بازار امروز

با کمک حرکت دلار و حمایت های نصف و نیمه کمی توانست وضعیت بهتری را داشته باشد و از آن شدت منفی دیروز که شبیه دیوار مهربانی شده  بود و انگار همه اجناس بی ارزش خود را حراج کرده  بودند کمی فقط کمی فاصله گرفت ولی انتظار از بازار با این حرکات در ارز و گزارش ها و ارزندگی که وجود دارد زیاد است . ولی به واقع چرا بازار دیروز آن  رفتار عجیب را داشت و امروز با وجود این  شرایط بازهم دل به دریای خرید نمی زد !

البته که همیشه بازار رفتار گله واری را در همه ابعاد حقیقی و حقوقی داشته و از تحلیلگر تا تریدر از ادم عادی تا حرفه ای ازاین موضوع تبعیت میکنند ولی در بازار نگرانی هایی وجود دارد که باید به ان توجه شود  و البته در کنار نگرانی بازهم  اعتقاد داریم با دید کمی بلند مدت تر و نزدیک  به  ۱۸ ماه  بسیاری از سهم ها  نیمی از قیمت خود را سود میدهند …

به هر حال  امروز چهارشنبه  هفته پر چالش و پرتنشی را در حالی به پایان بردیم که چشم بازار به دلار بود که شاید رشد دلار بتواند فضای بازار را کمی نسبت به روزهای گذشته بهبود بخشد و البته پیش بینی ها درست بود و این موضوع را رقم زد …  اما دلار از دید  بسیاری هنوز نتوانسته آن موج همیشگی را در دل بازار ایجاد کند و امروز پرسش بسیاری از سهامداران از خود این است که چه اتفاقی رخ داده که بازار اینطور فروشنده شده و یا خریدار قوی نیست و  حتی به دلار و افزایش آن نیز خیلی واکنشی نشان نمی‌دهد و پوکر فیس طور رفتار می‌کند

البته در مورد دلار و رفتار دلار در بازار و اینکه چه اتفاقاتی رخ می‌دهد و چه چیزی پیش روی بازار است و مواردی از این دست امروز بیشتر صحبت می‌کنیم

اما وقتی برخلاف همیشه نرخ ارز نمی‌تواند اثراتی قوی در روند بازار داشته باشد دو دلیل عمده برای آن ذکر می‌شود اولی این است که زیر فشار سنگین ریسک‌های سیاسی قرار دارد که این روزها به اوج خود رسیده و شرایط متفاوتی را رقم زده که هیچگاه با این شدت و با این شرایط نبوده است در واقع ریسک سیاسی فعلی در بازار آنقدر خاص و عجیب پیش می‌رود که ما تقریباً هر روز یک سورپرایز جدید و خبر خاص در بازار داریم هر روز فکر می‌کنیم قرار است آرمش نسبی حکم فرما شود اما از جایی دوباره ضربه و لطمه‌ای وارد می‌شود…

در واقع این ریسک سیاسی و وجود آن و البته غیرقابل پیش‌بینی و غیر منتظره بودن آن باعث شده بازار به اثرگذاری دلار و واکنش دلار بی‌تفاوت باشد

اما معتقدیم عامل دوم عامل مهمتر و جدی‌تری در ماجرای خنثی شدن افزایش اثر نرخ ارز است عاملی که از دید ما ریسکش از جنگ هم بیشتر است و آن تصمیمات غیر عقلایی و غیرمنطقی دولت بوده که به بی‌منطق‌ترین حالت و بی‌رحم‌ترین حالت روی سر بازار سرمایه خراب می‌شود شما به سلسله تصمیمات و اقدامات طی این چند سال نگاه کنید حتی اگر کسی می‌خواست به عمد هم ضربه وارد کند اینقدر نمی‌توانست موثر باشد ….

در حال حاضر بازار با هر دوی این عوامل دست و پنجه نرم می‌کند و زیر فشار و لگدهای چکمه‌های نادانی دولت در تصمیمات اقتصادی اسیب می بیند  تصمیماتی که آخرینش را در پالایش شاهد بودیم و اگر تاکید می‌کنیم غیر عقلایی و غیر منطقی فقط کافیست به چند نمونه اخیر آن دقت کنید مثلاً کسی از خود سوال نکرد که  بخشنامه نرخ گاز که منتشر شد شامل چه مواردی بود ، در این بخشنامه تا حدودی تاکید می‌کند که نرخ گاز  میانگین حوالی ۶۶۰۰ تومان است انتظار بازار هم چیزی حوالی ۶۰۰۰ بود و تازه تمام زور و حرف عقلا و بازار این بود که به فرمول برگردید و اگر فرمول وجود دارد بر اساس آن حرکت کنید فرمول هم در حال حاضر اعدادی همین حوالی را نشان می‌دهد و با دلار ۴۰ هزار تومان نرخ نیما اعداد همین حوالیست …

اما شما ببینید که چطور دولت و دانشمندان اقتصادی و تصمیم گیران آن با یک مصوبه و یک نامه چطور و چه ضربه‌ای به بازار وارد کردند

ضربه‌ای که از نظر مالی به خود دولت وارد شد

بدتر و بیشتر بود اما اعتمادی که از بین برد را هیچ جوره نمی‌توان جبران کرد و این بی‌حیثیت شدن دولت در تصمیمات اقتصادی و زدن جیب شرکت‌ها خود را در بزنگاهی حساس نشان میدهد … این موضوع دقیقاً جایی نشان می‌دهد که ناگهان با کوچک‌ترین ریسک سیاسی هجوم مردم و جریان پول و نقدینگی ایجاد شده به هر بازاری به غیر از بازار سرمایه سوق پیدا می‌کند و بعد هر روز آقایانی که فنر و شاه فنر را مسخره می‌کردند از آرامش در بازار ارز سخن می‌گویند . شما مگر آرامش بازار سرمایه را به وجود آوردید که امروز انتظار آرامش از بازارهای دیگر دارید

جریان پول عاقل و سودمحور است و به فکر سود بیشتر هر کجا ببیند ریسک کمتر و بازدهی بیشتری دارد همان جا می‌رود و حتی می‌بینید که نرخ سود ۳۰ درصد هم او را قانع نکرده و شاهد خروج پول از صندوق‌های درآمد ثابت هستیم این دقیقاً همان موضوعی است که بارها و بارها عرض کردیم که باد بکارید طوفان درو می‌کنید…

بذر بی‌اعتمادی و تصمیمات و نادرست شما امروز باعث و بانی وضع فعلیست و چه عجیب که در بیان به آن اذعان دارید اما در عمل دوباره به فکر زدن جیب شرکت‌ها هستید و پالایشی‌ها آخرین دستپخت شماست که اثرات آن را در این چند روز در بازار دیدید که حتی اگر اثر این موضوع آنقدر هم زیاد نباشد رفتار گذشته شما اثر آن را چند برابر کرده و در بازار لحاظ می‌کند …

بی اعتبار شدن و بی‌حیثیت شدن و از بین رفتن سرمایه‌های اجتماعی و ایضاً چهره اقتصادی دولت خود را در جای دیگر هم نشان می‌دهد

جایی که بانک مرکزی و ارکان مختلف اقتصادی دولت تاکید می‌کنند بازی ارز موقت است ،نوسان است ، جو است اما کف بازار ماجرا چیز دیگری است یک بار دیگر هم عرض کردیم که اتفاقاً حرکت قبلی شما در ماجرای سکه و مرکز مبادله نشان داد که می‌خواهید خبر درمانی کنید و گوش بازار هم از این حرف‌ها پر است حرف باید کف بازار اثر داشته باشد و رفتار دولت در مواجهه با بازارهای مختلف باعث بی اعتمادی مفرط فعالان بازار شده و هیچ حرف او را باور نمی‌کنند .

و البته تمام فکر و خیال آنها این است که می‌توانند از پس نظام عرضه و تقاضا برآیند که البته در جواب باید گفت بزرگترین کم خردی تصمیم گیران اقتصادی این است که نظام عرضه و تقاضا و دست بازار را قبول ندارند و نظریات چهار اسکول اقتصادی را گوش می‌دهند که تکلیفشان با انچه خوانده‌اند هم روشن نیست و نسخه‌هایشان هم به درد عطاری‌های محلشان می‌خورد اما این میان حرف مفت را آنها میزنند و هزینه را مردم می‌دهند …

بگذریم ولی جمیع این عوامل است که در بازار فعلی موثر بود و باعث شده در عین رشد نقدینگی و قرار داشتن در ارزندگی و جریان قوی پول باز هم قیمت‌ها در وضعیت اسفباری قرار داشته و کسی به فضای فعلی بازار توجه نکند…

و اما حرف آخر

که تکرار یک حرف برای بار چندم است…  حقیقت امر از ابتدای این دولت تا به امروز ، هیئت مدیره‌ها و مدیران شرکت‌های ریز و درشت اقتصادی  در بی‌عرضه‌ترین حالت ممکن خود قرار داشته و دست و پا بسته برای حفظ صندلی در مقابل رفتار دولت سکوت کرده و هر بلایی سر شرکت‌ها آمد آنها لبخند زدند .  به واقع این افراد کسانی بودند که در روز روشن وقتی جیب شرکت‌ها را  دولت می‌زد آنها رویشان را آن طرف کرده بودند تا مبادا این منکر را ببینند و نتوانند  نهی کنند !!!

این عزیزان که این رفتار آشکار را  به روی مبارک نمی‌آوردند تکلیفشان روشن است …

اما بحث ما دوباره بر سر جاییست که اتفاقاً باید صدایش بلند باشد اما او هم در منفعل‌ترین و ساکت‌ترین شکل ممکن قرار گرفته … یعنی سازمان بورس  …

جایی که باید حامی منافع سهامداران خرد باشد اما میبینیم که پی در پی هر کسی از هر جایی می‌آید یکی در سر این بازار می‌زند و میرود …  یک روز شورای رقابت می‌زند روز دیگر وزارت صمت روز دیگر سازمان حمایت از فلان جا ، یک روز وزیر نفت و روز دیگر ملی و پخش و پالایش  و فردایش ملی پتروشیمی ، چند روز بعد سخنگوی بانک مرکزی هم می زند …  یعنی واقعاً از جایگاه و رفتارتان خجالت نمی‌کشید ؟!!!

ما انقدر بی‌عرضه شده ایم که هر کسی در هر رکن این دولت در سر بازار سرمایه بزند و ما سکوت کنیم …  باز دم مدیر صندوق توسعه بازار  گرم که جرات کرد و گفت دولت جیب شرکت‌ها را می‌زند و پول پاشی و ریختن پول کف بازار در این شرایط بی‌فایده است

حتی بعضی از ارکان و فعالان و بازیگران فعلی بازار هم زبان در کام فرو بستند از ترس چه از ترس گرفتن چند مجوز و چند صندوق … برادر عزیز … تحلیلگر محترم زمین کسب و کار شما وقتی کثیف و سوخته باشد ، بستر صندوق گستری هم ره به جایی نمی‌برد بهتر است ابتدا به فکر زمین بازی خود باشید نه به فکر مجوزها

این از هم گسیختگی و عدم اتحاد فعالان بازار از قدیم بوده اما این بار به اوج خود رسیده است هیچ ید واحد و زبان متحدی برای بیان حرف سهامداران وجود ندارد و سازمان هم که سکوت کرده و به فکر ماندن چند صباح بیشتر روی این صندلیست . به هر حال هرچه فکر می‌کنیم بی فکری و بی‌تدبیری از سر و کول بازار می‌بارد و در این فضا سهامداران حق دارند که در عین ارزندگی از بازار بترسند و از او دور باشند …

بگذریم

که امروز هم زیاد حرف زدیم و به نظر هرچه بیشتر حرف می‌زنیم به این قطعیت و عینیت می‌رسیم که کسی توجهی نمی‌کند و صدای ما را نمی‌شنود فقط و فقط امیدواریم این جمیع بی‌خردی و انباشت تصمیمات غیر منطقی جایی جمع نشده  و فضایی را رقم بزند که دیگر از کنترل خارج شده هنوز هم معتقدیم دیر نشده و می‌توان پروسه جلب اعتماد جریان پول به بازار سرمایه را آغاز کرد اما هر بار که این حرف را می‌زنیم درست چند روز بعد دولت در یک تصمیم جدید این موضوع را به ما گوشزد می‌کند که اهل رفتار منطقی نیست و به آن توجهی ندارد …

بتا سهم

#گزارش_بازار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *