتواند پیش گرفته شود و یک عامل قوی و محرک مهم برای بسیاری از سهمهای بازار شود طیف گستردهای از شرکتها شامل این موضوع شده و به نظر موتور این ماجرا کم کم برای این شرکتها به راه میافتد
دسته سوم شرکتهایی هستند که در دل خود شرکتهای رنگارنگ بورسی و غیر بورسی را دارند که هلدینگ نیستند اما نیمچه نقش هلدینگی را بر عهده دارند تجدید از محل سرمایهگذاری های بلند مدت در این شرکتها کارایی ویژهای داشته و میتواند آنها را در بعد بنیادی در فضای منطقی و مناسبی قرار دهد
به نظر پیدا کردن این دست شرکتها با توجه به ترکیب سهامداری کار سختی نیست اما مدل ارزش گذاری شرکتها اگر بورسی باشند آسانتر و خارج بورسی باشند دشوارتر میشود
انگیزه مدیران شرکتها در هر سه روش بالا بسیار مهم و حیاتی ست و برای همین است که تاکید میکنیم حتماً باید موضوع تجدید در قالب بحثهای ویژه مطرح شده و مسیر مشخصی را برای این موضوع در نظر گرفت .یکی مثل مدیرعامل ومعادن از پتانسیل این ماجرا میگوید دیگری آنرا سخت و بیهوده میداند…
و اما دسته چهارم …
این سه دسته فعلی تا حدودی روشن و مشخص شده اما دسته چهارم دستهای ست که به نظر راند دوم بازی تجدید در بازار است
دو صنعت بانک و خودرو همواره در موضوع تجدید پیشرو بوده و بارها و بارها این صابون را به تن خود مالیده اند اما حالا برخی از آنها با موضوع محدودیت ۵ ساله مواجه شده و آن را قفلی روی کلید تجدید خود میبینند به نظر طی روزها و هفتههای آتی این موضوع در کانون توجه خواهد بود و میتواند به خصوص گروه خودرو را از این نظر کمی متفاوتتر نماید نکته آخر در مورد این ماجرا این است که گروه بانک به دلیل بحثهای کفایت سرمایه کمی موضوع خاص تری را دارد و شاید تجدید به آن شکل که ما فکر میکنیم و به آن سادگی که میاندیشیم برای این گروه قابل وقوع نباشد اما قطعاً بانکها نیز در مسیر تجدید قرار خواهند گرفت و موضوع کفایت سرمایه به شکل دیگر حل میشود…
هدف از بیان این چهار دسته این است که اگر سهامداران قصد دارند در بازار در بحث تجدید حرکت کرده و مسیر تجدید را در پیش بگیرند این موارد برای آنها میتواند مهم و حیاتی و اثرگذار باشد در مورد تجدید میشود تا صبح در مورد اتفاقات و رویدادها صحبت کرد و حرف زد سعی میکنیم هر روز که میگذرد با توجه به شرایط زمان، موضوع را بیشتر پیش ببریم و باز کنیم…
و اما حرف آخر تا به اینجای کار بازار از کفی که شناسایی کرده رشد خوبی داشته و برخی نمادها ،۳۰ تا ۴۰ درصد رشد را نیز تجربه کردند
بسیاری از سهم ها بازدهی جالبی را بی سر و صدا در این مدت شاهد بوده و با بازدهی این چند روز اخیر تقریباً میتوانیم یک بار دیگر به شکل قطعی و قاطعانه بنویسیم دوباره آبان ،دوباره کف بازار و دوباره تحلیلگران و فعالان بازاری که دچار یک اشتباه تاریخی تحلیلی شده و درست در مقطع که باید با اهرم و اعتبار و بدهی در بازار حرکت میکردند در نظرسنجیها صندوقهای فیکس را گزینه اصلی دانسته و در پی کاهش اعتبار بودند…
یک بار دیگر به خوبی نمایان شد که تحلیلگران بازار دچار اشتباهات جدی و عجیبی در شناخت بازار بوده و باردیگر در زمان حرکت بازار دچار اشتباه استراتژیک شدند البته هنوز هم که با شما صحبت میکنیم بسیاری به این موضوع اعتقاد و عقیده ندارند و حرکت بازار را یک بازی موقت میدانند و همچنان در ساید تماشاچی بازار به نظاره نشستند امیدواریم فقط در انتهای مسیر رشد بازار و نقاطی که دیگر بسیاری به فکر شناسایی سود هستند این دسته از عزیزان به فکر اعتبار و مثبت بودن روی بازار نباشند…
بحث ما روی معاملات شخصی این دسته از افراد نیست آنها اختیار دارند پول خود را آتش بزنند دلمان وقتی میسوزد که منابع مردم در قالب صندوقهای ریز و درشت در اختیار این افراد است و امیدواریم حداقل کمی مسیر بهبود را در این شرایط از سوی این افراد در بازار داشته باشیم و بازار هم عملکرد صندوق ها را در فراز و فرود ها زیرنظر بیشتری داشته باشد
انتشار دقیق و کامل گزارش عملکرد صندوقها میتواند کمک شایانی به انتخاب درست سرمایهگذاران غیر مستقیم داشته باشد…
و نکته آخر اینکه فقط دادن تعداد زیادی از مجوز ایجاد صندوقهای متعدد نمیتواند عاملی برای گسترش سرمایهگذاری غیر مستقیم باشد نیاز است تا افراد حرفهای و کارکشته در این صندوقها حضور داشته باشند صرف اینکه کسی مدرکی را دارد و یا چند سالی در بازار حضور داشته نمیتواند ملاک و مقیاس خوبی برای تصمیم گیری برای حجم بزرگی از داراییها باشد
بگذریم برای همه آرزوی توفیق میکنیمممم…
بتا سهم