گزارش بازار امروز سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۲
گردش بین گروهی !
بازار سرمایه امروز را در حالی آغاز میکنیم که به نظر پول محدود فعلی بازار در یک چرخش درون گروهی امروز از خودرو به سمت بانک رفته بود و البته این موضوع حرکت در بازار امروز به خوبی نشان میدهد هنوز بازار نتوانسته جریان قوی از پول رابه سمت خود بیاورد و کار بازار کمی سخت است که با همین جریان پول پیش برود .
امروز سعی میکنیم در مورد این موضوع بیشتر صحبت کنیم ولی در مجموع بازار امروز در عین مثبت بودن خیلی حال و روز قوی نداشت و وقتی صف وبصادر عرضه شد همه چیز وا رفت . البته شرایط نه این که بد باشد ولی بیشتر بر گروه بانک تمرکز داشت . دیروز خودرو و امروز بانک …
همین که فعلا بازار منفی نیست و کمی بهتر شده است نشان از یک تغییر کوچک در فضای بازار دارد . اما برای تغییر بزرگ هنوز جریان پول قوی وارد نشده است …
نکته بسیار مهم در مورد بازار این است که چرخش جریان پول در بازار باید شکل بگیرد و این موضوع همیشه در تاریخ بازار در این مدت سابقه داشته که عمدتاً از یکی از سه گروه خودرو، بانک و پالایش بوده و در واقع این سه گروه هستند که محرک جریان پول شده و بازار را به سمت جلو هول می‌دهند.
آنها شبیه پیشران‌های لوکوموتیوی هستند که سایر واگن‌ها را با خود می‌کشند شاید قیافه جذابی نداشته باشند و راننده هم شبیه راننده‌های زیبای سایر صنایع و بازار نشود اما برای حرکت بازار چنین تحرکاتی لازم است .البته باز هم تاکید میکنیم نمی‌توان این موضوع ادامه‌دار و متمرکز بر همین سه گروه باشد و معمولاً چند اتفاق و چند مرحله رخ خواهد داد و آرام آرام سایر صنایع نیز درگیر می‌شوند .
ولی آغاز بازی از این ۳ بوده و مثل موتور پمپاژ ، جریان پول را راهی رگ های بي جان بازار می‌کند .
حقیقت امر این است که در مرحله اول که بازار تازه می‌خواهد مسیر خود را آغاز کند جریان پول توسط دی تریدها و سهامداران نوسانگیر بازار آغاز می‌شود که عمدتاً در همین سه صنعت خودرو بانک پالایش حرکت می‌کنند و به نوعی این افراد سندروم دستهای بی‌قرار بازار هستند که مدام نوسان و بالا و پایین شدن‌های بازار را ایجاد می‌کنند.نوساناتی با طول موج کوتاه ولی هیجانی… یک روز خودرو یک روز بانک و میچرخد !
همیشه به این شکل پیش رفته که این مرحله با نوسانات خاص بازار و حجم گرفتن همراه شده و شروع به قلقلک دسته دومی می‌کند که یا بیرون بازار نشسته یا اعتبار ندارد و یا به طور کلی تماشاچی بازار بوده ولی اهل بازار است…
این گروه برای عقب نماندن از چرخه بازار شروع به خرید در بازار کرده و دسته دوم جریان پول در کنار دسته اول وارد چرخه می‌شود البته برخی معتقدند هنوز در رالی اخیر دسته دوم هم وارد نشدند …
حقیقت امر این دو دسته در بازار عامل و باعث و بانی حرکت دسته سومی می‌شوند که طول موج بزرگ بازار را ایجاد می‌کند. یعنی بسیاری از حقوقی‌های جو زده و شلمان طور و خواب رفته ما که تازه از خواب بیدار می‌شوند.
صندوق‌های ریز و درشت، سهامداران قدیمی و دور از بازار حقیقی‌ها و برخی پول‌های سرگردان در این مرحله و در دسته و مرحله سوم راهی بازار شده که اتفاقاً همیشه طول موج‌های بزرگ ،قوی و شارپی را برای بازار ایجاد کردند و در نهایت دسته چهارم دستهای است که در سال ۹۸ و ۹۹ شاهد آن بودیم و بازار شاهد حضور کف جامعه و پول‌های خرد و کلانی خواهد بود که حرکات عجیبی را رقم می‌زنند
بخواهیم طی این مدت تحلیلی داشته باشیم ما پس از اردیبهشت و ریزش بازار ،که مرحله سوم بودیم و کم کم به چهارم میرفتیم،دیگر پس از آن هیچگاه وارد مرحله سوم نشدیم و همواره بازار در طول موج‌های کوتاه بین دسته اول و دوم گرفتار بوده و هرگاه آمده تا تلاشی کند و وارد مرحله سوم شود و حجم معاملات از متوسط ۶ به ۸ و ۱۰ برسد و یا شاخص از محدوده‌های مهم مقاومت خود عبور کند تیر غیبی یا از سمت دولت یا جای دیگر به بازار نازل شده و جلوی این پیشرفت به مرحله سوم و حضور دسته سوم را گرفته است .
از نرخ خوراک تا بورس کالا، از طوفان الاقصی بگیر تا نرخ پالایش و بازی خودرو ،از سیاست‌های نرخ سود بگیر تا حتی همین آخری یعنی خرابی سیستم معاملات و این بدان معنی است که ما تقریبا یک سال است بازاری با طول موج‌های کوتاه و شکسته را داریم که هیچ وقت وارد یک روند بزرگ صعودی نشده است و همیشه تا خواسته جانی بگیرد و حرکتی را آغاز کند خبری رسیده و این سندروم دست بی‌قرار ادامه‌دار نبوده است. اما چه نشانه‌هایی می‌تواند برای ما سهامداران ورود به مرحله سوم باشد ؟!
شاید مهم‌ترین اتفاق این است که وقتی که در مرحله بین اول و دوم یعنی در شرایط فعلی قرار داریم و جریان پول تلاش می‌کند فضای بهتری را در بازار ترسیم کند اخبار خوب و مثبت برسد و خبرهای منفی به بازار وارد نشود.
بازار به نقاط حداقلی رسیده که حتی نبود خبر مثبت هم شاید لازم نیست و نرسیدن خبر منفی به داد او برسد . احساس میکنیم در شرایط فعلی در حالی که عرضه‌های بازار کمی کمرنگ شده و خبر منفی را نداریم و چشم انداز برخی اخبار نیز مثبت است می‌توانیم آرام آرام یا به قول قدیمی‌ها پاورچین پاورچین وارد مرحله سوم شویم که اولین نشانه آن قطعاً افزایش حجم معاملات و سپس شکسته شدن سقف‌های قبلی شاخص است که از بعد روانی اثرات بسزایی در بازار دارد از حالا ۱۵ روز کاری طلایی در پیش داریم که باید بازار را به مرحله جدیدی وارد کند .۱۵ روزی که به شدت به خبرهای خوب نیاز دارد
البته حقیقت امر با دست فرمان فعلی دولت اصلاً به مرحله چهارم فکر نمی‌کنیم و معتقدیم بازار بتواند بار دیگر حتی اهالی خود را برای یک رشد هم نظر و بسیج کند رشد معقول و منطقی را گرفته است …
چند روزی است که در مورد این مطالب بیشتر می‌نویسیم و هدف این است که جریان پولی که بیرون ایستاده و نظاره‌گر بازار است کمی بتواند فضای فعلی را بیشتر شناخته و در مسیر بهتری حرکت کند به خصوص آن دسته از حقیقی و حقوقی‌ها که جریان وجه نقد را در اختیار دارند ، امیدواریم در مرحله‌ای که قیمت‌ها رشد ۲۰ تا ۳۰ درصدی داشته وارد این بازی نشوند
خیر سرمان این حقوقی‌ها ابزارهای متعدد تحلیل و بررسی بازار را در اختیار دارند و قاعدتاً نباید این حجم از جو زدگی و نگاه به جو بازار را در معاملات خود داشته باشند
و اما حرف آخر…
امروز که گزارش بازار و حرف آخر را برای شما می‌نویسیم تقریباً که نه دقیقاً ۵ گزارش بازار با امروز در خدمت شما هستیم.
سعی خواهیم کرد در این ۵ روز کاری هر روز یکی از رویدادهای مهم بازار در ۱۴۰۲ را بررسی کرده و با نگاهی دقیق‌تر و موشکافانه‌تر به موضوع بپردازیم و شاید ابعاد تازه و جدیدی از بسیاری از این اتفاقات بیان شود امروز با تلخ‌ترین سخت‌ترین و دردناک‌ترین رویداد آغاز میکنیم که موضوع و ماجرای ریزش بازار در اردیبهشت است
شاید چند باری در لفافه و غیر شفاف گفته باشیم اما این بار شفاف تر و کامل‌تر بیان میکنیم که سال جدید ۱۴۰۲ که آغاز شد بازار با هیجان خبرها از تودلی و زیر دلی گرفته تا چشم انداز جدید برای بازار هیجان خوبی را داشت و جریان پول هم به بازار آمده بود بازار انصافاً رشد خوبی را طی کرده بود و فضای خوبی را در بازار داشتیم طوری که بسیاری معتقد بودند اکثر پورتفوها به محدوده سال ۹۹ نزدیک شده و قیمت‌ها نیز پیشرفت خوبی داشت
درست در همین شرایط بود که برخی از به اصطلاح دلسوزان و اهالی بازار دقت کنید اهالی بازار نه سازمان و حقوقی‌ها سراغ سیاسیون رفتند از نماینده مجلس بگیر تا قوه قضاییه و وزیر که ای وای چه نشسته‌اید تکانی بخورید وگرنه اتفاقات سال ۹۹ تکرار می‌شود!!! در نهایت این تذکرات این افراد به سیاسیون و سیاسیون به رئیس جمهور باعث شد تا در جلسه‌ای در هیئت دولت در مورد این موضوع صحبت شده و هشدارهای لازم داده شود و این فرمان از بالا به سمت سازمان بورس آمد که مراقب بازار باشید اینجا بود که ریاست سازمان بورس قمار بدی را آغاز کرد…
شما وقتی می‌توانی دست به حرکات اینگونه بزنی که یا قمارباز و بازیگر حرفه‌ای باشی و یا دستت پر باشد ریاست سازمان بورس که نه خیلی دستش پر بود و نه کسی در سیستم تصمیم گیری‌های اقتصادی او را تحویل می‌گرفت دست به قمار بزرگی زد و به بسیاری از حقوقی‌ها و شرکت‌های ریز و درشت فشار آورد تا عرضه کننده بازار باشند
بازاری که در سقف بود و خیلی تحولات بنیادی را نیز همراه خود نمی‌دید با این عرضه‌ها در هم شکست و اینجا بود که سازمان بورس با دخالت غیر منطقی قمار سال ۱۴۰۲ خود را باخت و بعد از آن دیگر نتوانست چه در مقابل دولت و چه در مواجهه با سایر بازیگران آن اعتماد را برنگرداند و فضای این چنینی برای بازار رقم خورد
البته بعدها نامه‌ای تحت عنوان نرخ خوراک نیز منتشر شد که نشان می‌داد این موضوع نیز وجود داشته و بی‌تأثیر نبوده اما به نظر موضوع نرخ خوراک بیشتر بهانه‌ای برای این ماجرا شد و البته یک بار دیگر هم گفتیم و باز هم می‌گوییم افزایش غیرمنطقی و غیر اصولی نرخ خوراک اسم رمز آغاز عملیات منفی در بازار بود و در واقع افزایش نرخ خوراک میوه‌ای تلخی بود که تحولات سیاسی ۱۴۰۱ در دامن بازار گذاشت و باعث شد کشور پرهزینه اداره شود
و درواقع پس از آن رویدادها ،کشور پر هزینه اداره شد و این هزینه از جیب شرکت های بزرگ داده شد چرا که نه در تحولات توافق سیاسی و رفع تحریم‌ها و نه تصمیمات عقلایی اقتصادی کار درستی صورت نگرفت و دولت رویکرد خود را تغییر داده و به جای تصمیم گیری‌های درست و منطقی به سمت رویدادهای پوپولیستی و غیر اصولی حرکت کرد. که نتیجه آن ریزش زنجیروار اعتماد و ضربه به بازار و اقتصاد بود
این اولین و مهم‌ترین و تلخ‌ترین رویداد سال ۱۴۰۲ بود که سرآغاز بسیاری از فتنه‌های بعدی بازار شد و معتقدیم یکی از سخت ترین ضربه‌ها را به اعتماد بازار زد و بازار سرمایه پس از آن رخدادها دیگر شکل درستی از بازار پیدا نکرد.
موضوع نرخ خوراک و ریزش اردیبهشت درس‌های بزرگی برای همه داشت برای ما سهامداران درس بزرگ این بود که هیچ وقت هیجان زده رفتار نکنیم، هیچ وقت به دولت اعتماد نکنیم و هیچ وقت سعی نکنیم خوشبینانه اتفاقات غیر بنیادی بازار را توجیه کنیم و به شرکت‌ها بر خلاف آنچه در دل آنها وجود دارد وزن بدهیم
برای سازمان و سیاستگذار هم تجربه خوبی بود که هیچگاه دیگر در بازار به این شکل مداخله نکند چرا که شاید او آغاز کننده این بازی باشد اما نمی‌تواند آن را تمام کند به خصوص سیاست گذاری که بقیه ارکان دولت خیلی روی او حساب نمی‌کنند و به او وزن نمی‌دهند
و همچنان معتقدیم بزرگترین بازنده این ماجرا کسی نبود جز دولت . دولت می‌توانست بسیار شیک منطقی و مدرن تجهیز جریان پول و اتفاقات را رقم بزند و نقدینگی را به سمت این بازار هدایت کرده و آن را در پیشبرد اهداف و پروژه‌های ریز و درشت پیش ببرد اما بلاهت و حماقت تصمیم گیری در نرخ خوراک چنان آسیبی ابتدا به خود او و دارایی‌های او سپس اعتماد مردم وارد کرد که هنوز هم معتقدیم بخشی از آن جبران ناپذیر است و همین موضوع باعث شده جریان نقدینگی بازار سرمایه را گزینه آخر خود بداند و در عین ارزندگی این بازار، ثبت نام سکه و خرید و فروش ماشین و کریپتو را به این بازار ترجیح دهد…
بتا سهم
بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه بازار سرمایه